نگاهی به انسجام مردمی با نظام، قبل و بعد انقلاب اسلامی؛
از زلزله طبس در دوران پهلوی تا پویش همدلی مومنانه در جمهوری اسلامی
سیدمحمدهاشم پوریزدان پرست استاد دانشگاه شیرازبا بیان اینکه کمکهای مردمی نشأت گرفته از اعتقادات دینی مردم و توجه و توسل به اهل بیت بود و کم و بیش هم صورت می گرفت، گفت: بعد از انقلاب این کمکرسانیها و امور خیر از طریق ارگانهایی که شکل گرفت، انسجام پیدا کرد و شاید همین انسجام و همکاری نظام با مردم را بتوان نقطه تفاوت بین کمکهای مردمی قبل و بعد از انقلاب دانست.
به گزارش سرویس اجتماعی شیرازه، در تاکسی نشسته بودم و داشتم از یک آفیش خبری برمیگشتم که مرتبط با توزیع چند صد بسته معیشتی بین مردم نیازمند حاشیه شهر بود.
راننده تاکسی با مسافری که جلو نشسته بود و مرتب هم سیگار می کشید بگو مگوی لفظی کوتاهی داشت.
راننده میگفت: «برادر من تو زمانهای که کرونا داره همه را از پا در میاره و این همه خانواده داغدار میشوند سیگار کشیدن تون، اون هم تو وسیله نقلیه عمومی چه معنایی داره؟ لطف کن سیگار را خاموش کن و ماسکت را بزن.»
مسافر سکوت کرد و به کارش ادامه داد، اما چند لحظه بعد من و خانمی که صندلی عقب کنار دستم بود اعتراض کردیم که دود سیگار ما را اذیت میکند.
خانمی که بغل دستم بود گفت: «تو این دوره زمونه که مردم دارند از نان شب خود هم میزنند تا ماسک و وسائل بهداشتی برای هم وطن خود آماده کنند چرا شما این بیماری را اینقدر سر سری میگیرید؟»
منم که هنوز تأثیر حرکت تحسین برانگیز گروه جهادی که بسته معیشتی آماده کرده بودند توی ذهنم بود، گفتم: درسته حق با شماست خانم، من الان از برنامهای بر میگردم که یک گروه جهادی به صورت خود جوش تعداد زیادی کمکهای مؤمنانه آماده کرده بودند تا بین مردم حاشیه شهر توزیع کنند.
راننده در ادامه حرف من گفت: «خدا خیرشون بده مردم خوبی داریم اگر تو این شرایط به کمک دولت نیامده بودند ما هم میشدیم یکی مثل کشورهایی که آمار بالایی از تلفات دارند.
مسافر که انگار از قبل آماده سخنرانی بود نیمنگاهی به پشت سر انداخت تا من و خانم کنار دستیام را ببیند و بعد سینه اش را صاف کرد و با قیافه و لحنی حق به جانب گفت: «ای بابا آقای راننده شما که سنی ازتون گذشته دیگه چرا گول این بازیها را میخورید؟ اینها همه نمایش است که مردم را سرگرم کنند و بگویند ما به فکر ملت هستیم، مخصوصا حالا که چند روز مانده به دهه فجر این کارها بیشتر هم شده.»
مرد که هنوز در حال سیگار کشیدن بود ادامه داد: «حالا این دو تا خانم شاید سن شان به قبل از انقلاب نرسد اما من و شما باید خوب یادمان باشد که زمان پهلوی کمک هایی چند برابری انجام میشد و فرح شخصا میرفت بین مردم، خوب یادمه زلزله طبس که آمد چطور از مردم دلجویی کرد.»
راننده در جواب مسافر با لبخندی معنادار گفت: معلومه یا هنوز دلت گیر آن خاندان ملعون است یا سمتی داشتید که بعد از انقلاب از دست دادید و حالا اینطور سنگشان را به سینه میزنید.
مسافر سکوت کرد و چند لحظه بعد غرولندکنان با عصبانیت کرایه را حساب کرد و رفت، اما قبل از رفتن نگاهی به من انداخت و گفت: اگر قبل از انقلاب بودی الان میتوانستی مقایسه درستی داشته باشی.
بعد از رفتن مرد با خود فکر کردم ممکن است روزانه چندین نفر با این تفکرات در شهر و کشور بچرخند و ذهن مردم را نسبت به چنین کمکها و همدلیهایی مسموم کنند؟ و اصلا جریان این زلزله طبس و فرح چی بوده که این مرد با افتخار از آن صحبت کرد؟ و سوالات دیگری که شاید سوال همه نسلهای بعد از انقلاب باشد در ذهنم مرور میشد.
