کد خبر: ۹۹۲۸۲
تاریخ انتشار: ۰۸:۱۲ - ۰۶ آبان ۱۳۹۵

مسأله در باغ نبودن و تیری که به سنگ خورد

مساله در باغ بودن و در جریان بودن مساله مهمی است، اهمیت این موضوع در فرهنگ و هنر هم صدچندان می‌شود ولی احتمالا نه برای دولتی که مساله فرهنگ برایش تقریبا از اولویت خارج است.
به گزارش شیرازه، دوست عزیز و توانمند و صاحب اثری داشتیم که چند سالی از نزدیک با یکی از مدیران به اصطلاح فرهنگی جمهوری اسلامی از نزدیک کار کرده بود، هر بار که از او درباره کیفیت کار و چند و چون مواجهه‌اش با آن مدیر بزرگوار سوال می‌کردیم عموما به سکوت می‌گذراند اما یک‌بار که گویا حسابی از دست آن مدیر شاکی بود خودش سفره دل باز کرد و گفت خلاصه بگویم که فلانی اصلا توی باغ نیست! مثال جالبی هم در آستین داشت؛ می‌گفت اگر شما سر کوچه محل زندگی‌تان چند سالی دکان کله‌پزی باشد و از سر بدسلیقگی از کله‌پاچه متنفر هم باشی اما در این چند سال فقط از قبل رد شدن از کنار دکان جناب کله‌پز احتمالا می‌توانی اجزای مختلف احشای جناب گوسفند و کله‌پاچه را از هم تمیز دهی اما این بنده خدا شناختش از فرهنگ پس از سال‌ها مدیریت هنوز در همین حد هم نیست، از بس که از باغ خارج است، حتی از کنار دیوارش هم رد نشده!
  مساله در باغ بودن و در جریان بودن مساله مهمی است، اهمیت این موضوع در فرهنگ و هنر هم صدچندان می‌شود ولی احتمالا نه برای دولتی که مساله فرهنگ برایش تقریبا از اولویت خارج است. اگر دولت جناب روحانی را نسخه به‌روز شده و البته ضعیف شده دولت سازندگی بدانیم آن کلام گهربار جناب هاشمی که تلویحا گفتند «من خودم به اندازه همه وزرای سیاسی و فرهنگی هستم و نیازی به این خاصیت‌ها نیست»، درباره دولت یازدهم و وزرایش هم به طریق اولی صدق می‌کند. با نگاهی اینچنینی از سوی دولت به حوزه فرهنگ و رسانه و انتخاب فردی چون علی جنتی، پیش‌بینی فرجامی اینچنین برای اوضاع فرهنگ در دولت چندان سخت نبود. اساس هدف‌گذاری دولت با انتخاب جناب جنتی برای امر فرهنگ در همان بدایت امر چند پیام روشن داشت؛ اول اینکه به اجماع همه اهالی فرهنگ فردی وزیر شده است که برخلاف افرادی چون لاریجانی، مهاجرانی و صفار هرندی خیلی در این وادی در باغ نیست، دوم اینکه با توجه به سابقه امنیتی و دیپلماتیک جناب وزیر این تحلیل وجود داشت که این انتخاب با 2 هدف صورت گرفته؛ اول سازماندهی بدنه هنری حامی دولت و دوم بر سر کار بودن فردی که با نگاه امنیتی بتواند نهادهای حاکمیتی را از خود راضی نگه دارد و هر موقع لازم شد شیر فلکه تساهل و تسامح را باز و بسته کند.
 در واقع جناب جنتی نه فردی صاحب اثر و صاحب هنر در حوزه فرهنگ بود و نه مدیر قوی غیرفرهنگی که با اهل فرهنگ خوب جوش بخورد و بتواند خوب عرصه را مدیریت کند. به همین یک مورد دقت کنید؛ جناب جنتی در مراسم تودیع خود که پشت درهای بسته برگزار شد می‌گوید «گاهی برای یک تئاتر امام جمعه استانی برافروخته می‌شود و با اینکه آن تئاتر را ندیده اما براساس گزارشات نظر می‌دهد.» نمی‌دانم این حرف جناب جنتی مصداقی دارد یا نه و حتی نمی‌دانم  آیا امام جمعه وظیفه دارد تئاتر ببیند یا نه؟! اما ایشان گویا فراموش کرده‌اند خودشان در جایگاه وزیر فرهنگ مقابل مراجع رسما اعتراف کردند فیلم سخیف و میلیاردی «50 کیلو آلبالو» را ندیده‌اند و از اساس از محتوای آن خبر نداشتند که «اگر از چگونگی این فیلم اطلاع داشتم اجازه ساخت و اکران به آن نمی‌دادم.» یا  فراموش کرده‌اند که یک‌بار از فیلم حاشیه‌دار «قصه‌ها» تعریف و تمجید کردند و بار دیگر بر کسانی که به آن مجوز داده‌اند لعن و نفرین فرستادند! اینها فقط بخشی از مصادیق در باغ نبودن است.
