پنجشنبه های شهدایی(( شیرازه)):
شهیدی که پیکر مطهرش سه ماه بعد از شهادت کاملا سالم و معطر پیدا شد
شهيد محمد اسلامي نسب در پايان زمستان ۱۳۳۳در روستاي لایزنگان توابع شهرستان داراب در خانواده مذهبي متولد مي شود و در ۳سه سالگي از نعمت پدر محروم مي شود.
به گزارش سرویس فرهنگی شیرازه ،در اواخر زمستان سال 1333 و در روستاي لايزنگان از توابع شهرستان داراب خانواده اسلامينسب آغوش خود را براي ورود «محمد» باز كرد. سومين بهار زندگي اين نو قدم با مرگ جانسوز پدر همراه شد. او قرآن را در طفوليت فرا گرفت و به يمن اُنس با كلام الهي، شكوفههاي عشق و ايمان در دل نورانياش شكفت. دوران دبستان را در روستا و مقاطع بعد را در شيراز گذراند و در كنار درس مدتي نيز به كار مشغول شد.
وي همزمان با بحبوحه انقلاب، در تظاهرات و راهپيماييها حضور فعال داشت. در سال 1353 ازدواج نمود و پس از پيروزي قيام مردمي همزمان با شروع غائله كردستان به اين منطقه عزيمت كرد و پس از سه ماه نبرد عليه منافقين به شيراز بازگشت و با آغاز جنگ تحميلي وارد عرصه جهاد در سرزمين خوزستان گرديد و تا لحظه شهادت به مبارزه با دشمنان حق پرداخت.
در طول اين مدت در عملياتهاي مختلفي شركت كرد و از ناحيه چشم مجروح شد. در عمليات والفجر 8 با سمت فرماندهي گردان امام رضا (ع) به خط رفت، و در اثر پخش مواد شيميايي دچار مصدوميت شد.
محمد علاقه قابل ستايشي به حضرت صديقه كبري فاطمه زهرا (س) داشت و بدين جهت او را «سردار زهرايي (س)» ميخواندند و سرانجام در عمليات كربلاي 4 با رمز يا زهرا (س) درحاليكه فرماندهي گردان امام رضا (ع) از لشكر 19 فجر را بر عهده داشت. در سن 32 سالگي در سال 1365 شهد شيرين شهادت را نوشيد. از او 5 فرزند به يادگار ماند. پيکر پاکش را 25 روز بعد به دنبال عمليات کربلاي 5 به شيراز انتقال دادند و در گلزار شهدای شيراز به خاک سپردند.
زندگي نامه:
شهید در اوایل انقلاب اسلامي در تظاهرات ها حضور فعالي داشت ودر روز ورود امام خميني به كشور با چندين نفر از جوانان حزب الهي راهي تهران شد و موفق به ديدار امام مي گردد.
آن عزيز در زمان جنگ افروزي ضد انقلاب در كردستان به اتفاق هشتاد نفر از سبز پوشان دلير سپاه در تاريخ ۴/۱۱/۵۸ در حالي كه هنوز يك سال از پيروزي انقلاب نگذشته است ، براي مقابله با گروهكهاي منافق و معا ند راهي كردستان مي شود اما استقرار و اقامت او و همراهانش در مهاباد دوامي نمي يابد چرا كه هيات دولت موقت ( بازرگان ) طبق مصالحه با گرو هاي مخالف ، اعلام آتش بس كرده است .
بعد از بازگشت از كردستان مدتي در خدمت شهيد بزرگوار حضرت آيت الله دستغيب به حفظ اين گو هر ارزشمند گنجينه انقلاب اسلامي پرداخت . پس از از چند صباحيي مسئوليت حفاظت اطلا عات دادگاه انقلاب اسلامي انجام وظيفه كرد . با شروع جنگ تحميلي راهي جبهه شود . در سال ۶۴از ناحيه چشم مصدوم شود ودر عمليات والفجر۸ در حالي كه فرماندهي گردان امام رضا را بر عهده داشت شديدا دچار مصدوميت شميايي شد اين شهيد بز رگوار علاقه فراواني به ائمه اطهار (ع) به ويژه حضرت زهرا(س) داشت سرانجام در عمليات كربلاي۴ با رمز يا فا طمه زهرا به شهادت رسيد و پيكرش مطهرش را پس از۲۰ روز بعد از شهادت شيراز انتقال يافت ودرگلزار شهداي شيراز به خاك سپرده شد
فرازی از وصیت شهید :
حالا که وصیت نامه می نویسم بسیار حالت عجیب و حساسى است. عالم جدایى از بچه و عالم ملحق شدن به محبوب عالم. هجران از بچه هایى که دیروز وقتى مى خواستم از درب منزل خارج شوم تا درب منزل و حتى بیرون مرا بدرقه کرده اند و حالات مخصوص از بچه هاى کوچولو مخصوصا زینب مشاهده کردم، چون نمى توانست حرف بزند، با چشمانش خداحافظى مى کرد. مثل اینکه می دانست دیگر بابایش برنمى گردد. البته این هجران از فرزند و چیزهاى دیگر براى ما قابل تحمل است و در جهت رضاى معشوق آسانتر از آب گوارا است.
ما هم مثل دیگران احساس داریم و علاقه به فرزند و مادر و ... ولى وقتى اسلام به میان مى آید همه چیزى حل مىشود، وقتى پاى دفاع از اسلام در میان است باید قید همه چیز را زد. وقتى فرمان رهبر پیش مىآید، باید همه را رها کرد...
شهادت آنچنان شيرين و لذت بخش است كه با هيچ كدام،از وعده هاي دينوي او را مقياسي نيست. شهادتي كه دشمن با هيچ سلاحي عليه او نمي تواند به مبارزه در آيد و همه تيغ هاي دشمن در مقابلش كند و بي اثر است.
من هر وقت نام مبارك بي بي فاطمه الزهرا (س)را به زبان ميارم نا خودآگاه از خود بي خود ميشوم و مطمئن هستم كه ايشان ما را شر منده نميكنه
زیباترین فصل این فرهنگ، خالقان این حماسه عظیم اند که با صلابت اراده و نور ایمان، رهنورد راه مقدسی شدند که پاداش آن، جاودانگی و بقا بود.
انتهای پیام/ف
نظرات بینندگان