به دفتر کارم رسیدم و یک راست رفتم سراغ اینترنت و ماجرای زلزله طبس و حضور فرح پهلوی در میان مردم را سرچ کردم، تصمیم گرفتم با توجه به فرا رسیدن دهه فجر مطلبی مقایسه ای از کمک های قبل و بعد از انقلاب بنویسم.
از دلجویی از زلزلهزدگان تا تزویر
پس از جستجویی کوتاه اولین مطلب که به چشمم خورد، گزارشی بود از یک رسانه که چند سال پیش کار شده بود و دقیقا اشاره داشت به ماجرای زلزله طبس و افشاگری "آلبرتو بلیجی" یکی از روزنامهنگارانی که شرحی درباره زندگی اشرف نوشته و به وی لقب"امالفساد" داده است.
وی در قسمتی از شرح حال اشرف، به گفتگوی وی با محمدرضا درباره زلزله طبس اشاره میکند و در ادامه از شادی «اشرف» از وقوع زلزله در «طبس» خبر میدهد و نوار مکالمه «اشرف» و «محمدرضا» که از طریق رابط خود در ساواک به دست آورده را بازگو میکند.
جایی که اشرف در کمال شقاوت و بی رحمی حادثه زلزله طبس را به برادر تاجدارش تبریک میگوید:
«اشرف: داداش من برای شما یک خبر خوب دارم، یک مژده …
شاه: چیه این خبر؟ چی شده؟!
اشرف: (با هیجان) زلزله اومده، طبس با خاک یکسان شده …
شاه (با تعجب): این که مژده نداره!
اشرف: چرا مژده نداره داداش؟! کشتار آنقدر زیاده که هم مذهبیها و هم کمونیستها چه بخواهند چه نخواهند باید به آنها برسند …
شاه (کمی خوشحال): مگر چقدر کشته شدند؟
اشرف: خیلی، خیلی زیاد (با هیجان) داداش تو خوشحال نیستی؟
شاه (مأیوس): نه گمان نمیکنم با خبر این زلزله شورش متوقف بشه … ولی تو راست میگی، زلزله همه رو مشغول میکنه، ما میتونیم فوری دست به کار بشیم.
اشرف (با خوشحالی): دیدی گفتم داداش …
شاه: خبر کی به تو رسید؟
اشرف (با هیجان): همین الان، مژده هم دادم، شما هم باید به من مژدگانی بدهید.»
بلیجی می نویسد: بعد از این خبر است که محمدرضا شاه بعد از اعلام عزای عمومی همراه با دوربینهای تلویزیونی به طبس میرود تا علاوه بر گمراه ساختن افکار عمومی، با نمایش صحنههای تلویزیونی دلجویی از زلزلهزدگان، ضلع سوم مثلث شوم خود یعنی تزویر را نیز تکمیل کند و مردم را برای مدتی از تظاهرات انقلابی منصرف کند و فرصتی برای تجدید قوا و تجدید آرایش سیاسی و نظامی فراهم کند.
حالا با خواندن مطالب مشابه این گزارش، بیشتر مصمم شدم تا تفاوت کمکهای مردم قبل و بعد از انقلاب را به رشته تحریر در آورم.
کمک کردن ریشه در تاریخ ایرانیان دارد
کریم تفضلی جامعهشناس و پژوهشگر مسائل اجتماعی پیش از این در گفتگو با یکی از رسانهها گفته بود: اگرچه ایرانیها در طول تاریخ از نظر کمکهای دسته جمعی دارای سابقه درخشانی هستند،اما بعد از ورود اسلام به ایران و فرهنگ کمک به هم نوع و همسایه، جمعیتی به نام فتیان شکل گرفت که بر اساس آن فتوت و جوانمردی در صنوف مختلف ظهور یافت که به دنبال آن مراسم گلریزان و کمک به همنوع هنوز هم در جامعه ورزشکاران قدیمی مانند زورخانهها رواج دارد.
وی اضافه کرد: داستانهایی مانند سمک عیار، داش آکل و خیلی از مضامین و عرفانهای سنتی در ایران که به کمک هم نوع تاکید داشته، نشان میدهند که اهمیت به یکدیگر از ابتدا در تاریخ ایران پررنگ است.
