نگاهی به خودکشی دانشجوی دانشگاه شیراز/ بررسی بحران پدیده خودکشی دانشجویی/ پوچگرایی و فقر آرمان فردی و اجتماعی؛ زنگ خطری جدی
پیگیریهای خبرنگار شیرازه نشان داد این دانشجوی پسر به نام «ف ط» که دانشجوی رشته زبان و ادبیات انگلیسی بوده، به دلیل علاقهمندی به یکی از دانشجویان دختر به نام «م ه» با مخالفتهایی از سوی پدر و جواب منفی این دختر دانشجو مواجه میشود و به جدل با خانواده میپردازد و درنهایت با تهدید اقدام به خودکشی میکند.
تحلیلی بر خودکشی دانشجویان
هر از چندی این نوع خبر در فضای علمی و رسانهای جامعه میپیچد و فردی با نام پرطمطراق دانشجو با عللی گاه به زندگی خود پایان میدهند، «دانشجویی» بهعنوان نقطهای که روزی آرمان بزرگ جوانان این سرزمین بود، امروز به آهستگی به کانون آسیبهای اجتماعی جدی تبدیل میشود که با تداوم چنین وضعیتی جایگاه خویش را در افکار عمومی از دست خواهد داد.
دوران دانشجویی، دوران تحکیم و چالشهای هویتی و دوران پرالتهابی است که چالشهای عاطفی نیز به آن دامن میزند، ازاینرو عدم آموزش مهارتهای زندگی و خدمات مشاورهای باعث میشود گاهی آنان بدترین راه را برای رهایی از بحرانهای روحی جستجو کنند.
دانشجویان یکی از اقشار نخبه و برجسته اجتماعی هستند که هویت و جایگاه اجتماعی بالایی برای خود قائلاند؛ دانشجویان با ورود به دانشگاه، از خانه و خانواده جداشده و البته هنوز تا ورود واقعی به اجتماع، فاصله دارند، لذا این وضعیت برزخی و بینابینی شرایط پر نوسان و ملتهبی را فراهم میکند؛ آنان برای نخستین بار و در اوج بلوغ عاطفی در کنار جنس مخالف قرار میگیرند و این مناسبات جدید، دغدغههای جدیدی نیز برایشان ایجاد میکند، محصول همه این فعلوانفعالات، تحولی است که درون دانشجو برپا میشود، سازگاری اجتماعی و فکری و کنار آمدن با خود و یافتن راه درست در زندگی، به یک مسئله جدی تبدیل میشود.
بسیاری از افراد در ایجاد سازگاری با این محیط فکری و فرهنگی دچار بحران شده و گاهی به بنبست میرسند، بههرحال فردیت آدمی و آنچه درونش میگذرد مهمترین ساحت حیاتی اوست و همه تحولات بیرونی در این نقطه خود را نشان میدهد.
یکی از مشکلات انسان مدرن مسئله پوچگرایی
است
یکی از مشکلات انسان مدرن مسئله پوچگرایی است؛ حال سؤال این است که با توجه به فطرت خداشناسی و خداجویی در انسان چرا برخی انسانها دچار بحران اعتقادی و پوچگرایی میشوند؟ انسانی که دچار بی آرمانی است، بدون شک دچار یأس و بدبینی خواهد شد.
فردی که در زندگی برای خود هدف و آرمانی انتخاب نکند تا بهسوی آن گام بردارد و در حقیقت خود را تابع متغیری بداند از رویدادهای زندگی، بهعبارتدیگر بگوید هر چه پیش آید، خوش آید و خویشتن را زنده برای حال بداند، به هنگام برخورد با مانع دچار یأس و بدبینی خواهد شد.
فقر آرمان فردی و اجتماعی یکی از انگیزههای به خودکشی است
وجود آرمان در زندگی از چند نظر از بدبینی و پوچگرایی جلوگیری میکند و فقر آرمان فردی و اجتماعی یکی از انگیزههای اساسی گرایش برخی از جوانان به بدبینی و خودکشی است؛ زیرا آنها نمیدانند در زندگی چه میخواهند و در جستجوی چه چیزی باید باشند.
نارساییهای تربیتی یکی از عوامل اساسی به بدبینی و پوچی، است
یکی از عوامل اساسی در گرایش افراد به بدبینی و پوچی، نارساییهای تربیتی است؛ اگر انسان در دامان پدر و مادری پاک و در کانونی آکنده از مهر و محبت تربیتیافته باشد، کمتر بدبین خواهد شد؛ اما اگر فردی بهدوراز آغوش مادر و کانون گرم خانوادگی بزرگشده و همواره تشنه مهر و محبت باشد، ریشههای بدبینی درروان او نضج خواهد گرفت.
یکی از عوامل گرایش به بدبینی و پوچی ناخودپذیری است؛ کسی که توان فکری و روانش را بر خود متمرکز کرده و همواره برای فرار از خود راه گریزی میجوید، چگونه خواهد توانست به زندگی بیندیشد و سعی بر رفع مشکلات، رنجها و دردهای آن داشته باشد.
خودکشی با ضعف اعتمادبهنفس و
احساس پوچی در انسان مرتبط است
درواقع خودکشی با ضعف اعتمادبهنفس و احساس پوچی در انسان مرتبط است؛ در این میان، ایمان و اعتقاد به پروردگار میتواند در پیشگیری از خودکشی بسیار مؤثر باشد، این ایمان و اعتقاد، روح کمال و مؤثر بودن را در انسان میدمد و باعث میشود به این نتیجه برسد که برترین مخلوق آفرینش است که میتواند به بالاترین مقامها برسد؛ تا جایی که در مقام جانشینی خدا در زمین باشد، در این صورت، فکر از بین بردن نفس هم کمتر به ذهن چنین انسانی خطور میکند.
توکل به خداوند یعنی اعتماد و تکیه کردن به قادر مطلقی که همه اختیارات و امکانات درید قدرت اوست و مهربانترین مهربانها نسبت به انسانهاست. به تعبیر قرآن کریم، هرکجا که باشیم، او با ماست و هرگاه که اراده کنیم، میتوانیم او را بخوانیم و بدون هیچ تشریفات و تکلفی باخدای خود رابطه برقرار کنیم. بازهم به تعبیر قرآن، با یاد خدا دلها آرام میگیرد. ناامیدی، یاس و احساس پوچی در آموزههای دینی ما بهشدت مورد نکوهش قرارگرفتهاند و امیدواری به رحمت خداوندی، در حالی بزرگترین عبادت است که ناامیدی از رحمت الهی در شمار شرک و کفر محسوب میشود.
با نگاه به رویکرد خداشناسانه، رسیدن به بنبست برای انسان باایمان بیمعناست
با این حساب، با نگاه به رویکرد خداشناسانه، رسیدن به بنبست برای انسان باایمان بیمعناست و خودکشی هم بهعنوان شومترین اقدامها جایی در زندگی چنین انسانی ندارد؛ به عبارت سادهتر، انگیزش، نگاه و تفکر مثبت در زندگی داشتن، میتواند انسان را به نتایج مثبتی برساند و او را از ناامیدی و عواقب ناشی از آن مانند خودکشی، دور کند.