یادداشت:
«روز جوان» و ضرورت توجه به نسل جوان بهعنوان سرمایه اجتماعی
علی ضامن راحمی،استاد دانشگاه شیراز معتقد است اندیشه جوان همواره از مسائل و عوامل درونی و بیرونی اثر میپذیرد و هر لحظه به شکلی، توجه وی را به خود جلب میکند.
به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی پایگاه تحلیلی خبری «شیرازه»، یازدهم شعبان سالروز میلاد حضرت علی اکبر(ع) روز جوان نامگذاری شده است. روز سرو بوستان استقامت و رشادت است؛ سرور جوانان اهل بهشت که همواره با ایثار و شجاعت در راه گسترش اسلام ناب محمدی کوشید و به مبارزه با ظلم و ستم زمانه پرداخت تا اینگونه الگویی شایسته برای جوانان مسلمان محسوب شود.
روز جوان فرصتی مناسب برای نگاه دوباره به مسائل حوزه جوانان در کشور است و بازتعریف دوباره این نسل به عنوان سرمایه اجتماعی است. حضرت علی اکبر(ع) نمونه بارزی از جوانانی است که او را سرور جوانان اهل بهشت می شناسند. این جوان برومند در یازدهم شعبان 4۳ قمری در مدینه دیده به جهان گشود. او در کنار امام حسین(ع) پدر والامقامش رشد و پرورش یافت و با سیره و روش اهل بیت(ع) آشنا شد.
وی دارای ظاهری زیبا و زبانی شیوا بود و در گفتار، وجاهت و خلق و خوی همانند جدش رسول خدا بوده است تا آنجا که پدر بزرگوارش می فرماید: هرگاه مشتاق دیدار پیامبر میشدیم به چهره او مینگریستیم و در شجاعت و دلاوری همچون علی ابن ابی طالب(ع) بود.
کنیه آن حضرت ابوالحسن و لقبهایش علی اکبر و اهل شباب بود، وی سراسر عمر کوتاه و پر برکت خویش را در خدمت و اطاعت پدربزرگوارش گذراند و در زمان قیام عاشورا در کنار پدر با دلیری، ایمان و عشق به پیکار با کفار پرداخت.
فداکاری ایشان در حماسه عاشورا ستودنی و ماندگار شد، چرا که شجاعانه و دلاورانه با دشمنان به نبرد برخاست. در تقویم ملی سالروز والدت حضرت علی اکبر(ع) روز جوان نامگذاری شد تا جوانان ایشان را سرلوحه و الگویی شایسته در زندگی خود قرار دهند تا بتوانند به سعادت واقعی دست یابند. شخصیت جوان از دیدگاه قرآن و عترت دین اسلام جوانی را دوره توانمندی، سازندگی و دوران بسیار با ارزشی برای بهرهوری از نعمت زندگی می داند.
جوانی و شناخت ویژگیهای این مرحله سرنوشت ساز زندگی باعث می شود تا انسان خود را بهتر بشناسد و خصوصیاتش را درک کند. در این دوره تغییر و تحول جسمی بسیاری در افراد به وجود میآید و همراه با این تغییرات روح، او نیز دچار تحول میشود و احساسهای جدیدی در نهال جوان به وجود میآید، دیگر او به مانند کودکی و نوجوانی رفتار نمیکند و در سایه آموزشهای مناسب به بهترین شکل با این تحولها رو به رو میشود.
جوانی فصل شورانگیز زندگی و مظهر نشاط و سازندگی است.روح لطیف و قلب ظریف جوان جلوهٔ زیبای آفرینش و صحیفه مصفای هستی است.شور زندگی و آهنگ سازندگی در نگاه روشن و امیدوار جوان متجلی است.اگر شور و احساس جوانی با شعور عمیق دینی و سالح توانای ایمان الهی تجهیز شود، سعادت نسل جوان و سلامت جامعه تضمین خواهد شد. جوانان همواره کانون توجه به مصلحان و آماج تهاجم مفسدان بودهاند، زیرا عالم جوانی همان گونه که منشأ شورانگیزترین تجلیات عاطفی، روحی و بالندگی است.در معرض فتنه انگیزترین آسیبهای فردی، اخلاقی و اجتماعی نیز هست.بر این اساس، غفلت از تربیت و هدایت نسل جوان، موجب خسران و مایه حرمان دولتهاست.
در دنیای امروز که به تدریج ارزشهای انسانی تضعیف میشود و آسیبهای اجتماعی تشدید میگردد، ضرورت دارد که برای هدایت و حمایت نسل جوان اقداماتی سریع و جدّی آغاز گردد.