تفضلی ادامه داد: به باور برخی جامعه شناسان، پدیده انقلاب اسلامی نیز خود یک حرکت اجتماعی و کمک به کسانی بود که همه در یک طبقه بودند، حتی پس از آن در دوران هشت سال دفاع مقدس، شاهد سرازیر شدن کمکهای مردمی به جبههها بودیم؛ رفته رفته در دهه ۶۰ و ۷۰ و در بحرانهای متعدد سیل و زلزله کمکهای مردمی و خیرخواهانه زمانی که حتی پویشهای مجازی وجود نداشت، بسیار پررنگ تر خودنمایی میکرد.
در ادامه گزارش، گریزی هم به بیانیه گام دوم انقلاب زدم، جایی که رهبر معظم انقلاب اسلامی در بخشی از این بیانیه میفرمایند: «مشارکت مردمی را در مسائل سیاسی مانند انتخابات، مقابله با فتنههای داخلی، حضور در صحنههای ملی و استکبارستیزی به اوج رسانید و در موضوعات اجتماعی مانند کمکرسانیها و فعالیتهای نیکوکاری که از پیش از انقلاب آغاز شده بود، افزایش چشمگیر داد و شاهد هستیم پس از انقلاب، مردم در مسابقه خدمترسانی در حوادث طبیعی و کمبودهای اجتماعی مشتاقانه شرکت میکنند.»
و اما در ادامه به منظور مقایسه کمکهای مردمی و انسجام بین مردم در قبل و بعد از انقلاب به سراغ یکی از اساتید انقلابی دانشگاه شیراز رفتیم که خود از مبارزان زمان انقلاب و دانشجوی پیرو خط امام بوده است.
مقایسه انسجام مردم در بعد اقتصادی و کمک به یکدیگر در قبل و بعد از انقلاب
سید محمدهاشم پوریزدانپرست در گفتگو با شیرازه عنوان کرد: جامعه ایران و مردمانش جامعهای است که در میانشان تعاون و همکاری همیشه وجود داشته، چه قبل از انقلاب چه بعد از انقلاب این روحیه همکاری و اتحاد و رسیدگی به خلق همواره وجود داشته و دلیل آن هم توسل به عقاید دینی و همچنین وجود موقوفات و امامزادگانی است که در کشور وجود دارند و همین امر باعث تشویق و ترغیب آنان میشود.
وی با بیان اینکه این همه موقوفههایی که برای امور خیر صرف شده بی نظیر است، افزود: برای فقرا، ایتام، ساختن مدرسه، آب انبار، تبلیغ دین ساخت بیمارستان و حتی کاروانسراها مردم کمک میکردند و ربطی هم به زمان پهلوی نداشت، حتی در برخی موارد آنها کارشکنی میکردند و رضاخان اینگ ونه موقوفات و امور خیریه را تخریب میکرد.
پوریزدانپرست ادامه داد: ایران یک منطقه حادثه خیز است و شاید به همین خاطر است که مردم بسیار حساس هستند و به یکدیگر کمک می کنند.
این استاد دانشگاه گفت: خاطرم است قبل از انقلاب در قیروکارزین که زلزله آمد، مردم بدون هیچ تبلیغ و درخواست کسی یا ارگانی، سریع کامیون کامیون مواد غذایی و وسایل مورد نیاز مردم زلزله زده را جمعآوری کرده و به مناطق آسیبدیده ارسال میکردند چون دولت کاری به اینگونه اتفاقات و حوادثی که برای مردم پیش میآمد، نداشت.
وی با بیان اینکه اینگونه اقدامات نشأت گرفته از اعتقادات دینی مردم و توجه و توسل به اهل بیت بود و کم و بیش هم صورت میگرفت، تصریح کرد: تا اینکه بعد از انقلاب این کمکرسانیها و امور خیر از طریق ارگانهایی که شکل گرفت مثل کمیته امداد و یا بنیاد مسکن و مستضعفان، انسجام پیدا کرد و شاید همین انسجام و همکاری دولت با مردم را بتوان نقطه تفاوت بین کمکهای مردمی قبل و بعد از انقلاب دانست.
دانشجوی سابق پیرو خط امام(ره) در تسخیر لانه جاسوسی اظهار کرد: پس از پیروزی انقلاب هر حادثهای که در هر زمینهای رخ میدهد سریع تمام نیروهای دولتی اعم از نظامی و غیر نظامی وخیرینودیگر اقشار جامعه پای کار آمده و سیلی از کمکهای مردمی به سمت مشکل و منطقه آسیب دیده سرازیر میشود.
