کد خبر: ۷۷۳۴۰
تاریخ انتشار: ۰۹:۲۲ - ۱۳ مهر ۱۳۹۴

ناگفته های حادثه منا از زبان فرزند تنها جان باخته خرامه ای

حاج حمید زارع به همراه پدر و مادر خود به خانه خدا مشرف شده بود اما امروز با سوگ پدر به زادگاهش بازگشت؛ حاج حمید ناگفته های زیادی را بازگو کرد.

به گزارش سرویس شهرستان های شیرازه به نقل از صدای خرامه، عید قربان امسال، رنگ خونی متفاوت داشت؛ میلیون ها زائر خانه خدا برای انجام رمی جمرات به سوی نماد شیطان روانه شده بودند اما سرنوشت زندگی صدها تن از آنها با بی عرضگی شیطان سعودی گره خورد و حجشان را ناتمام کرد.

http://sedaykherameh.ir/files/images/94-Mehr/12%20haji/12%20mehr%20%DA%A9%D8%B4%D8%AA%D9%87%20%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D9%85%DA%A9%D9%87%20%D8%A7%D8%B2%20%D8%AE%D8%B1%D8%A7%D9%85%D9%87%201.jpg

رسانه های مختلف کشور، طی روزهای گذشته آمارهای مختلفی از تعداد کشته شدگان این حادثه منتشر کردند؛ با افزایش تعداد جان باختگان ایرانی از 131 نفر به 465 نفر طی روزهای گذشته، دلایل مبرهن و کاملی از دشمنی شیطان سعودی با ایرانیان به خصوص شیعیان هویدا می شود.  

در بین گمشدگان این حادثه، حاج خلیل زارع که به همراه همسر و فرزند خود به خانه خدا مشرف شده بود سرنوشت نامعلومی داشت به نحوی که اطلاعات دقیقی از وضعیت او در دست نبود اما با بازگشت همسر و فرزند وی از مکه، حقایق این حادثه آشکار شد.

http://sedaykherameh.ir/files/images/94-Mehr/12%20haji/12%20mehr%20%DA%A9%D8%B4%D8%AA%D9%87%20%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D9%85%DA%A9%D9%87%20%D8%A7%D8%B2%20%D8%AE%D8%B1%D8%A7%D9%85%D9%87%202.jpg

حاج حمید زارع در گفتگو با خبرنگار صدای خرامه گفت: روز چهارشنبه 11 شهریور به همراه پدر و مادرم با کاروان 24037 شیراز عازم مکه مکرمه شدیم؛ در طول این سفر تا روز عید قربان، پا به پای پدرم در تمام مراسمات شرکت کردم.

حاج حمید از روز حادثه می گوید: در حال حرکت در مسیر رمی جمرات بودیم که با دوتن از همشهریانمان برخورد کردیم که به شدت دچار عطش شده بودند، پدرم از من خواست تا برای آنها آب بیاورم، علی رغم میل باطنی که نمیخواستم از او جدا شوم به ناچار به دنبال پیدا کردن آب برای آنها رفتم.

وی ادامه داد: در همین زمان بود که ناگهان نرده های 3 متری را بین جمعیت کشیدند و از پدر و همشهریانمان جدا شدیم، در این طرف نرده نیز با تعدادی از هم کاروانی ها برخورد کردم که آنها دچار تشنگی شدید شده بودند، آنها را به کنار دیوار رساندم.

این شاهد ماجرا بیان داشت: از یکی از خیمه ها بالا رفتم تا پدرم را پیدا کنم، او را چندین متر جلو تر دیدم اما راهی نبود که به او برسم، به ناچار از یک مسیر دورتر استفاده کرده و خودم را به آنجا رساندم اما متاسفانه او را در بین جمعیت گم کردم.

او از خیانت های سعودی ها می گوید: هر ایرانی که التماس می کرد که به او آب بدهند نمی دادند اما سیاه پوست ها تا اشاره می کردند، شیشه های آب را به سویشان می انداختند، به ایرانی ها می گفتند شما مشرک هستید، ما را مسخره می کردند و عمدا به ما آب نمی دادند، به ناچار، لوله آب کولر را جدا کردم و به سمت مردم انداختم.

وی ادامه داد: ظهر روز عید قربان به کاروان برگشتم تا شاید او را در کاروان بیابم اما نبود، دوباره به محل حادثه برگشتم که با صحنه فجیعی روبرو شدم، سعودی ها بدن های زنده و مرده را از پا گرفته و با بی احترامی به طرف ماشین های حمل می انداختند.

زارع گفت: شب به بعثه مراجعه کردم اما اسم پدرم در لیست جان باختگان نبود، با یک دکتر یمنی صحبت کردم تا بتوانم با همکاری او پدرم را پیدا کنم، پا به پای او همه کانتینرها را جستجو کردم، همه جنازه ها را زیر و رو کردم تا اینکه پس از چند روز، جنازه پدرم را پیدا کردم.

حاج حمید از اتفاقات پس از سخنرانی مقام معظم رهبری می گوید: پس از سخنرانی مقام معظم رهبری و اولتیماتوم ایران برای برخورد خشن، سعودی ها به یک باره کوتاه آمدند وگرنه حالا حالاها جنازه ها را آزاد نمی کردند، به همین خاطر توانستیم امروز جنازه را همراه خودمان به ایران بیاوریم.

http://sedaykherameh.ir/files/images/94-Mehr/12%20haji/12%20mehr%20%DA%A9%D8%B4%D8%AA%D9%87%20%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D9%85%DA%A9%D9%87%20%D8%A7%D8%B2%20%D8%AE%D8%B1%D8%A7%D9%85%D9%87%203.jpg

وی با بیان این نکته که از طریق مراجع قانونی از سعودی ها شکایت کرده ام ادامه داد: از ما که گذشت حداقل مسئولان کشور برای حاجیان سال های آینده کاری کنند که از این بدتر سرشان نیاید و فکری به حال حاجیان بعدی کنند.

http://sedaykherameh.ir/files/images/94-Mehr/12%20haji/12%20mehr%20%DA%A9%D8%B4%D8%AA%D9%87%20%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D9%85%DA%A9%D9%87%20%D8%A7%D8%B2%20%D8%AE%D8%B1%D8%A7%D9%85%D9%87%204.jpg

نظرات بینندگان