گام اول در این راه شناخت اصولی و علمی ویژگیهای شخصیتی و نیازهای اساسی جوانان است.بیتردید شناخت،همدلی میآفریند و برای اهتمام به این امر خطیر باید به مشارکت فرهنگی و فراگیر اقدام کرد و این جز با همدلی، همزبانی و همراهی با جوانان میسّر نخواهد بود. اسلام که جامعترین و غنیترین مکتب آسمانی و منبع پویاترین و پایان ترین معارف اسلامی است،بیشترین توصیهها را در هدایت و تربیت نسل جوان و رسیدگی و ساماندهی امور آنان دارد.پیامبر گرامی اسلام فرمودهاند: اوصیکم بالشبّان خیراً فانّهم ارقُّ افئدة؛یعنی به شما توصیه میکنم که به جوانان توجه و عنایت خاص نمایید و در مورد آنان به بهترین وجه رفتار کنید، چرا که آنان قلبهایی لطیف و پر فضیلت دارند. به شهادت تاریخ اولین و بیشترین استقبال کنندگان از دین مبین اسلام جوانان بودهاند و پیامبر همواره بر هدایت و تربیت آنان تأکید داشته اند .
سنین جوانی و اهمیت آن در قرآن از منظر قرآن مجموع فراز و نشیب زندگی انسان در سه مرحله میباشد؛ مرحله ضعف کودکی، دوران قوت و قدرت جوانی و مرحله ضعف و ناتوانی پیری.چنانچه می فرماید: اللّه الذی خلقکم من ضعف ثمّ جعل من بعد ضعف قوه ثمّ جعل من بعد قوة ضعفاً شبیةً یخلق ما یشاء و هو العلیم القدیر.)خدا همان کسی است که شما را آفرید در حالی که ضعیف بودید، سپس بعد از این ضعف و ناتوانی قدرت بخشید و باز بعد از قوت، ضعف و پیری قرار داد، او هر چه بخواهد میآفریند و اوست عالم و قادر.
آری از نظر قرآن جوانی دوران قدرت است و جوان بر بلندای قلّه حیات خویش ایستاده و باید از این موقعیت به نحو احسن استفاده کند پیامبر اکرم(ص) نیز فرمودهاند: إنّ اللّه تعالی ملکاً ینزل فی کل لیلة فینادی یا أبناء العشرین جدّوا و اجتهدوا؛همانا که خداوند متعال فرشتگانی دارد که هر شب نزول میکنند و ندا میدهند ای جوانان بیست سال کوشش و جدّیت کنید و برای نیل به کمالات انسانی مجاهده نمایید. علاوه بر بیان ارزش این دوران؛خداوند متعال در آیات متعددی مراحل مختلف حیات بشر را متذکر شده و دوران جوانی در قرآن تحت عنوان «بلوغ أشدّ» معرفی گردیده است. هو الّذی خلقکم من تراب ثمّ من نطفة ثم من علقةثم یخرجکم طفالً ثمّ لتبلغوا أشدّکم ثم لتکونوا شیوخاً و منکم من یتوفّی من قبل و لتبلغوا رجالً مسمّی و لعلکم تعقلون.اوست خدایی که شما را از خاک ناچیزبیافرید و سپس از قطره آب نطفه و آنگاه از خون بسته علقه،سپس شما را از رحم مادر طفلی بیرون آورد تا آنکه به سن رشد و کمال برسید و باز پیری سالخورده میشوید و برخی از شما پیش از سن پیری وفات کنید و همه به اجل خود میرسید، تا مگر قدرت خدا را تعقل کنید.علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: باید بدانیم که حضرت علی(ع) راهکار مناسبی را بیان فرمودهاند که در رفتار با جوانان باید آن را بکار بندیم.
ایشان میفرمایند: جهل الشباب معذور و علمه محصور؛ نادانی جوانی پذیرفته شده است و علمش محصور است. به کارگیری شیوه تغافل و مسامحه از ضروریات رفتار با نوجوانان است، تا کم کم بتوانند راه و روشهای صحیح و عاقلانه را برگزینند و از این معبر پر پیچ و خم با تکیه و اعتماد بر والدین و مربیانی که با گذشت و مهربانی آنان را حمایت میکنند، عبور نمایند .
ویژگیهای اخلاقی حیات نوجوانان و جوانان یکی از جنبههای رشد و تکامل انسان،رشد اخلاقی میباشد، اخلاق ریشه در فطرت آدمی دارد و دستگاه ادراکی بشر به گونهای است که در برابر خیر و نیکی تمایل قلبی نشان میدهد و در برابر شر و بدی از خود اکراه نشان میدهد .بخشی از سوالاتش این است که خصوصیات اخلاقی ارزشی و دینی من کدام است؟!!
هنگامی که جواب این سؤال را به دست آورد، احساس هویت و شخصیت میکند. اعتقادهای انسان در دوران کودکی، جنبه تقلیدی داشته و از اعتقادات والدین نشأت میگیرد،لکن با فرا رسیدن ایام نوجوانی و جوانی و دست یابی به مرحله پیشرفتهای از تفکر، نوجوان مصمّم میگردد ، تا نظامی از معتقدات و باورها را از نو برای خویش به وجود آورد.
در سالهای بعد از بلوغ خیلی از پسرها و دخترها داشتن نوعی فلسفه زندگی را برای خود ضروری مییابند.
