کد خبر: ۳۶۹۴۹
تاریخ انتشار: ۲۳:۴۲ - ۰۱ آبان ۱۳۹۱

بالاترین شخصیت تاریخ/فیلم+صوت

 این روزها، آسمان مدینه دگر بار، در پس غروب غم، کز کرده است. بقیع، دوباره سیاه پوشیده است؛ و باز زخمی عمیق بر جگر شیعه شعله می‌كشد.  

امام خمینی (ره) :

« ما مفتخریم كه باقر العلوم [كه] بالاترین شخصیت تاریخ است و كسی جز خدای تعالی و رسول - صلی الله علیه وآله – و أئمه معصومین - علیهم السلام - مقام او را درك نكرده و نتوانند درك كرد ، از ماست »

 این روزها، آسمان مدینه دگر بار، در پس غروب غم، کز کرده است. بقیع، دوباره سیاه پوشیده است؛ و باز زخمی عمیق بر جگر شیعه شعله می‌كشد.

این بار، پنجمین ناخدای کشتی ایمان، او که دریا دریا علم، از سینه‌اش جاری بود، او که از کلامش وحی می‌جوشید و از زبانش باران حدیث می‌بارید، چهره در خاک کشیده است؛ مظلوم و غریبانه.

وارث دردهای کربلا بود و علم بی‌کرانش، بیدارکننده خاک؛ و رسایی خطبه‌هایش لرزه بر اندام جاه‌طلبان می‌انداخت. باقرالعلوم بود و گسترش‌دهنده و شکافنده دانش.

آقا جان! کوچک بودی که عطش و آتش کربلای بزرگ جدت را دیدی و با آن نگاه کودکانه گریستی؛ سر حسین علیه ‏السلام را بر فراز نیزه‏ها به تماشا نشستی، تا به وقتش مراسم مرثیه خوانی صحرای عرفات را برای افشاگری بنی امیه وصیت کنی.

 

بالاترین شخصیت تاریخ در وصيت‌نامه امام

امام خمینی (ره):” ما مفتخریم كه باقر العلوم [كه] بالاترین شخصیت تاریخ است و كسی جز خدای تعالی و رسول - صلی الله علیه وآله – و أئمه معصومین - علیهم السلام - مقام او را درك نكرده و نتوانند درك كرد ، از ماست” (1) .

یكی از نكاتی كه با تأمل در وصیت نامه سیاسی الهی حضرت امام (ره) به آن می رسیم این است كه ایشان از بین حضرات معصومین علیهم السلام فقط در مورد امام باقر علیه السلام این جمله را فرمودند، شاید علتی كه در مورد این برجستگی در وهله اول به ذهن خطور می كند، همان مقام علمی یا به عبارت دیگر شكافنده علوم بودن آن حضرت باشد و لقب مبارك “ باقر “ نیز همان طور كه می دانیم از جانب نبی مكرم اسلام صلی الله علیه وآله به حضرتش اعطا شده است! (2) و می دانیم كه صحابی بزرگ ، جناب جابر بن عبد الله انصاری برای تعلّم به خدمت حضرتش مشرّف می شد (3) اما با وجود این مقام شامخ و اعجاب بر انگیز علمی كه با مراجعه به روایاتی كه - چه در زمینه فقه و چه در زمینه معارف -  از آن حضرت وارد شده به آن پی می بریم، نباید از سائر ابعاد حضرت غفلت شود !

روزی عمر بن حنظله خدمت حضرت باقر علیه السلام مشرّف شد و عرضه داشت :من گمان می كنم كه در نزد شما منزلتی داشته باشم !

حضرت فرمود : بله !

راوی گفت : من از شما درخواستی دارم .

 حضرت فرمود : آن چیست ؟

راوی گفت : این كه اسم اعظم را به من یاد دهی !

حضرت فرمود : آیا توانایی آن را داری !

راوی گوید : گفتم : بله !

حضرت فرمود : پس داخل اتاق شو !

اسم اعظم خداوند از 73 حرف تشكیل شده و آصف بن برخیا تنها یكی از آن هفتاد و سه حرف را می دانست اما با این حال توانست كه به آن یك حرف تكلم كند و سرزمینهایی كه بین او تا تخت بلقیس بود محو شود و خلأی بین او و آن تخت ایجاد شود و او آن تخت را بردارد و همه این امور در كمتر از چشم بهم زدنی رخ داد.

