شیــــرازه: وب نویسان فعالی در سراسر استان فارس هستند که وبلاگ های آن ها از سطح بالایی برخوردار است. محتواهای خواندنی این وبلاگ ها گرچه مشتری خاص خود را دارد اما به منظور معرفی هر چه بیشتر، شیـــرازه در نظر دارد به صورت هفتگی گزیده بهترین های وبلاگی را در قالب «معجـــون وبلاگی» تقدیم شما خوانندگان گرامی نماید.

یقیناً مطالب بسیاری زیادی در فضای وبلاگی کشور وجود دارد که شایسته بهترین ها هستند، لذا گلچین این مطالب به معنای نادیده گرفتن زحمات دیگر وبلاگ ها نمی‌باشد. بر این اساس تمامی وبلاگ نویسان عزیزی که مایلند مطالب آنان منتشر شود می توانند به منظور معرفی وبلاگ خود، مطالب تولیدی خود را از طریق ارسال نظر در زیر همین مطلب یا از بخش ارتباط با ما ارسال نمایند.

*******

وبلاگ سکوت نوشت: بغض باران

خوشا به نیمه شب‌ها سراغ او گرفتن، کنار چشمه می خوشا وضو گرفتن

میان خلوت دل خوشا سحر نشستن، شبیه بغض باران شکستن و شکستن

تو بی‌نیازی و من لبالب از نیازم، شکفته عطر نامت میان جانمازم

اگر رسد به گوشت صدای من خدایا، شوم لبالب از تو خدا خدا خدایا

******

جنبش اشکنان نوشت: گریه نکن آقا، می میرم!

درد دارد، زنـدگـی در عَصــــری کـه شعار مردمانش "مآ اَهلِ کوفـه نیستیم باشد"

اما، طلحـه و زبیـــــــرها در وسط میدان عربده کشــی کنند و علـی همچنان تنها بماند!

هنوز هستیم مایی که نابود می کنیم، آنکس را که مایه ی اندوه رهبرمان گردد...

آقا جان... اشک نریز... اشکهایت آتشم میزند...

******

وبلاگ دیدبان نوشت: امسال به جای "هفت سین"، "هفت میم" داریم

مــــادر...

محــــسن...

مــــاتم...

مــــولا...

مدینــــه...

میــــخ در...

مشــــکی...

مبادا تو زرق و برق و شور و شوق نوروز یادمون بره که مولامون تنها شد و بهارش رو به ضرب سیلی جلوی چشمش گرفتند.

دل که شد بی فاطمه سنگ است، ســــــنگ / دل مخوانش، مایه ی ننگ است، نــــــــنگ

مادر چه واژه ی غریبیه وقتی با همراه با میخ و آتش و سیلی میاد ، قلبت تیکه تیکه میشه تا بیای بگی مــ ا د ر... چطوری جرِأت کردن بهتون اهانت کنن مادر؟ کاش من جای شما بودم، کاش من پهلوی شکستتون بودم، پهلوتون نیستم ولی بخدا شکسته ام مادر...

لعنت به عدو که روح تقوا را کشت، لعنت به همشون لعنت لعنت...

آقای خوبم من بدم، میدونم، بی لیاقتم، درست، اما شما رو به غربت مولا قسم بیاین انتقام مادر رو بگیرین، کجایی آقای غریب و خوبم

******

وبلاگ ترنم یاس نوشت: امان از خود نمایی!

از علل حجاب (= پوشاندن زینت) این است که به زن، به چشم یک انسان نگاه شود!