در اکثر موارد بچهها دیگر پذیرای کورکوانه عقاید و یا بیعقیدگی والدین و اطرافیان خود نیستند و میکوشند شخصیت خود را ارزیابی کنند و احساس میکنند دربارهٔ طبیعت و معنی وجود انسان و حتی خود، نیازمند پاسخ به پرسشهایی هستند.
برخی جوانان به زمینه سخت و مسلط مذهبی چون چوب بست شخصیت خود احساس نیاز میکنند، این احساس، حس مسئولیت آنها را کمتر و زندگی را خیلی ایمنتر میسازد.
علاوه بر توجه به مذهب و فهم فلسفهٔ زندگی، جوانان به برخی از تعالیم و دستورات مذهبی شک میکنند و در فهم آنان دچار سرگشتگی میشوند و در این زمان باید ذهن آنان را از استدلالهای درست و صحیح و اشباع نمود و مشکل آنان را به گونهای حل نمود که دچار تزلزل در اندیشه و فکر نشوند.
نوجوانان سعی دارند حقایق را شخصاً از راه تفکر کشف کنند و به این دلیل به برخی مسائل دینی شک میکنند و در این موارد خانواده نباید متعصب باشد، بلکه فرصت تفکر را به نوجوان داده و راهنمایی دوستانه و منطقی را به او منتقل کند.
توجه به تمامی نکات در سفارش گرانقدر رسول اکرم(ص) نهفته است ایشان میفرمایند: اوصیکم بالشبان خیراً فإنهم ارقّ افئدة فان اللّه بعثنی بشیراً و نذیراً فحالفنی الشبان و خالفنی الشیوخ هم قرأ فکان علیهم األمر فقست قلوبهم؛به شما دربارهٔ نوجوانان و جوانان به نیکی سفارش میکنم، که به آنها دلی دقیقتر و قلبی فضیلت پذیرتر دارند، خداوند مرا به پیامبری برانگیخت تا مردم را به رحمت الهی بشارت دهم و از عذابش بترسانم، جوانان سخنانم را پذیرفتند و با من پیمان محبت بستند ولی پیران از قبول دعوتم سرباز زدند و به مخالفتم برخاستند.
سپس به آیهای از قرآن اشاره کرد و درباره مردم کهنسال که مدت زندگی آنها به درازا کشیده و دچار قساوت و سخت دلی شدهاند سخن گفت.فطرتهای پاک و وجدانهای بیدار جوانان، سخنان حضرت رسول(ص) را موافق طبع فضیلت دوست خود دریافتند و مجذوب تعالیم عالیه اسلام شدند و هستهٔ مرکزی اسلام را گروهی از جوانان تشکیل دادند و پیامبر همواره ایشان را حمایت کرده و دربارهٔ آنان به پیروان خود به نیکی سفارش می نمود.
علاوه بر روایاتی که تأکید بر تربیت دینی جوانان دارد، در تعالیم عالیهٔ اولیای گرانقدر اسلام روایاتی به چشم میخورد که خطاب به جوانان است و آنان را در دین داری و عبادت تشویق و ترغیب مینماید.
جوانی، بهار زندگی است؛ بهاری ارزشمند، ولی زودگذر. جوانی، فصل رویشها و شکفتنها، دوران درخشندگی و نشاط زندگی، زمان ظهور غریزهها و کشش ها و آرزوهاست .روح کنجکاو و پرخروش جوان، همیشه در جستجو برای آشنایی با پدیدههای وجود خود و پیرامون خویش است. بر اساس موقعیت، محیط زندگی، شرایط زمانی و هم نشینی با دوستان، زمینههای شکل گیری دیدگاهها، باورها، عواطف و شخصیت جوان فراهم میشود. اندیشه جوان همواره از مسائل و عوامل درونی و بیرونی اثر میپذیرد و هر لحظه به شکلی، توجه وی را به خود جلب میکند و رشته خواستهها و اندیشههای او را به سوی خود میکشاند.. بنابراین، او به راهنمایی مربیان رستگار و خیراندیش نیازمند است تا چگونه زیستن را بیاموزند .
در این میان، تربیت اصولی و آموزش درست و مطمئن در جوانی، بیشترین اثر را در آینده انسان دارد. پیامبر اکرم (ص)نیز بر ارزش و اهمیت دوره جوانی تأکید دارد و در سفارشی به ابوذر می فرماید: « یا اَباذَرٍّ اِغْتَنِمْ خَمْساً قَبْلَ خَمْسٍ. . . شَبابَک قَبْلَ هَرَمِک » ای ابوذر، پنج چیز را قبل از پنج چیز دریاب و غنیمت شمار و جوانیات را قبل از پیری. جوانی که به قدر و منزلت جوانی آگاه است، هرگز آینده خود را از نظر دور نمیدارد و میکوشد تا از رهگذر جوانی، توشههای گران سنگی برای باروری و بالندگی آیندهاش برگیرد.
نویسنده :علی ضامن راحمی استاد دانشگاه فارس
انتهای پیام/224224
نظرات بینندگان