وزارت نفت: به اروپا، گاز صادر میکنیم/ مرکز پژوهشهای مجلس: نیاز به واردات گاز داریم!
به گزارش شیرازه به نقل از رجانیوز؛ صادرات انرژی در حوزه سوخت فسیلی را باید اصلیترین و حتی با اغراق، تنها منبع درآمدی مسکو در این روزها دانست که اتفاقا همین درآمد است که توانسته زمینه را برای احیای این کشور پس از فروپاشی شوروی سابق فراهم کند. به همین دلیل، ایالات متحده به دنبال خشمی که از اقدام مسکو در اوکراین دارد، در تلاش است تا این شاهرگ حیاتی اقتصاد روسیه را در دست خود بگیرد و با کنترل آن، از تکرار چنین اقداماتی از سوی «ولادیمیر پوتین» جلوگیری کند.
خط لوله فرضی انتقال گاز ایران به اروپا
حال در این وضعیت، معاون امور بینالملل وزیر نفت از طرح انتقال گاز ایران به اروپا توسط خط لوله صحبت میکند؛ طرحی که بنا بر آخرین گزارش تخصصی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، اساسا قابل اجرا نیست و به دلیل نیاز داخلی ایران، واردات باید در دستور کار وزارت نفت باشد، نه صادرات.
مرکز پژوهشهای مجلس چند هفته پیش، نظر کارشناسی خود را در مورد صادرات گاز ایران به اروپا اعلام کرده و این نظر کارشناسی توسط دفتر مطالعات انرژی صنعت و معدن این مرکز تهیه شده است. در گزارش این مرکز آمده است: «استمرار تراز منفی گاز در کشور همچنان باقی است لذا پیگیری هدف صادراتی بدون تغییر برخی از رویکردها امکانپذیر نیست. هماکنون به رغم آن که ایران به صادرات گاز اقدام میکند، اما برای تامین مصرف داخلی کشور به واردات نیز نیازمند است.»
مرکز پژوهشهای مجلس تأکید میکند که «ایران باید بیشتر از صادرات، از کشورهای دیگر گاز وارد کند تا مصرف داخلی را تامین سازد. به نظر میآید با توجه به نگرانیهای شرکت ملی گاز ایران در خصوص روند کنونی افزایش مصرف گاز در کشور و اصراری که در پیگیری گازرسانی به برخی از نقاطی که فاقد توجیه فنی و اقتصادی است، وجود دارد، استمرار تراز منفی گاز در کشور همچنان باقی است. علاوه بر اینها، مقوله تحقق صادرات گاز با راهاندازی و به بهرهبرداری رسیدن فازهای پارس جنوبی پیوند بسیار شدیدی دارد.»
در واقع، مسئولان ارشد دولتی به جای تلاش برای استفاده از فضای تنش در روابط ایالات متحده و روسیه بر سر ماجرای بحران اوکراین برای تامین منافع ملی کشورمان و بالا بردن هزینه فشارهای اقتصادی مبتنی بر تحریم برای کاخ سفید و سایر کشورهای عضو گروه 1+5، صراحتا دست به اقداماتی میزنند که نه تنها زمینه را برای همکاری بیشتر مسکو با کشورهای متخصام ایران فراهم میکند، بلکه با یک فرصتسوزی آشکار، عرصه چانهزنی کشورمان را نیز مخدوش میکنند.
به عنوان مثال، در حال حاضر مسکو برای تحویل سامانه موشکی S400 به ایران آمادگی کامل دارد و حاضر است تا ماجرای S300 را که در زمان ریاست جمهوری مدودف رخ داد و فضای روابط ایران و روسیه را تیره کرد، جبران کند.
عدم شناخت صحیح فضای بینالمللی و نگاه مداوم به غرب به عنوان یگانه هژمون جهانی سبب شده تا مسئولان ارشد دولت یازدهم توانایی مشاهده واقعیتهای جهانی را که در حال شکلدهی نظم نوین بینالمللی هستند، نداشته باشند و به همین دلیل به جای استفاده مناسب از فرصتهای درخشانی که اختلافات مسکو و واشنگتن در اختیار کشورمان میگذارد، با همراهی عجیب و بیمبنا با سیاستهای مدنظر ایالات متحده، منافع ملی کشورمان را به خطر میاندازند.
به نظر میرسد در اولین اقدام، شخص رئیسجمهور روحانی باید وارد میدان شود و با توجیه وزرا و مسئولان ارشد دولت به ویژه در وزاتخانههای حساسی همچون امور خارجه و نفت، لزوم توجه خاص به منافع ملی را به آنان یادآور شود.
این مساله با واکنش بسیاری از کارشناسان داخلی نیز روبرو شده است؛ تا جایی که حسین شریعتمداری چندی پیش در سرمقاله روزنامه کیهان، با انتقاد از اینگونه اظهارات نابهجا نوشت: «طی چند هفته اخیر بارها شاهد بودهایم برخی از دولتمردان محترم در مصاحبههای داخلی و خارجی خود اعلام کردهاند که «ایران برای صدورگاز به اروپا آمادگی دارد»! یعنی به زعم آنان، ایران آماده است با صدور گاز به اروپا، کشورهای اروپایی را از بحرانی که بهعلت قطع صادرات گاز روسیه با آن روبرو شدهاند، نجات بدهد! این پیشنهادها چه مفهومی غیر از باز گذاشتن دست دشمن برای ادامه وحشیگری علیه مردم کشورمان دارد؟ یعنی تلاش به منظور برداشتن مانع از سر راه تانکهای دشمن و باز کردن راه آنها برای تخریب سنگرهای خودی و تجاوز به حریم میهن اسلامی و مردم آن. خوشبینانهترین برداشت درباره آنها، این است که کمترین و ابتداییترین شایستگی و لیاقت را برای حضور در مسئولیتهای کنونی ندارند! و ادامه حضورشان در مسئولیت آب ریختن به آسیاب دشمن است.»
همچنین، عبدالله شهبازی، یکی از مورخان کشور در صفحه خود در یکی از شبکههای اجتماعی، با گذاشتن نقشه خط لوله گاز ایران به اروپا نوشت: «این نقشه خط لوله گاز ایران به اروپا است که میتواند ایران را در جایگاهی یگانه از نظر تأمین انرژی غرب قرار دهد؛ جایگاهی که ایران در دوران آغازین نفتی شدن ناوگانهای بریتانیا ایفا نمود و پیروزی نیروی دریایی بریتانیا را در جنگ جهانی سبب شد ولی به بهای استیلای سیاسی بریتانیا بر ایران. یعنی، رابطه نفتی ایران با غرب برای ایران سعادت به ارمغان نیاورد. امید که این بار این رابطه سنجیده و بر پایه منافع ملّی ایران، نه منافع غرب که به هیچ عهد و پیمانی پایبند نیست، ایجاد شود.»