  اینکه دولت با جناب جنتی چقدر در  تحقق اهداف موفق بوده است خود از احوالات زانوی او پیداست و نیازی به بررسی اتفاقات حمام گرم کوی نیست. فارغ از دلایل فرامتنی‌ای  که برخی رسانه‌ها درباره علت استعفای جناب وزیر و حاشیه‌هایی که برایش به‌وجود آمده به آن اشاره می‌کنند- که شاید روزی مطرح شود و تحلیل‌ها دقیق‌تر شود- نحوه به استعفا کشاندن علی جنتی در فاصله کمتر از 8 ماه مانده به انتخابات ریاست‌جمهوری خود گواهی روشن در میزان به سیبل خوردن تیر دولت در هدف‌گذاری‌های فرهنگی است. در توفیق جناب جنتی در همراه‌سازی اهل هنر با دولت یازدهم خیلی راه دوری نمی‌رویم؛ منیژه حکمت، کارگردان سینما و از جمله هنرمندانی که نقش ستادی در همراه‌سازی بخشی از هنرمندان به نفع روحانی در سال 92 داشت در مصاحبه با هفته‌نامه صدا می‌گوید: «من در این دوره ناامید شدم و متاسفم. اگر به سال 92 بازگردیم  با توجه به شرایط الان، تومار حمایت از روحانی را امضا نمی‌کنم. کسانی به من زنگ می‌زنند و می‌گویند تو گفتی به روحانی رای بدهیم. معتقدم احمدی‌نژاد دستاورد ناامیدی مردم بود و این روند دوباره دارد شکل می‌گیرد. من دیگر سعی می‌کنم هزینه ندهم و پاسخگوی کسانی که در این وادی به من اعتماد کرده بودند، نشوم.» یا جناب مجید مجیدی هم که تیم ایشان در جشنواره‌های فجر برگزار شده توسط ارشاد جنتی نقش محوری داشته‌اند درباره وزیر سابق ارشاد می‌گوید: «برخی مواقع بین خودمان صحبت می‌کنیم امکان دارد جای وزرا را تغییر دهند، مثلاً دکتر هاشمی(وزیر بهداشت) وزیر فرهنگ می‌شد و یک جایگاه دیگری را به آقای جنتی می‌دادند.» یا ابوالفضل جلیلی، فیلمساز چپگرایی که ادعا می‌کند بیش از 15 فیلم توقیفی دارد، در این‌باره می‌گوید: همه ما سال 92 به آقای روحانی رای دادیم... اوایل دولت، من خدمت آقای ایوبی رسیدم، روز سه‌شنبه‌ای بود. گفت تا روز شنبه ما از  شما برای فیلمسازی در داخل کشور حمایت می‌کنیم، الان 3 سال است هنوز آن شنبه فرا نرسیده!
از احوالات پیرمرد نویسنده‌ای که به امید مجوزی مدتی زینت‌المجالس کلنل جنتی شده بود که بگذریم! برگزاری دیکتاتورگونه انتخابات نماینده مدیران مسؤول نشریات تکلیف هر قلم به دست منصف غیررانتی‌ای را هم با دولت مشخص کرده است.
اینها چند مثال است و قصد استقرای ناقص جزء به کل ندارم اما خود دولت و مشاوران جناب روحانی احتمالا از اوضاع نسبت اهل فرهنگ با حامیان دولت روحانی بیشتر از ما خبر دارند، جالب اینجاست که با این اوضاع، ارشاد جنتی بدترین رابطه را هم با نهادهای دینی و حاکمیتی داشته است، اوضاع رابطه ائمه جمعه و علمای قم  با وزارت ارشاد که مشخص است. جناب جنتی با 2 بار برگزاری نمایشگاه کتاب بدون حضور شخصیت‌های نظام از 3 بار ممکن حتی رکورد وزیر فراری را هم در این‌باره شکسته است.
محمد زعیم
منبع: وطن امروز
نظرات بینندگان