راوی گوید : وقتی داخل اتاق شدم حضرت دست خود را بر زمین نهادند سپس اتاق [ به شكل عجیبی ] تاریك شد و بدنم شروع به لرزش و سر و صدایی نمود شبیه صدای رعد !

سپس حضرت فرمود : حال چه می گویی آیا به تو یاد بدهم ؟!

راوی گفت : نه ! آن گاه حضرت دست خود را از زمین برداشتند و اتاق به وضع اولیه خود بازگشت ! (4)

و همان جناب جابر (5) از اباجعفر امام باقر علیه السلام نقل می كند كه ایشان فرمودند :“اسم اعظم خداوند از هفتاد و سه حرف تشكیل شده و آصف بن برخیا تنها یكی از آن هفتاد و سه حرف را می دانست اما با این حال توانست كه به آن یك حرف تكلم كند و سرزمینهایی كه بین او تا تخت بلقیس بود محو شود و خلأی بین او و آن تخت ایجاد شود و او آن تخت را بردارد و همه این امور در كمتر از چشم بهم زدنی رخ داد !!

اما در نزد ما اهل بیت 72 حرف از آن 73 حرف موجود است لكن خداوند یك حرف را برای خود برگزیده است و لاحول و لاقوة إلّا بالله العلی العظیم! (6)

حال به مغز كلام امام خمینی (ره) پی می بریم كه فرمودند : “كسی جز خدای تعالی و رسول صلی الله علیه وآله و أئمه معصومین علیهم السلام مقام او را درك نكرده و نتوانند كه درك كرد!"

آری چه كسی را یارای این است كه بفهمد تحمل 72 حرف از اسم اعظم یعنی چه ؟! 72 حرفی كه با هر یك از آن می توان در آسمان و زمین چنان تصرفی نمود كه در قرآن در داستان سلیمان و بلقیس بیان شده!

و شاید اشاره به همین تحمل عظیم باشد این آیه كه فرمود : “ إنا عرضنا الأمانة علی السموات و الأرض فأبین أن یحملنها و أشفقن منها و حملها الإنسان ... “ (7)

و منافات با این احتمال ندارد آنچه در ذیل آیه موجود است كه می فرماید : “ إنه كان ظلوماً جهولاً “ چرا كه ممكن است این ذیل ناظر به آن انسانهایی باشد كه تاب و توان تحمل این اسم را ندارند و به دنبال آن می روند. مانند آن راوی مذكور در روایت بالا كه از تحمل اسم اعظم ترسید و یا مانند بلعم باعور كه قرآن می فرماید ما به او آیات خود را داده بودیم اما او به خاطر كم ظرفیتی از آن آیات منسلخ شد ، یعنی آنها را از دست داد! (8)

     آسمان بار امانت نتوانست كشید              قرعه كار به نام من دیوانه زدند

پی نوشت :

1-صحیفه امام ، ج 21 ص397 .

2- كافی ،ج 2 ص 469 و470 .

3- همان : “ وكان جابر بن عبد الله یأتیه فیتعلم منه“ .

4- بحار الأنوار ، ج27 ص27 .

5- البته احتمال می رود كه مراد از جابر در این روایت جابر جعفی باشد نه جابر بن عبد الله انصاری لكن جابر بن عبد الله نیز همانطور كه گذشت از حضرت استفاده نموده است .

6- كافی ، ج1ص230 .

7- سوره أحزاب ، آیه 72 : “ ما امانت الهی را به آسمانها و زمین عرضه نمودیم اما آنها از تحمل آن سرباز زدند و از آن امانت ترسیدند ، اما انسان آن را بدوش كشید ... “ .

8- سوره اعراف ، آیه 175 .

نويسنده: حميد حاج‌علي مدرس حوزه علميه


فیلم/

صلوات امام محمد باقر (ع)



شرح روايتي از امام باقر عليه السلام با بيان شيواي آيت الله مجتهدي


صوت/

 حاج مهدي سلحشور

 حاج سيد مهدي ميرداماد

 حاج حسن خلج

پوستر/

 

 

 

نظرات بینندگان