کد خبر: ۹۷۲۸۶
تاریخ انتشار: ۱۰:۲۶ - ۱۰ مهر ۱۳۹۵

من به پیری هم جوانی می کنم/ ایران تا سی سال آینده شاهد افزایش میلیونی جمعیت سالمندان خواهد بود

سالمندی دوره ای است که افراد عموما دست از کار میکشند. این است که برخی از مردم به آنان به چشم کسانی که هزینه ای بر دوش جامعه میگذارند
به گزارش شیرازه تا همین 20-30 سال پیش تعداد جمعیتی که به بیش از 70 سالگی می رسیدند بسیار محدودتر از امروز بود ولی این روزها تعداد جمعیت سالمندان ایران به حدود 8 درصد از کل جمعیت رسیده است و در فارس این شمار در حدود 6 درصد از جمعیت تقریبا 5 میلیونی این استان است.

 افزایش امید به زندگی در میان ایرانیان از 50 سال در ابتدای انقلاب به 77 سال برای مردان و 80 سال برای زنان در نیمه نخست دهه 90 بیانگر اتفاقی تازه در ترکیب جمعیتی کشور است؛ اینکه ایران هم به جمع کشورهایی می پیوندند که با پدیده سالمندی روبروست؛ پدیده ای که همزمان دو پیام متناقض با خود دارد؛ از یک طرف بهداشت و کیفیت زندگی در کشور چنان افزایش یافته است که افراد بسیار بیشتر از گذشته عمر می کنند و از سوی دیگر، رسیدن افراد به سالخوردگی نیاز به خدمات درمانی و بهداشتی برای آنان را بیشتر می کند اما آیا کشور برای ارایه این خدمات آمادگی دارد؟

نیاز به خدمات درمانی بیشترشاید پای ثابت مطب پزشکان بیش از همه سالمندان جامعه باشند. کسانی که به واسطه رسیدن به سنین بالای زندگی بیش از دیگران با مشکلات درمانی روبرو میشوند اما بیماری همه مشکلات نیست؛ آنچه در این سنین بیش از همه بیماریها سالمندان را تهدید می کند؛ انزوا و تنهایی است. 

به عبارت دیگر آن دسته از سالخوردگانی که همسر خود را از دست میدهند و دور از فرزندان خود زندگی می کنند بیشتر مستعد ابتلا به بیماریهای مختلف و البته بیماریهای روحی و روانی چون افسردگی میشوند. این است که در میان سالمندان بیشترین مراجعه به پزشکان را بیماری هایی چون بیماریهای قلبی- عروقی، قندخون، فشار خون و آلزایمر تشکیل میدهد. 

دکتر افشین برهان حقیقی، استاد نورولوژی دانشگاه علوم پزشکی شیراز در این باره میگوید: «جامعه ایران دارد پیر میشود. سن امید به زندگی زنان به 80 سالگی و سن امید به زندگی مردان به 77 سالگی رسیده و همزمان شاهد افزایش بیماریهای غیر واگیر هستیم. ضمن اینکه روند زندگی با مصرف غذاهایی چون فست فودها، افزایش کشیدن سیگار و قلیان و... احتمال سکته های قلبی و مغزی را افزایش داده است.»با این وصف آیا جامعه ایران در آستانه رویارویی با مشکلات سالمندی است یا اینکه میتواند ترتیبی دهد که همچون کشورهایی چون ژاپن و سوئیس پای در مسیری بگذارد که بتواند امکانات بهداشتی و درمانی مناسبی برای سالمندان فراهم کند و سن سالمندی را تا 100 سال افزایش دهد.

نگاهی به آمارها آن طور که سرشماری سال 1390 نشان میدهد جمعیت سالمند کشور رو به افزایش است. طبق این سرشماری، جمعیت بالای 65 سال در ایران در سال 85، 5.2 درصد از کل جمعیت بوده که در سال 90 به 7.2 افزایش یافته است.

 در همین مدت جمعیت 15 تا 64 ساله کمی بیش از 70 درصد از کل جمعیت بوده است. این آمار دو معنای همزمان دارد. یکی اینکه به صورت مداوم تعداد بیشتری به سالمندی می رسند و از سوی دیگر به زودی جمعیت بزرگی به زودی به جمع سالمندان ایرانی میرسند. به ویژه اینکه همین الان هم شیب جمعیتی ایرانیان به سمت میانسالی گرایش دارد و اغلب متولدین نیمه نخست دهه 60، سی سالگی را رد کرده اند- دهه شصت از این نظر اهمیت دارد که نرخ رشد جمعیت در این دهه بیشتر از سراسر تاریخ ایران بوده است، چیزی در حدود 4 فرزند در هر خانواده. با این حال کرامت ا... راسخ، استاد جامعه شناسی دانشگاه آزاد اسلامی بر این باور است که مشکلات دوره سالمندی دست کم در 30 سال آینده ایران را با خود درگیر خواهد کرد و نه زودتر.

