وصیتنامه شهيد «طمراس جباری»؛
تولدی دوباره در جبهه
شهيد «طمراس جباری» در وصیت خود مینویسد: «زمانی که میخواستم به کردستان اعزام شوم اينگونه انديشيدم که خداوند تازه مرا از مادر متولد کرده و چنين افتخاری را نصيب بنده کرده و اين يک حقيقت است که باور کنيد از شادی در پوست خود نمیگنجيدم...»
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه تحلیلی خبری «شیرازه»، شهيد «طمراس جباری» هشتم خرداد سال ۱۳۴۱ در روستای مشتان از توابع کازرون به دنيا آمد. هفت ساله بود که راهی مدرسه شد. پس از گذراندن دوران تحصیلی و با تشکيل سپاه پاسداران وارد اين نهاد شد و روزها به کار و شبها جهت نگهبانی به کمک برادران سپاه میشتافت.
طمراس با اولين فرصت عازم جبهه غرب شد و بعد از اتمام ماموريتش به کازرون برگشت. با آغاز جنگ تحميلی به عنوان راننده عازم جبهه آبادان شد و سرانجام ۳۰ آذر سال ۱۳۵۹ به شهادت رسید.
متن وصیتنامه:
بسم الله الرحمن الرحيم يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ يُقْتَلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ وَلَٰكِنْ لَا تَشْعُرُونَ.ای اهل ايمان در پيشرفت کار خود، صبر و مقاومت پيشه کنيد و ذکر خدا و نماز توسل جوئيد که خدا ياور صابران است و آن کسی که در راه خدا کشته میشود مرده نپنداريد بلکه او زنده ابدی است و ليکن همه شما اين حقيقت را نخواهيد يافت.
پاسدار طمراس جباری فرزند محمد متولد سال ۱۳۴۱ از کازورن اعزامی به کردستان برای جهاد در راه خدا و از بين بردن مشرکان. زمانی که میخواستم به کردستان اعزام شوم اينگونه انديشيدم که خداوند تازه مرا از مادر متولد کرده و چنين افتخاری را نصيب بنده کرده و اين يک حقيقت است که باور کنيد از شادی در پوست خود نمیگنجيدم و هر لحظه میخواستم پرواز کنم و از اين زندگی فانی به زندگی ابدی بپيوندم.
خداوند به شما ايمان عطا کند. برادر عزيزم جنگ حق و باطل است. جنگ اسلام و کفر است. چنانکه امام امت خمينی بزرگ فرمودند و من به ندای رهبرم امام، مرجع تقليدم خمينی کبير لبيک گفته و جنگ رفتهام. پدر بزرگوارم، برادر عزيزم جنگ اسلام و کفر است و بر همه جهاد واجب است و من به وظيفه شرعی خود به عنوان يک مسلمان عمل کردم اگر شهيد شدم مبادا برای بنده لباس مشکی بپوشيد و ناراحت بشويد من ننگ میدانم که در بستر بيماری بميرم چنانکه مولای شيعيان فرمود هزار بار شهيد شدن در راه خدا بهتر است تا يک بار در بستر بيماری مردن.
وصيت ديگرم به پدر و مادر و برادرانم اين است که من چون که عقيده خودم است که در راه اسلام بجنگم تا آخرين قطره خون و اگر من شهيد شدم تنها خواهشم اين است که برای بنده ختم نگيريد و سر و صدا راه نيندازيد و ناراحتی برای خود ايجاد نکنيد تا من از شما راضی باشم. ممنون هستم کسی که هميشه به دعاگویی شما و سعادتتان را از خداوند متعال خواهان است.
انتهای پیام/
نظرات بینندگان