گدایی درد لاعلاج شیراز
شیراز سالهای سال است که با معضل گدایان و تکدیگری دست و پنجه نرم میکند، سالهای سال است که مسوولانش وعده میدهند و برای متکدیان خط و نشان میکشند، سالهای سال است که فرماندارانش مهلت تعیین میکنند و مسوولان بالاتر هم با فرماندارانش همنوا میشوند اما هم قدم؟ اگرچه شاید قدمی نبوده که هم قدمی را طلب کند.
به گزارش ایسنا، با نگاهی به آرشیو هر یک از خبرگزاریها، روزنامهها و پایگاههای اطلاعرسانی و ... با جستوجویی چند دقیقهای در فضای مجازی، دنیایی از گزارش و خبر و عکس میتوانی از وضعیت اسفبار تکدیگری و قول و وعدهها، تهدید و تحریمهای مسوولان در خصوص سرسامان بخشیدن به این وضع، بیابی.
هشت سالی از آن روزها که فرماندار شیراز برای متکدیان خط و نشان کشید و وعده داد که ظرف چند روز یا حتی چند ساعت همه را جمع میکند و معاون سیاسی امنیتی وقت استانداری که با صلابت اعلام کرد اگر هیچ دستگاهی همراهی نکند شخصاً پشتیبان فرماندار خواهد بود و شهرداری که قول داد مکانی برای جمعآوری و ساماندهی خیابانگردهای متکدی، بسازد و ... میگذرد و وضع نه تنها به نسبت قبل بهتر نشده که امروز بهجای جلب توریست و گردشگر، شیراز گرانیگاه گدایان از اقصی نقاط ایران و حتی کشورهای منطقه شده است.
اگر زیرساختهای ایجاد شده زمینهی جذب گردشگر بیشتر داخلی و خارجی را برای شهرمان فراهم نکرد، حداقل فضای مناسبی ساخت تا متکدیان بیایند و اشتغالی هم ایجاد بشود و شاید به مدد آن از آمار بیکاری قدری کاسته شود و ...
و امروز، بار دیگر پس از دو سالی که از خط و نشان کشیدنهای اولیه فرماندار فعلی میگذرد، باز هم خط و نشانهای جدید و حرفهای نو از طرح پاکسازی شیراز از متکدیان، حرفهایی که تنها گفتن آنها آسان است و وقتی به بن بست اجرایی نشدن رسید، هزار راه برای یافتن علت نشدنها میتوان یافت.
و فردا شاید فرمانداری اعلام کند شمار متکدیان آنقدر زیاد بود که جا برای نگهداری آنان وجود نداشت، یا بهزیستی و کمیتهی امداد که قرار بود پای کار باشند، دیر آمدند و نیامدند یا شهرداری همکاری نکرد یا نیروی انتظامی نیروی کافی نداشت و یا ... سیاستها اولویت دیگری برای شهر تدبیر کرد و ...
اکنون از ضرب الاجل پیشین فرماندار شیراز، مدتی میگذرد، از فریادهای رییس شورای شهر و از گزارش خبرگزاریها و روزنامهها و از سئوالهای بیپاسخ قانعکنندهی خبرنگاران و ... شاید این طرح به سامان برسد.
«اگر هیچکس به فرماندار کمک نکند، من خود به تنهایی او را کمک خواهم کرد! تکدیگری یک معضل اجتماعی جدی و منشا بسیاری از ناهنجاریهای اجتماعی در فارس است». دستگاههای اجرایی باید از حداکثر امکانات و نیروهای در اختیار خود استفاده کنند تا معضلات و مشکلات مربوط به جمعآوری متکدیان حل و فصل شود. «آقای فرماندار 15 روز مهلت دارد تا طرح جامع ساماندهی افراد آسیبدیده را که شامل متکدیان، معتادان و افراد خیابانی میشود، برای تصویب نهایی شورای برنامهریزی استان آماده و تدوین کند».
این اظهارات «حدائق»، معاون سیاسی امنیتی وقت استانداری فارس است که در پاسخ به «ابراهیم عزیزی»، فرماندار اسبق شهرستان شیراز و در روزهای نخست مسوولیتش در سال 85، گفته بود.
عزیزی آن روز اعلام کرده بود که اگر دستگاههای اجرایی استان با من همکاری کنند، 15 روزه همهی گداهای شیراز را جمعآوری می کنم.