 او به گزارشگر «خبرجنوب» میگوید: «باید به این نکته توجه کنیم که ما تا درگیر شدن با پدیده سالمندی در جامعه 30 سال فرصت داریم چراکه جمعیت کشورمان هم اکنون جمعیت نسبتا جوانی است. به همین خاطر سالخوردگی در آن زمان میتواند هم تهدید و هم فرصتی برای جامعه باشد و انتخاب یکی از این دو راه به این بستگی دارد که جامعه کدام را انتخاب کند.» 

هر چند افزایش جمعیت سالخوردگان در سالهای اخیر و همچنین پیش بینی به سالخوردگی رسیدن جمعیتی در حدود 50 میلیون نفر تا 30 سال آینده به روشنی نیاز به برنامه ریزی برای دوران سالمندی را پیش بینی می کند، اما به باور استاد جامعه شناسی دانشگاه آزاد اسلامی، این پیش بینی هم باعث نشده که مسئولان به فکر برنامه ریزی برای این جمعیت بیفتند تا بتوان با این پدیده با آمادگی روبرو شد. راسخ میگوید: «سالمندی در کشور ما به شرطی میتواند فرصت باشد که برای آن برنامه ریزی کنیم اما ما معمولا به آینده فکر نمی کنیم به همین خاطر اگر این روند ادامه یابد باید تا 3 دهه آینده منتظر شکل گیری مشکلاتی در جامعه خود باشیم».با این وصف، اگر افراد بیشتری امروز به سالمندی میرسند و اگر بیشتر عمر میکنند به این خاطر است که آنان خدمات درمانی بیشتری دریافت می کنند و نه اینکه لزوما برنامه ای برای افزایش کیفیت زندگی آنان در نظر گرفته شده باشد.

هزینه یا فرصت؟
سالمندی دوره ای است که افراد عموما دست از کار می کشند. این است که برخی از مردم به آنان به چشم کسانی که هزینه ای بر دوش جامعه میگذارند؛مي بينند اما آیا به راستی چنین است؟ استاد جامعه شناسی دانشگاه آزاد اسلامی چنین باوری دارد: «باید در جامعه شرایطی را فراهم کرد که از مهارت ها و تجربه های آنان استفاده شود. خوشبخانه در این زمینه تجربه هایی از کشورهای خارجی داریم که می توانیم از آنها استفاده کنیم. 

برای نمونه میتوان از سالمندان خواست 20 ساعت در هفته کارهایی که میتوانند را انجام دهند و یا مرکزهایی برای نگهداری و ارایه خدمات به آنان راه اندازی کنیم.»به باور این استاد دانشگاه، در این زمینه می توان از تجربه کشورهای اروپایی بهره برد. کشورهایی که در آنها سن امید به زندگی به بیش از 90 سال رسیده و آنها توانسته اند زندگی با کیفیتی برای شهروندان سالمند خود فراهم کنند. او میگوید: «اینکه کهنسالی دوره فرصت است یا هزینه به این بستگی دارد که جامعه چه نگاهی به آنان داشته باشد. اینکه جامعه آنان را کسانی ببیند که عمر خود را صرف خدمت به کشور کرده اند و اکنون باید به آنان رسیدگی کرد یا اینکه آنان را هزینه ببینیم. خوشبختانه فرهنگ ایرانی برای کهنسالان احترام کافی قائل است و جمعیت جوانان آنان را گنجینه ای از تجربه می بینند.»

به باور این استاد دانشگاه، برخورد با سالمندان، میزانی است که نشان میدهد یک جامعه چقدر انسانی است. هر چه که باشد نباید فراموش کرد که فرهنگ یک جامعه از راه آموزش به نسل های تازه منتقل میشود؛ در پارسی حکایتی وجود دارد با این مضمون که در شهری، جوانان، پدر و مادر سالمند خود را از فراز کوه به پایین پرتاب می کردند تا بمیرند. یک روز یکی از جوانان که می خواسته پدر خود را از کوه به پایین پرتاب کند پدر خود را در حال گریه می بیند. از او علتش را می پرسد و او می گوید: «وقتی در جوانی می خواستم پدرم را به پایین کوه پرتاب کنم به این فکر نکردم که شاید روزی پسرم با من چنین کند». این حکایت در عین سادگی یک اصل بنیادین روان شناختی را بیان می کند که فرزندان شیوه رفتار در جامعه را از پدر و مادر خود می آموزند. این است که رفتار امروز ما با سالخوردگان جامعه میتواند پیش بینی کننده رفتاری باشد که در آینده فرزندانمان با ما خواهند کرد.

منبع: خبر جنوب


نظرات بینندگان