به گزارش شیرازه، شیرازنا نوشت: مسلماً یکی از مهمترین ارکان پیروزی و استمرار جمهوری اسلامی ایران، حمایت‌ها و حضور آگاهانه‌ی مردم در صحنه‌های حساس از انقلاب بوده است.
«پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن ۵۷» و «خاموش شدن فتنه‌ی بعد از انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۸۸» بی‌شک دو مصداق عینی از اهمیت نقش مردم است که بدون حضور، بصیرت و زمان‌شناسی آحاد مردم تحقق آنان امکان‌پذیر نبود.
مردم ایران به خصوص اهالی شیراز در طول این سال‌ها ثابت کرده‌اند که با هیچ احدی عهد اخوت نبسته و آنچه برایشان اهمیت داشته و دارد حفظ اسلام و آرمان‌های انقلاب اسلامی بوده است و با هرکس در هر مقام و لباسی که بخواهد با اسلام و انقلاب مخالفت کند سر سوزنی سازش نخواهند کرد.
در خاندان قابل احترام دستغیب در شیراز با همه‌ی علماء و بزرگانی که دارد متأسفانه در طول سال‌های قبل و بعد از انقلاب افرادی وجود داشته‌اند که از دایره‌ی حق و عدالت خارج شده و به دنبال ضربه زدن به اسلام و انقلاب بوده‌اند.
خلق لباس «سید ابراهیم دستغیب» توسط مردم
مرحوم آیت الله سید منیرالدین حسینی شیرازی از روحانیون برجسته فارس و از شاگردان امام (ره) و از اعضای مجلس خبرگان قانون اساسی بعد از انقلاب در کتاب خاطراتش در مورد یکی از اعضای خاندان دستغیب به نام «سیدابراهیم دستغیب» به یک ماجرای بسیار جالب (که پس از بازگشتشان از نجف و در اواخر دوره پهلوی رخ داده بود) اشاره نموده‌اند که بسیار عبرت انگیز است:
«در آن ایام آقای سید ابراهیم دستغیب که از وابستگان شهید دستغیب بود، در مجالس رسمی دولت سخنرانی می‌کرد و بی پروا از نظام شاه حمایت می‌نمود؛ به گونه‌ای که رئیس سازمان امنیت در مجلس، تاج گلی به گردن ایشان انداخت و عکسی از این مراسم گرفته شد و موجود است. بنده دست به افشاگری زدم … جوان‌هایی که پای صحبت من آمده بودند، وقتی از من شنیدند که با قاطعیت تمام ابراز کردم که باید عمامه روحانیان وابسته به دستگاه شاه را بردارید و نباید در این باره درنگ کنید، وارد عمل شدند … آنان به پاخاستند و وارد میدان شدند. با دوچرخه و موتور و وسایل نقلیه، دست به اقدامی انقلابی زدند، بر سر راه سید ابراهیم دستغیب قرار گرفتند و وقتی که داشت می‌گذشت عمامه‌اش را از سرش برداشتند.»
مرحوم آیت الله سید منیرالدین حسینی شیرازی در ادامه‌ی می‌نویسد: «در شهر خبر پیچید که طرفداران آقای خمینی که منزل سید نورالدین پاتوق آنان است، سید ابراهیم دستغیب را خلع لباس کرده اند. بنده بعد ازاین ماجرا به منزل آقای میرزا صدرالدین حائری رفتم. ایشان از من سؤال کرد: این حرف‌ها چیست شما به مردم می‌زنید؟ گفتم: من خودم از حاج آقا روح الله در نجف شنیدم که دستور خلع لباس روحانیون درباری را صادر کردند. و من هم در مسیر اجرای دستور ایشان حرکت کرم و بس.»
هو شدن «سید علیمحمد دستغیب» توسط مردم
فتنه ۸۸ کافی بود تا پرده‌های تزویر کنار رود و چهره‌ی واقعی بسیاری از افراد نمایان شود؛ یکی از این افراد که از مردودین فتنه ۸۸ محسوب می‌شود سید علیمحمد دستغیب است.
حمایت‌های تأمل برانگیز سید علیمحمد دستغیب از اغتشاشگران و سران فتنه، انتشار بیانیه‌های ساختارشکنانه و مصاحبه با شبکه‌های ضدانقلاب در حمایت از باصطلاح جنبش سبز، سیاه‌نمایی و اصرار بر بیان اخبار کذب و تشنج‌آفرین در مورد عملکرد نظام، مخالفت‌های عملی با ولایت فقیه، حمایت از حملات و رفتار وحشیانه‌ی مریدانش بر علیه مردم در مسجد آتشیها و … کافی بود چهره‌ی واقعی علیمحمد دستغیب برای مردم بصیر و زمان‌شناس شیراز روشن شود و در اولین فرصت انزجار و مخالفت خود را با این‌گونه رفتارها نشان دهند.
مردم شیراز در اولین حضور وی در یک اجتماع مردمی بعد از حوادث فتنه ۸۸ و در مراسم تشییع آیت الله سیدمحمدهاشم دستغیب به دلیل اصرار بر رفتارهای زورگویانه و غیرمنطقی وی و مریدانش در میان اعتراض مردم و به کمک نیروی‌های سپاه مجبور شد محل را ترک کند.(خبر کامل)
اینها تنها دو نمونه‌ی کوچک در تاریخ انقلاب است که مردم ایران نشان داده‌اند با احدی عهد اخوت نبسته‌اند و از این مصادیق بی‌شمار است؛ فاعتبروا یا أولی الأبصار.