حجاب یعنی پوشاندن تمام جذابیتهای جنس زنانگی، حجاب یعنی جذب انسان ها با بروز جذابیتهای انسانی، متأسفانه پس از به انحراف کشیده شدن نهضت فمنیسم، نگاه به زن، نگاهی ابزاری شد. نگاهی به زنانگی زن و نه به انسانیت او، تا آنجا که او را تبدیل به عروسکی جهت فروش اجناس خود کرد، چرا که هنگامی که جامعه، او را با جذابیت های زنانگی بخواهد، طبیعی است روز به روز از او خود نمایی بیشتری می طلبد. حجاب، نه تنها مانع حضور فعال زن در اجتماع نمی شود؛ بلکه باعث جلوگیری از بروز قابلیتهای فراوان زنان در اموری خارج از انسانیت می گردد، اسلام با دادن حجاب به زنان، در حقیقت نگاه وسیله ای بودن به زن را از بین برد، وسیله ای برای اشباع هوس های سرکش مردان نابکار.

******

وبلاگ یاد یاران نوشت: امان از فراموشی لاله ها...

تعجب نکنید؛ این تصاویر مربوط به یک ساختمان نیمه تمام و یا یک قبرستان متروکه نیست؛ آنچه می بینید گلزار شهدای شهر من در روز اول فروردین ماه 1393 می باشد. آنچه می بینید مربوط به چند هفته و یا چند ماه گذشته نیست؛ نزدیک به دو سال است که آرامگاه شهدای عزیز شهر من اینطور در بی تدبیری و بی تفاوتی به سر می برد و آنچه مادر شهید از خانه ابدی دردانه اش می بیند تنها سنگ کوچکی است که به خاطر ازدیاد سیمان و خاک، نام فرزندش را به سختی می خواند و یاد دارم که حتی در سال های پیش به خاطر تخریب کلی جهت بازسازی، مکان قبر شهید به طور اخص مشخص هم نبود و مادر شهیدی را می دیدم که نمی دانست سبزه سالها دلتنگیش را کجا به نشانی پسر بگذارد...

باز هم شرمنده ایم شهدا و اینبار شرمنده تر از همیشه که ماهها قبل از آمدن عید خانه های دنیائی امان را برق می اندازیم؛ اما نمی شوییم ذهنمان را از غبار غفلت ها...

و باز هم شرمنده تر از همیشه ایم سرداران و رزمندگان افتخار آفرین صفاشهر که با ارزش ترین و مقدس ترین قطعه شهرمان؛ آرامگاه ابدی شما را وقت نداریم بسازیم. آخر ما پروژه های عمرانی مهمتری پیش رو داریم...

شرمنده ایم شهدای عزیز و شرمنده تر از همیشه که سهم شما از پروژه بازسازی قبور شهدا جز مقداری خاک و سیمان و تعدادی آجر شکسته و میله هایی خم شده و سنگ قبرهایی که به سختی نامتان را در آنها جا داده ایم نبود.

شرمنده ایم از اینکه دختر و پسرتان، مادر و پدرتان و همسرهایتان بی شما بر سر سفره عید می نشینند تا ما کنار خانواده هایمان هر روز بیشتر غرق غفلت شویم...

******

وبلاگ بهار فارس نوشت: غیرت و جوانمردی از قهرمانی های اخلاق اسلامی

در میان فضایل اخلاقی اسلام،بعضی خصلت ها وجود دارد که آراسته شدن به آنها قهرمانی شمرده می شود.اوصافی از قبیل جوانمردی،غیرت و مردانگی،ایثار و فداکاری،تواضع،عفو و گذشت در موضع قدرت،پاسخ بدی ها و سردی های دوستان با نیکی و گرمی،بزرگواری در حق دشمنان،نمونه هایی از قهرمانی های اخلاقی اند.

جوانمردی عبارت است از کمال مردانگی، روح کرامت و بزرگواری،شهرت و شجاعت در امور و برخورداری از روحی حماسی معادل عربی آن مروت و فتوت است.

امام علی علیه السلام می فرمایند:«المروه اسم جامع لسائر الفضائل و المحاسن»/شرح غررالحکم جلد2 به معنی: جوانمردی،اسم جامعی است که همه فضیلت ها و خوبی ها را دربر می گیرد.

