شیرازه

برچسب ها
بعد از اینکه متوجه شدند نیروهای خودی هستند، تیراندازی قطع شد. در مسیر، گلوله‌های توپ که منفجر می‌شدند، همه عراقی‌ها را روی زمین دراز می‌کرد، و آنها از اینکه ما دو اسیر ایرانی خونسرد بودیم، تعجب می‌کردند.
کد خبر: ۴۶۱۸۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۱۱

در گوشه‌ای نشستیم و نقشه‌ای طرح کردیم، قرار شد در تاریکی شب، یکی از خودروهای عراقی را که در هر سو دیده می‌شدند، سرقت کنیم و با آن تحت عنوان منافق از دژبانی خارج شویم.
کد خبر: ۴۶۰۲۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۰۸

تعداد کل عراقی‌ها بیست نفر بود که فرمانده آنها دستگیر شد و با هلی‌کوپتر او را منتقل کردند، یک نفر هم که از پا درآمد، نُه نفر هم که خود را تسلیم کردند، پس باقی می‌ماند نُه نفر دیگر که هنوز مقاومت می‌کردند.
کد خبر: ۴۵۹۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۰۸

داخل چادر بغل دست ماشاءالله نشسته بود و از این ور و آن ور برای هم تعریف می‌کردند و می‌خندیدند. گاهی هم زیرچشمی مرا ورانداز می‌کرد و من خودم را با دستگاه بیسیم مشغول می‌کردم.
کد خبر: ۴۵۹۹۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۰۸

وقتی ما را داخل گودال انداختند، برادرها جا باز کردند. روی دست و پای همدیگر نشستند تا ما دو تا راحت بنشینیم و معذّب نباشیم. سربازهای عراقی که این صحنه را دیدند، به آنها تشر زدند.
کد خبر: ۴۵۸۸۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۰۶

اعترافات ‌منتشر نشده محمد علی ابطحی
این مجموعه شکل گرفته، باعث یکی از توهّمات جدی در آقای موسوی بود؛ موسوی تصور می‌کرد که این مجموعه به‌خاطر خود آقای موسوی و به‌خاطر دیدگاه‌ها و بیانیه‌های آقای موسوی شکل گرفته است.
کد خبر: ۴۵۸۲۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۰۴

عماد خاتمی گفت: بر خلاف تصور عموم، پدرم اغلب زود عصبانی می‌شود، نقل می‌کنند که محمد آقا وقتی عصبانی می‌شود یک ساعت بعد پشیمان می‌شود اما آقا رضا عصبانی شود، پشیمان نمی‌شود.
کد خبر: ۴۵۶۱۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۷/۲۷

یکی از افسران عراقی، کمی جلوتر آمد و در حالی که سبیل‌هایش را تاب می‌داد، گفت: ما می‌خواهیم از جمع شما، یک نفر را اعدام کنیم! یک نفر داوطلب اعدام شود.
کد خبر: ۴۴۴۷۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۷/۰۴

امام فرموده بود: جبهه رفتن واجب کفایی است. او هم مقلّد امام بود. می گفت: اسلام مرز نمی شناسد. امام ولّی ماست. برای همین هر چه داشت فروخت و...
کد خبر: ۴۴۴۴۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۷/۰۳

روزی که محسن رضایی آمده بود قلاجه به من گفتند: برو عکس بگیر. آنجا دیدم یکی صدایم کرد: آقا یه عکس هم از من بگیر. منم برای اینکه مسخره‌اش کنم، گفتم: پول خرد بریز توی جیبت و عطر هم بزن تا عکس بگیرم.
کد خبر: ۴۴۳۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۷/۰۲

شهید امیر سرتیپ خلبان احمد کشوری ۱۸ آذر ماه ۱۳۵۹ در حالی که از مأموریتی بسیار دشوار پیروز باز می‌گشت، در منطقه میمک هدف حمله یک فروند میراژ عراقی قرار گرفت و به شهادت رسید.
کد خبر: ۴۳۶۳۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۶/۱۸

در آسایشگاه با آفتابه به ما آب می‌دادند و آنجا من به یاد آن سخن دایی مجتبی افتادم که گفته بود به من حوری و به شما قوری می‌دهند.
کد خبر: ۴۲۷۵۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۵/۲۸

حس کردم دیگر به انتهای خط رسیده‌ام. آن روز مانوری که شیرودی انجام داد، بدون تجربه‌ قبلی و بر اساس ابتکارش بود. نمی‌دانم چه کرد و با چه قدرتی بالگرد را به پرواز درآورد. فقط لحظه‌ای متوجه شدم آن قدر به زمین نزدیک هستم که می‌توانم با دست از خاک‌ها بردارم.
کد خبر: ۴۲۶۵۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۵/۲۶

حسین در حالی که همان طور با دست به سینه ی [...] می زد، ادامه داد:«ببین! یک سیر استخون داریم و چند لیتر خونِ نجس، که اگه خدا بخواد، می خوایم بدیم و بریم». بعد نشست و به خوردن غذا مشغول شد.
کد خبر: ۴۲۶۵۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۵/۲۶

باطری رادیوی مان تمام شده بود. از این مسئله بسیار نگران شده بودیم. از اینکه مدتی بود از اخبار و اطلاعات درون ایران هیچ خبری نداشتیم؛ تا اینکه یک روز یکی از بچه ها در حال مطالعه روزنامه به مطلبی برخورد کرد که از میوه ها و پوست آنها می توان «الکتریسیته» تهیه کرد.
کد خبر: ۴۲۶۵۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۵/۲۶

نواب چگونه غسل شهادت کرد
سرباز همراه شهید نواب صفوی در بازخوانی خاطرات خود از همراهی وی در زندان قصر، به غسل شهادت نواب و چگونگی انجام آن اشاره کرد.
کد خبر: ۴۲۰۲۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۵/۰۹

انتخاب عنوان کلی «آتش به جای خون» برای این مانور بود که با واکنش اعتراض‌آمیز برخی فرماندهان عملیاتی سپاه، از جمله محمد ابراهیم همت روبه‌رو شد و برخی دیگر نیز، به دلیل شرایط خاص، سکوت کردند.
کد خبر: ۴۱۷۵۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۵/۰۲

جانشین فرمانده سپاه ابوالفضل(ع) استان لرستان گفت: بیان یاد و خاطره شهدا مانند ذکر مصیبت امام حسین(ع) تکراری و کهنگی‌پذیر نیست و همیشه تازگی دارد.
کد خبر: ۳۷۶۰۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۸/۲۷

در حدود دوازدهمین روز جنگ برای بازدید از مناطق جنگی به اهواز رفتم. ما تیپی به نام تیپ یک لشکر 92 زرهی داشتیم، این تیپ که در مقابل سه لشکر مجهز عراق قرار گرفته بود، فقط هفده تانک داشت؛ ‌یعنی تعداد تانک‌های آنها از تانک سازمانی یک گروهان زرهی کامل هم کمتر بود. در حقیقت روز اولی که ما جمع شدیم، ‌اغلب نمي‌دانستند که باید چه کاری انجام دهند. دولت نمی‌دانست که چه کار کند و نظامی‌ها نمی‌دانستند که باید چه کارکنند؛ همه در سردرگمی بودند.
کد خبر: ۳۶۰۶۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۷/۰۲

آن بخت برگشته هم با چراغ قوه علامت داد و چند بار آن را خاموش و روشن کرد تا من به دقت بتوانم آن را شناسایی کنم...
کد خبر: ۳۵۸۲۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۶/۲۶