اگرچه پیش از او هم «صمد رجا» در دور دومی که شهردار شیراز شد، وعده داده بود که همهی کارتن خوابها را در شیراز جمعآوری میکند، البته رجا که بعد معاون عمرانی استاندار فارس شد و در دولت دهم به قرارگاه خاتمالاوصیا رفت و مسوولیت اجرای پروژهی آزادراه «شیراز- اصفهان» را عهدهدار شد و آنجا ماند، برای خودش مهلتی 6 ماهه در نظر گرفته بود.
آن روز رجا گفته بود که مراحل اولیه ساخت اردوگاه آسیبدیدگان اجتماعی در شهرک میانرود آغاز شده که احتمالاً ساخت آن حدود دو سال به طول میانجامد و به این ترتیب پس از ساخت آن، همهی کسانی که به عنوان آسیبدیدهی اجتماعی شناخته میشوند، در این محل نگهداری میشوند.
حال آنکه هفت سال پس از آن وعدهها، هنوز شیراز مملو از کارتنخواب و معتاد ولگرد و متکدی است و با یک پله ارتقا، متکدیان مهاجر را هم میپذیرد و البته نه آن اردوگاه آسیبدیدگان ساخته شد و نه کارتنخوابها به آن منتقل شدند، بلکه ساختمانی کوچک در اردوگاه سلامی در شرق شیراز به این امر اختصاص داده شد که آن محل هم تنها ظرفیت نگهداری 70 یا 80 نفر را در روز دارد.
فرماندار اسبق شهرستان شیراز هم در همان نخستین نشست مطبوعاتی خود با خبرنگاران مدعی شده بود که برخی کلانشهرهای همسایه شیراز، معتادان و متکدیان خود را با اتوبوس به شیراز انتقال میدهند. ادعایی که همچنان طرح آن تداوم دارد و جای این سووال که این اتوبوسها چگونه از مقابل دیدگان ماموران پلیس راه و دوربینهای نظارتی و .. میگذرند و ریشه و منشا آن شناخته نمیشود؟
البته پس از مدتی عزیزی مدعی شد که همهی متکدیان شیراز جمعآوری و به اردوگاه هدایت، در شرق شیراز، منتقل شدهاند، موضوعی که فروزان مسوول وقت آن اردوگاه هم آن را تایید کرد و مدعی شد که دیگر گدای حرفهای در شیراز نداریم.
فروزان آن زمان از شناسنامهدار شدن متکدیان جمعآوری شده خبرداده و مدعی شده بود که اگر این افراد مجدداً در حین ارتکاب جرم گدایی دستگیر شوند آن وقت جریمه میشوند.
اگرچه جرایم در نظر گرفته شده برای این افراد گاه آنقدر ناچیز است که متکدیان ترجیح میدهند گدایی کنند و جریمهاش را هم بپردازند.
البته همان روزها خبرگزاری ایسنا در گزارشی به حضور متکدیان در نقاط مختلف شهر اشاره کرده و این موضوع را با عکس و آدرس به اطلاع مسوولان رسانده بود.
و امروز پس از گذشت حدود هشت سال از آن روزها، بار دیگر دور باطل جمعآوری متکدیان و باز هم طرحی دیگر و مشخص نیست که آیا این طرح برای چند ماه جواب میدهد.
شاید زمان آن رسیده که مسوولان بهجای برخورد با معلولها، علتها را یافته و در راستای برطرف کردن آنها قدم بردارند، قدمهایی برنامهریزی شده و تاثیرگذار که معضل گدایی را از ریشه برطرف کند. اگرنه طی سالهای آینده هم فرمانداران شیراز یکی از موضوعات اصلی و دغدغههایشان. متکدیان و برطرف کردن مشکل تکدیگری است.
باید منتظر ماند و دید آیا بار دیگر فرماندار و دیگر مسوولان، مردم دلرحم و نجیب و نیکوکار شیراز را مقصر اصلی حضور متکدیان در این شهر میدانند یا کم کاری و کاهلی مسوولان و بی در و دروازه بودن شهر را هم به علت اول، اضافه میکنند و از خود میپرسند که چرا هیچ نظارتی بر تردد متکدیان نیست، چرا یک گدا، یک ولگرد، یک معتاد یک خیابانگرد، براحتی در کنار پلیس گدایی می کند و ماشینهای گشت اخلاقی!! چون حواسشان به عابران و رعایت نکات اخلاقی از سوی آنان است، تخلف از نص صریح قانون آنان را نمیبینند، یا شاید پلیس شیراز هم بیش از دیگر پلیسها دلرحم است!؟
انتهای پیام