جوانمردی رهیدن از هر کار پستی است که شخصیت انسان را درهم می شکند و تن دادن به کارهایی که مایه زینت و شخصیت انسان می گردد.روایات گهربار امیرمومنان(ع) با هم می خوانیم. «المروه اجتناب الدنیه»/شرح غررالحکم جلد2 به معنی: جوانمردی دوری گزیدن از پستی است. «المروه اجتناب الرجل ما یشبه و اکتسابه ما یزینه»/شرح غررالحکم جلد2 به معنی: جوانمرد دوری گزیدن مرد است از هر کاری که برایش عیب باشد و انجام دادن هر کاری که مایه زینت و شخصیت اوست.

قهرمانان و شجاعان همواره به این گونه اوصاف شهرت دارند.آنان خویشتن را به این زیور برجسته اخلاقی آراسته اند.جوانمردی صحنه بروز حماسی کرامت های اخلاقی است. صاحبان این صفت،گوهر وجودی خویش را در صحنه های مختلف اجتماعی به نمایش می گذارند.دستگیری از فقرا و نیازمندان،خدمت رسانی به همنوعان،رفتار کریمانه با مردم،حسن همجواری،دوری کردن از هرچه شخصیت انسان را لکه دار می کند.

به نمایش نگذاشتن قدرت خود برای زمین زدن افراد،رفتار گرفتاری از مردم و شاد کردن دل آنان همه از مصادیق جوانمردی است.
به قول مولوی: هرکه فریادرس روز مصیبت خواهد گو در ایام سلامت به جوانمردی کوش

آمادگی و پا به رکاب بودن برای حضوری حماسی در صحنه های اجتماعی،سیاسی،فرهنگی و علمی و ... و دفاع از دین و آیین و آرمان های مقدس انقلاب نیز تجلی دیگری از فتوت و جوانمردی است.

خداوند متعال غیور است و کسی در غیرتمندی به پای او نمی رسد.نشانه غیرت خداوند این است که برای پاسداری از حریم دین و آیین،حفظ جان و مال و ناموس مردم حراست از ارزشهای انسانی کلیه محرمات را تحریم کرده و برای نظم و امنیت و کوتاه کردن دست متجاوزان به حریم،حدود اسلامی را تشریع کرده است./ر.ک بحارالانوار ج76

غیرت یعنی تلاش در نگهداری آنچه حفظش ضروری است؛از قبیل دین و آیین،ناموس،فرزندان و ... .این صفت از شجاعت،بزرگی منشیو قوت نفس سرچشمه می گیرد و یکی از ملکه های ارزشمند نفسانی و سبب مردانگی است و شخص بی غیرت، از زمره مردان خارج است./جامع السعادت جلد2

پیامبراکرم(ص) می فرمایند: «همانا خداوند غیرتمند است و به جهت غیرت اوست که زشتی ها را حرام کرده است./جامع السعادت ج2

******

وبلاگ پساشهر نوشت: خاطرات مرده شوره مرده

شغله دیگه، مثل هزار تا شغل دیگه! درامدت خوبه؟ شکر! پس چرا 2 ساله سر کار نمیری؟ مرد در حالیکه همچنان از پنجره بیرونو نگاه می کرد جواب داد: دکترا می گن باید استراحت کنم. از کارت خاطره ای هم داری؟ خاطره رو آدمهای زنده رقم می زنند ؛ من صبح تا شب با مرده ها دم خورم! بسیار خوب! زن و بچه داری؟ مرد انگار که تازه به موضوع مورد علاقش رسیده باشن، ناگهان برگشت ، چشماش برقی زد و با اشتیاق جواب داد: آره! زنم با پسرم حمید! همین یه بچه؟ آره بابا، می خوام هرچی در میارم خرج آینده ی این بچه شه! اگه یه بچه دیگه باشه امکانات نصف میشه! تو دلش به ذهن روشن مرده شور آفرین گفت! زن و بچه تو دوست داری؟؟ مرد بعد از یه سکوت طولانی زیر لب زمزمه کرد: به خاطر اوونا زنده ام! چه خونواده ی خوشبختی، از حمید بگو! خجالت نمیکشه بگه بابام مرده شوره؟ می دونی؟ اوایل تو مدرسه چیزی نمی گفت . اما حالا به همه ی دوستاش گفته من چی کارم! یه شب بهم گفت افتخار می کنم که تو کار می کنی و مثل بابای مجتبی تو زندون نیستی! لابد تو هم کلی به خودت افتخار کردی؟! آره، برای اولین بار! حمید قراره همکار باباش بشه؟ مرد اخم کرد و با جدیت گفت: نخیر! اون درسش خوبه! هیچ می دونی معدلش چنده؟ 18 ! خودم همیشه کارنامشو می گیرم! حمید قراره دکتر بشه! دانشجوی جوان به ساعتش نگاهی کرد! 12 دقیقه از شروع مصاحبش می گذشت.