وی با اشاره به حضور نیروهای سپاه و ارتش و انتظامی در زلزله بم و دیگر حوادث طبیعی بعد از انقلاب، گفت: چنانچه مشاهده کردیم، شهید احمد کاظمی یکی از پایههای اصلی کمکرسانی و ساخت بم بود، همچنین در سیل دو سال پیش در برخی نقاط کشور، شهید حاج قاسم سلیمانی به همراه نیروهای سپاه، بسیج و نیروهای مردمی کمکرسانی گستردهای انجام دادند و در ماجرای پل دختر نیز نیروهای نظامی پلهای خود را بردند تا مشکل مردم در عبور و مرور حل شود.
این استاد انقلابی دانشگاه شیراز با بیان اینکه بیش از یکسوم مدارس ایران موقوفه هستند، عنوان کرد: همچنین رقم قابل توجهی از بیمارستانهای کشور نیز موقوفه هستند یا به دست خیرین ساخته شده اند، حتی مباحث تحقیق مثل جلوگیری از جرم نیز موقوفه و یا خیر دارند که مبالغ سنگین یا قطعه زمینی را برای پژوهش در این امور در نظر میگیرند.
پوریزدان پرست در ادامه اظهار کرد: مردم ما در زمینههای علم، سلامتی، بهداشت و درمان، آموزش و انواع حوزههای دیگر موقوفات و یا خیریههای بسیاری انجام میدهند که با پیروزی انقلاب گسترش یافته و منظم و منسجم شدند.
وی ادامه داد: با تاکید و تایید حضرت امام(ره)، دستگاهها و نهادهایی جهت انسجام و گسترش این کمکرسانیها توسط مردم ساخته شد.
این استاد دانشگاه به موکبهای مسیر پیادهروی اربعین حسینی که به زائرین خدمترسانی میکنند نیز اشاره کرد و افزود: همه اینها از برکات انقلاب است.
پوریزدانپرست به برخی اقدامات انجام شده در زمان کرونا اشاره و اظهار کرد: در اوایل شیوع بیماری کرونا استان فارس و کشور در تهیه ماسک برای مردم دچار مشکل بود اما نیروهای مردم نهاد و سپاه و ارتش و نیروی انتظامی و تمام ارگانها سریع دست به کار شده و آنقدر ماسک و مواد بهداشتی تولید کردند که اکنون کشور بینیاز از این محصول است، همچنین تولید و توزیع مواد ضد عفونی، تهیه بستههای معیشتی در حجم بسیار گسترده همه از اقدامات منسجم و خیرخواهانه مردم است که در زمان بعد از انقلاب افزایش چشمگیر یافت.
این استاد انقلابی پیرو خط امام در ادامه، این انسجام، همدلی و کمکها را در قالب یک جمله اینگونه تفسیر کرد: تمام این اقدامات به منظور پیروی از دین و قرآن و فرهنگ اهل بیت انجام شده است چون که خداوند هم در کتاب آسمانی در سوره حشر آیه 9 می فرمایند؛ دیگران را برخود ترجیح می دهند اگر چه خود نیازمند.
در پایان این گزارش، شنیدن شرح ماوقع زلزله طبس و حضور فرح در مناطق زلزلهزده از زبان این مدرس دانشگاه، جواب یکی از دهها سوالی بود که در ذهنم مرور میشوند.
به گفته پوریزدانپرست اصل ماجرا این بود که فرح پهلوی که مقصر اصلی در کشته شدن صدها نفر انسان بیگناه در زلزله طبس بود، برای تبرئه خود از یک سو و گمراه کردن ذهن مردم به اتفاقات پیرامونشان از سوی دیگر باعث حضور او بین مردم مناطق خسارت دیده شد.
وی گفت: قبل از زلزله فرح برای تفریح و سرکشی به مناطق تاریخی به طبس میرود و چون از بافت تاریخی و سنتی منطقه خوشش آمده بود دستور میدهد این مناطق بازسازی نشوند به همین خاطر پس از زلزله خسارات زیادی به همان مناطق وارد شد.
حرف آخر اینکه در هر زمان و هر شرایطی برای کمکهای مومنانه و یاری رساندن به همنوع نیازمند، باید ابتدا یک سیر خطی اعتماد عمومی و تقویت سرمایه اجتماعی انجام شود و سپس با هدایت، راهبری و مدیریت صحیح در جامعه این کمکها منسجم و منظم به دست صاحبانش برسد، درست مانند اقدامی که امام خمینی(ره) در اوایل انقلاب به منظور رعایت عدالت اجتماعی و حفظ کرامت انسانی افراد نیازمند انجام داد و ارگانهایی تاسیس شد تا در این راستا مدبرانه کارها را پیش ببرند.
انتهای پیام/ س/ م
نظرات بینندگان