پاسخ شاعرانه یک دختر شیرازی به توهین کنندگان به چادر
آخرین سروده پروانه نجاتی: غرور مخملی ریحانه شهر
پس از توهین نشریه بخارا با چاپ شعری از منصور اوجی در آخرین شمارهی خود، به زنان چادری، پروانه نجاتی شاعره جوان شیرازی با سرودن چند بیت پاسخ وی را داه است. آنچه در ادامه می آید غزل غرور مخملی ریحانه شهر است که این شاعر جوان به شیرازه ارسال کرده است.
پس از توهین نشریه بخارا با چاپ شعری از منصور اوجی در آخرین شمارهی خود، به زنان چادری، پروانه نجاتی شاعره جوان شیرازی با سرودن چند بیت پاسخ وی را داه است. آنچه در ادامه می آید غزل غرور مخملی ریحانه شهر است که این شاعر جوان به شیرازه ارسال کرده است.
غرورِ مخملیِ ریحانه شهر
پروانه نجاتی
پوشیده بود روسری و چادری سیاه
تابیده بود در دل شب مثل قرص ماه
محجوب بود، کفش و لباسی تمیز داشت
مثل فرشته با ادب و خوب و سر به راه
بی اعتنا به چشم هوسناک رهگذر
بی اعتنا به شهر، به مدهای گاه گاه
آرام و با وقار، نجیبانه می گذشت
از کوچه های رنگی آلوده ی گناه
فکری بلند داشت و آرامشی بزرگ
چرخانده روی زمین حلقه نگاه
ریحانه بهشتی شهر است فاطمه
با یک غرور مخملی و چادری سیاه
نظرات بینندگان
نظرات بینندگان
ی کلام حرفاروخلاصه می کنم دم همگی گرم.
ماشاالله به غرورایرانیتون....
تبارک ا... طیب الله
ماشاء الله
برقرار باشی بانوی مهر وعاطفه وغرور