استاد گفته بود به امتحان تئوری اعتقادی ندارم، هر دانشجو 15 دقیقه فرصت داره با یکی از بیمارهای بخش افسردگی این آسایشگاه مصاحبه کنه و اگه ظرف 15 دقیقه نتونست حدودا علت افسردگی رو حدس بزنه از نظر من این 3 واحدو افتاده! تو دلش به استاد و این مریض بد قلق و خودش لعنت فرستاد! واسه چی عاشق روانشناسی شده بود؟ رشته ای که استاداش یه مشت روانین! با ناامیدی گفت: آخرین سوال ! تا حالا شده موقع کار گریه کنی؟ مرد تو چشمای دانشجوی جوان خیره شد!
مثل بچه ها بغض کرد و با صدای لرزونی جواب داد: فقط یه بار، 2 سال پیش وقتی جسد حمیدم رو و با دستای خودم شستم...

******

وبلاگ سرباز کوچک ولایت نوشت: شمالغرب شیراز از قدمت نداشته تا هوای پاک داشته

بُعد مسافتِ مناطق و شهرک های شمالغرب با شهر شیراز اگرچه باعث دور ماندن دستِ شهروندان ساکن این مناطق به برخی امکانات و رفاه شهرنشینی است، اما به همان اندازه هم باعث دور ماندن عوامل آلودگی آب و هوا از این مناطق شده است. هر چند شهرک های شمالغرب شیراز نمی توانند در رقابت برخورداری از مواهب شهرنشینی با سایر مناطق شیراز حرفی برای گفتن داشته باشند اما در برخورداری از فضاهای طبیعی و تفرجگاه های زیست محیطی حرف برای گفتن بسیار دارند. اما مهم تر از هوای پاکِ امروز برنامه ریزی برای حفظ هوای پاک این مناطق در آینده است. شمالغرب شیراز شاید بهترین مکان برای ساخت استادیوم ها و دهکده های ورزشی باشد، از فوتبال و ورزش های سالنی گرفته تا کوهنوردی و صخره نوردی و یا حتی ورزش های آبی ، در بحث ورزش های آبی شاید دریاچه سد تنگ سرخ بهترین پتانسیل برای ساخت یک دریاچه طبیعی و دهکده ورزش های آبی در شیراز باشد . دور نگهداشتن صنایع و کارخانجات آلوده کننده ی محیط زیست از این مناطق نیز تاثیر بسیار زیادی در حفظ زیست بوم این مناطق خواهد داشت ، شمالغرب شیراز گرچه از نظر آثار تاریخی چندان چشم گیر نیست اما از نظر وجود روستاهایی با طبیعت بِکر و دست نخورده بسیار غنی است مثل روستای قلات در 36 کیلومتری شیراز، شاید اگر اطلاع رسانی گسترده و فراگیر صورت بگیرد، مسافران نوروزی شیراز برای برخورداری از مواهب طبیعی به این مناطق سرازیر شوند که رونق اقتصادی منطقه را در پِی خواهد داشت و همراه با آن نباید فرهنگ سازی بر ای حفظ محیط زیست نیز فراموش شود ؛ البته این ها که گفته شد به این معنی نیست که آثار تاریخی و ارزشمند در این مناطق وجود ندارند .