به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه تحلیلی خبری«شیرازه» به نقل از نوید شاهد، شهید نادر رحیمی ۱۹ مردادماه ۱۳۴۴ در خانواده‌ای مستضعف و متدین دیده به جهان گشود. هشت‌ساله بود که راهی مدرسه عشایری شد. دوران ابتدایی را با موفقیت پشت سر گذاشت. دوره راهنمایی را در مدرسه قلعه کهنه نورآباد ممسنی گذراند.

با آغاز جنگ تحمیلی درس را رها کرد و به جبهه رفت. وی سرانجام ۱۱ آذر سال ۱۳۶۴ به شهادت رسید. پیکر پاکش در ممسنی به خاک سپرده شد.

متن وصیت‌نامه:

شهید می‌سوزد تا به مردم روشنایی دهد
به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان . ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون . مپندارید کسانی که در راه خدا کشته شده‌اند مرده‌اند؛ بلکه آنان زنده و در نزد پروردگارشان روزی می‌خورند.

 شهدا شمع محفل بشریت‌اند (استاد شهید مطهری). بارالها تو شاهدی که من فقط به‌خاطر جنگیدن نیامدم؛ بلکه برای مبارزه با هواهای نفسانی آمده‌ام؛ چون شهید خود می‌سوزد و به امت اسلام روشنایی می‌دهد و خود پیام‌آور خونین حماسه‌هاست که پیامش دعوتی است برای همه ستمدیده و راهرو حسین و روح‌الله .

کفر ستیزان و جنگ جویان جبهه‌های نبرد
 با درود به یگانه منجی عالم بشریت حضرت مهدی موعود (عج) و نایب بر حقش امام امت، قلب تپیده ملت‌های مظلوم و مستضعف جهان این اسوه شجاعت و شهامت و با درود سلام بی‌پایان بر ارواح طیبه پاک مطهر شهدا از صدر اسلام تا به انقلاب از انقلاب تا به جنگ تحمیلی و با درود به خانواده‌های شهدا و مجروحین و معلولین و اسراء و با درود سلام به امت همیشه در صحنه ایران و بر تمام کفر ستیزان و جنگ جویان جبهه‌های نبرد نور ظلمت این رزمندگان سلحشور شیران روز و زاهدان شب، پیروان روح‌الله که با رزم بی‌امان خویش رژیم پوسیده و جنایت‌کار عراق را به خاک و مذلت کشاندند عرض می‌نمایم.

خدمت به اسلام
 با سلام و درود به کلیه خدمتگزاران اسلام و مسلمین. با سلام و درود بر شما خانواده عزیز و گرامی خودم. اینجانب نادر رحیمی چون به‌خاطر لبیک گفتن به پیر جماران خمینی روح‌الله به این ارگان انقلابی از منبع مشمولیت در سپاه بتوانم تا چندان رقمی در وجودم است به اسلام خدمت نموده و نیز مسئولیت شرعی که یکی از آیات کلام‌الله مجید می‌فرماید: " کلکم زارع و کلکم مسئول " وظیفه خودم دانستم تا بتوانم به دین مبین اسلام میهن اسلامی و دفاع از قوامین در مقابل متجاوز دفاع نمایم از این منبع سپاه که رفته‌ام تا باشد پیام‌رسان خون شهیدان باشم.

جنگ در راه خدا
 پس اگر چنانچه برای دفاع از حریم مقدس اسلامی به این فیض عظیم نائل گشتم و نصیب این حقیر شد، انتظار از خانواده‌ام دارم که بعد از شهادتم دست‌های مرا بلند کرده و به دشمنان بفهمانید که من چیزی همراه خودم نمی‌برم و برای بهشت فقط جنگ نکردم؛ بلکه برای‌خدا و دین و اسلام جنگیده‌ام.

از خانواده‌ام می‌خواهم که پیام فرزند خویش و دیگر شهیدان را به همه برسانند و نیز از آنها طلب آمرزش می‌کنم؛ چون زحمت‌های زیادی برای بزرگ کردن بنده کشیدند و هیچ نعمتی از بنده ندیدند.

پیامم به مردم ایران، گوش‌به‌فرمان رهبر باشید
 از پدر و مادرم می‌خواهم که اگر تندی یا سستی و یا نافرمانی از بنده دیدند عفو نمایند و پیام بنده به امت شهیدپرور و خانواده خودم این است که گوش‌به‌فرمان رهبر کبیر انقلاب اسلامی باشند و آن را تنها نگذارند و نمازجمعه و جماعات و دعاهای کمیل و توسل را فراموش نفرمایند و اتحاد را حفظ نمایند که دشمنان با همین اتحاد شما نابود خواهند شد و در آخر اگر پیکر بنده پیدا شد در کنار قبر شهید مرتضی خاکم بسپارید.

 و این چند کلمه را به‌عنوان اینکه نگویند بنده بدون هدف و کورکورانه این راه را انتخاب کردم نوشته‌ام و در اولین شب حمله در جزیره مجنون بودیم که صدای توپخانه و گلوله‌های سنگری که داخل آن با چند نفر از برادران نشسته بودیم می‌لرزاند. به امید پیروزی کامل رزمندگان اسلام بر کفر جهانی .

والسلام.

خدانگهدار

اسفند ۱۳۶۳

انتهای خبر/