اللهم رزقنا بصيرت في ديني و الاخلاص في عملي

با عرض تشكر از آقاي مدير كل كه به بخش رويين مشكلات فارس اشاره كردند و با تشكر از شيرازه عزيز كه دلسوزانه پيگير مشكلات استان است.

طرح \\\"مهاجرين خارجي \\\" بعنوان ام المشكلات كار در فارس (خواسته يا ناخواسته-عالمانه يا جاهلانه-عمدا يا سهوا)دادن نشاني غلط است. كه البته نزديكترين نتيجه آن معاف شدن مسئولين ذي ربط از ريشه يابي علل واقعي آن است.

قبل از طرح علل بيكاري، ظرفيت هاي بزرگ استان را يادآوري مينمايم:

1-دارا بودن نيروي كار فراوان - ارزان- كم توقع-در صورت لزوم متخصص

2-ظرفيت بزرگ در كشاورزي و باغداري و بالطبع امكان ايجاد صنايع بسته بندي و تبديلي مواد غذايي

3-برخورداري از ظرفيتهاي عظيم گاز و نفت در استان و استانهاي مجاور كه امكان ايجاد بزرگترين صنايع تبديلي را فرا روي استان قرار مي دهد

4-پهناور بودن استان و امكان مديريت صنايع خوشه اي و مكمل

5-استان فارس نزديكترين استان داراي اقليمي معتدل و خوش آب و هوا به خليج فارس و درياي عمان است كه باعث:

الف)بسياري از فارسيان در كشورهاي عربي از فعالان اقتصادي موفق مي باشند.

ب)بسياري از سرمايه گذاران خارجي(خصوصا از كشورهاي عربي) در صورت تمايل به سرمايه گذاري و احيانا اسكان در ايران ،شيراز را انتخاب مي كنند.

ج)در صورت صادرات: نزديكي بازار مصرف و فروش محصولات و خدمات

د)در صورت واردات:امكان فراوري محصولات و ارائه به استانهاي ديگر كشور و كشورهاي همسايه خصوصا همسايگان شمالي

و ..........

\\\"\\\"هر چند متاسفاته به دليل سوء مديريت و .... نقطه قوت اخير ، مشكلات فرهنگي و اجتماعي عديده اي را فرا روي استان قرار داده است كه اميد است كارشناسان مذهبي-اجتماعي-فرهنگي آنرا واكاوي نمايند\\\"\\\"

و اما سرنخ هايي از فاجعه بيكاري در استان تقديم مي گردد كه اميد است كارشتاسان و محققان و قلم بدستان بدرستي ابعاد آنرا باز كنند.

استان پهناور و پرجمعيت فارس(كه به اندازه وسعت چند كشور اروپايي است) نيازمند مديراني است كه در مقياس جهاني فكر كنند ودر مقياس اتحاد جماهير اسلامي برنامه ريزي كنند و در مقياس ملي عمل كنند.

اما راستي سهم استان از مديران ارشد چه بود؟

مديري كه بودجه را به مركز عودت داد؟

مديري كه محافظ يكي از مسئولين بود و بعدها حتي از پس مدير عاملي يك بانك برنيامد؟

مدير اصلاح طلبي كه منتهاي آرزويش تبديل زمين هاي شهرك صدرا به باغ شهرها و واگذاري به... و ايجاد محيطي ناسالم در حاشيه شهر مقدس شيراز بود؟

مديري كه نوآموزي مكتب ايراني را در كارگاه فارس مشق كرد؟

راستي فارس به كجا مي رود و فارسيان را چه مي شود؟

در اين فضا بود كه مديران مياني هم فارغ از هر گونه نظارتي (خواسته يا ناخواسته) كار و توليد را به ناكجا آباد راندند.

جهت اطلاع خوانندگان چند مثال موردي مي آورم:

فارس بعنوان قطب مواد غذايي، بزرگترين كارخانه اي را كه داراست كمتر از 2000 نفر شاغل دارد كه اين تعداد در شكلات سازي آيدين(آذر بايجان شرقي) بيش از 5000نفر است.شايان ذكر است اين استان حدود 40% توليد شيريني و شكلات كشور را دارا است.

شهرك صنعتي آب باريك كمتر از تعداد انگشتان سوله فعال دارد و مشكلاتي ديگر كه در اين كلام نمي گنجد.

توليداتي كه حدود 400 كارگاه لپه سازي در آذر شهر آذر بايجان شرقي ،زير نظر ادارات نظارت بر مواد غذايي و استاندارد انجام مي پذيرد، در استان فارس از نظر ادارات مربوطه كاملا غير قانوني و غير استاندارد است.

راستي تفاوت تفسير شخصي قوانين و استاندارد ها ي كشور تا به كجاست؟

600 كارگاه نبات ريزي در مشهد مقدس كه با قوانين و استانداردهاي فارس لحظه اي امكان ادامه فعاليت ندارند.



كارگاه هاي كوچك رشته سازي در مناطق محروم لرستان كه باعث ايجاد اشتغال مي گردد، در تصور كارشناسان ادارات نظارتي فارس نمي گنجد.

بسته بندي مرغ در كشتار گاههاي استان فارس بصورت يك قانون لاتغيير در آمده است كه باعث افزايش هزينه هاي توليد و قيمت كالا مي گردد اما اين قانون در پايتخت و ديگر استانها اصلا وجود خارجي ندارد.

اگر اين قائده بهداشتي خوب و مفيد است پس چرا پايتخت نشينان را شامل نمي شود؟

بنظر مي رسد ادارات فارس خصوصا ادارات حمايتي و نظارتي صنايع ،در فضاي خويش ساخته ، خوش مي خرامند و فارغ از نظارت مديران ارشد استان و فارغ از مقايسه عملكرد همكاران شان در ديگر استانهاي موفق در ايجاد فضاي توليد ، به نوآوري هاي خود در وضع مقررات بازدارنده و موانع بر سر راه توليد مي بالند.

و ادامه شرح اين درد باشد تا مقوله اي ديگر

اميدوارم سايت شيرازه در سال حمايت از كار و توليد مصلحت انديشانه اين سطور را قرباني نكند

باشد كه ريشه يابي مشكلات ادامه يابد

والسلام علي عباد الله صالحين