شیرازه

برچسب ها
پای صحبت پدر شهیدان رضیعی
وقتی حاج خانم جسد حجت را دید گفت: «خدایا من شهید را در راه تو دادم اما اگر کسی به خون شهید خیانت کند تا قیامت از او نمی گذرم.»
کد خبر: ۴۱۷۹۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۵/۰۳

دشمن بعثی، در جریان «عملیات رمضان» متحمل خسارات سنگینی شد که انهدام کامل «لشکر 9 زرهی از سپاه سوم عراق» از آن جمله بود.
کد خبر: ۴۱۷۸۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۵/۰۳

این پا برهنه ها فرمانده هان گردانها و واحدهای لشکر 10 هستند که با همه توان و حیثیت خود در عملیات کربلای یک و فتح مهران و در گرمای 45 درجه به قلب دشمن کوبیده اند.
کد خبر: ۴۱۷۳۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۵/۰۲

هر روز به شمشیر رسیدگی و آن را تیز می کرد،بعد از آن در یک شناسائی دیگر مجبور شدیم در میان نیزار پنهان شویم ،عراقی ها هم متوجه حضور ما شده بودند،اما چون گرائی از حضور ما نداشتند اقدام به پخش موسیقی مبتذل با صدای زن نمودند.
کد خبر: ۴۱۶۸۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۵/۰۱

سعید صادقی در ادامه جستجوی خود، با دو رزمنده نوجوان که در زمان جنگ عکس‌شان را گرفته و اینک مرز 40 سالگی را پشت سر گذاشته اند، در بندر عباس دیدار کرد.
کد خبر: ۴۱۵۹۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۴/۳۰

رزمندگان در دوران دفاع مقدس در کسب علم و دانش کوشا بودند و کلاس‌های درس حتی درون سنگر‌ها برپا می‌شد.
کد خبر: ۴۱۵۹۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۴/۳۰

بنیاد حفظ آثار:
در بیانیه بنیاد حفظ آثار آمده است: پذیرش قطعنامه ۵۹۸ هرگز به مفهوم تعطیل شدن امر دفاع مقدس نبود چرا که پس از آن دشمن با حمله به هویت و نظام از طریق جنگ نرم و نیز تحریم‌های اقتصادی، جنگ را در میدان‌های دیگر علیه انقلاب اسلامی گستراند.
کد خبر: ۴۱۴۹۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۴/۲۷

ماه رمضان سال 1361 را هيچگاه از ياد نخواهم برد چرا كه در آن سال من در نقاهتگاه تختي شهر اهواز بودم.
کد خبر: ۴۱۴۸۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۴/۲۷

این ها فقط گوشه ای است از عظمت آدم های آسمانی این قطعه از خاک. خاکی که قبل از انقلاب به «چم بیان» معروف بوده و در جریان سفر آیت‌الله مهدوی کنی در سال 62 نامش شد شهید آباد. وقتی 150 کیلومتر از شیراز به سمت شمال استان فارس بروی این قطعه از بهشت خودنمایی می کند.
کد خبر: ۴۱۴۸۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۴/۲۹

هوانیروز برای مقابله با حمله عراقی‌ها در جزیره‌ای به نام «بوسیف» که نزدیک اسکله‌ی البکر بود، هلی‌کوپتر مستقر کرده بود و هر موقع کشتی تجاری به مقصد ایران وارد منطقه می‌شد، هلی‌کوپترهای هوانیروز آن را تحت پوشش قرار می‌دادند.
کد خبر: ۴۱۳۹۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۴/۲۵

از امدادها و عنایات الهی در این معرکه می‌توان به وزش طوفان شدید و موسمی معروف به بادهای سرخ و سیاه که موجب استتار و دید بسیار کم دشمن در این نبرد بزرگ شد، اشاره کرد که فواید زیادی بر رزمندگان اسلام به دنبال داشت.
کد خبر: ۴۱۳۹۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۴/۲۵

در نامه شهید کهتری به همکلاسی‌هایش آمده است: کسی که نسبت به جامعه خود تعهد ندارد، همیشه در فکر منافع خود است، ولو به قیمت پایمال‌شدن حقوق دیگران.
کد خبر: ۴۱۳۹۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۴/۲۵

در فیلم پیش رو مادری در خصوص وصیت یک شهید قبل از شهادت صحبت می کند.
کد خبر: ۴۱۳۴۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۴/۲۴

مقر اصلی تخریب لشگر ده سیدالشهداء(ع) که به موقعیت الوارثین شهرت داشت در سر راه پیشروی دشمن قرار داشت. بچه‌های تخریب با فرماندهی شهید اربابیان آماده می‌شدند تا با مین گذاری مقابل دشمن جلوی آنها را سد کنند.
کد خبر: ۴۱۳۴۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۴/۲۴

پیرمردی در تدارکات دسته قبل از افطار با چوب و هیزم آتش می‌افروخت و پس از جوشیدن آب، چایی دم می‌کرد.
کد خبر: ۴۱۳۴۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۴/۲۴

بازخوانی شرح عملیات رمضان
عملیات رمضان، یک عملیات سیاسی-نظامی بود که برای رقم زدن پایان عادلانه به جنگ میان ایران و عراق انجام شد. این عملیات که اولین عملیات ایران در خاک عراق محسوب می‌شد، نتوانست همه اهداف را تامین کند اما موفقیت‌های خوبی نیز در پی داشت.
کد خبر: ۴۱۳۴۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۴/۲۴

عکسی که می بینید، در سال های دفاع مقدس گرفته شده است و جانبازی که در عکس دیده می شود، این روزها باید دهه پنجاه از عمر خویش را بگذراند. قدردان وجود حیدری اش هستیم
کد خبر: ۴۱۳۰۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۴/۲۳

ابوعلی و ابوحیدر بنا به دستور حسین، به زبان عربی در بی‌سیم، از آنها تقاضای آتش کرده بودند و آتش را پشت‌ سر ما ریخته بودند و تمام آنها با خمپاره‌های خودشان که پشت خط ما خورده بود، کشته شده بودند.
کد خبر: ۴۱۲۷۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۴/۲۳

اکثر افراد آماده شهادت بودند. شامی هم که دادند نشانه رفتن به خط مقدم بود. شبانه ما را حرکت دادند. نمی‌دانستیم کجا می‌رویم اما همگی شاد بودیم. هیچ غم و غصه‌ای نداشتیم.
کد خبر: ۴۱۱۸۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۴/۲۰

در عکس، که مکان و زمان آن معلوم نیست،«آقا عزیز»، کودک خردسال خود را در آغوش دارد و «مهدی باکری» در تلاش است که با خنده های خود، لب های کودکِ برادرش را به خنده باز کند. کودکی که اگر «آقا مهدی» عمرش به دنیا بود، باید امروز او را «عمو مهدی» خطاب می کرد.
کد خبر: ۴۱۱۰۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۴/۱۹