پای حرف فارغ التحصیلان بیکار
مدرک تنها سهم دانشجویان از تحصیل؛ پاسخ سرد بازار کار به دانشجو
بیکاری فارغالتحصیلان به یک معضل برای کشور تبدیل شده است، جوانانی که برای یافتن موقعیت شغلی بهتر راهی دانشگاهها شدهاند بعد از فارغالتحصیلی با پاسخ سرد بازار کار مواجه میشوند.
به گزارش شیرازه، بیکاری فارغالتحصیلان و جوانان تحصیل کرده به یک معضل برای کشور تبدیل شده است، جوانانی که برای یافتن موقعیت شغلی بهتر راهی دانشگاهها شدهاند بعد از فارغالتحصیلی با پاسخ سرد بازار کار مواجه میشوند و سد بیکاری را مقابل خود دیدهاند و همین امر سبب سرخوردگی آنها و خانوادههایشان شده است.
تاسیس دانشگاههای مختلف سبب جذب افراد زیادی در دانشگاهها شد اما آنچه مورد توجه دولتها و سیاستگذاران قرار نگرفت یافتن شغل برای این خیل عظیم فارغالتحصیلان بود. تاخیری که برای حل این معضل در کشور رخ داد سبب انباشت تقاضای کار از سوی فارغالتحصیلان بیکار شده است.
سهیل 27 ساله فوق لیسانس عمران، میگوید: یک سال است به دنبال شغل هستم، افسردگی گرفتم و به شدت احساس ناامیدی میکنم، اگر مسئولان کشور برای بیکاری جوانان چارهای بیاندیشند مشکل ازدواج هم برطرف میشود.
عبدالله 30 ساله و مجرد میگوید: لیسانس تاریخ دارم و بیکار هستم، هیچ منبع درآمدی ندارم، از این وضعی که در آن هستم خسته شدهام.
مسلم 33 ساله یکی از فارغالتحصیلانی است که از یافتن شغل مرتبط با رشته خود ناامید شده، میگوید: لیسانس مدیریت آموزشی دارم و اکنون در یک مغازه میوه فروشی فعالیت میکنم حقوقم از حقوق اداره کار هم کمتر است و با حقوقی که به زحمت کفاف خرج و مخارج خودم را میدهد چطور میتوانم تشکیل خانواده بدهم؟
عماد که دو سال از فارغالتحصیلش میگذرد و به تازگی خدمت سربازی تمام شده، میگوید: هر جا برای کار میروم بازاریاب میخواهند جاهای درست و حسابی هم که بدون پارتی و معرف نمیتوانی کار کنی.
محمدعلی 33 ساله و مجرد میگوید: با مدرک فوق لیسانس در یک نانوایی شاگردی میکنم، افسردگی گرفتهام، در آمدم کفاف این را نمیدهد که به یک روانپزشک مراجعه کنم، سرمایه ای هم برای راه انداختن کار ندارم.
علی 32 ساله و مجرد میگوید: هر جا برای کار میروم تا متوجه میشوند مدرک فوق لیسانس دارم درخواستم را رد میکنند تا مبادا بعد ادعای حق و حقوق بیشتر بکنم کارم به جایی رسیده که هر جا برای کار میروم میگویم دیپلم دارم و به کارهای رده پایین که هیچ وقت هم فکرش هم نمیکردم راضی شدهام زیرا بیکار بودن روحیهام را به شدت خراب کرده است.
غلامحسین که به گفته خودش خانوادهاش به سختی خرج و مخارج دانشگاه او را تامین کردند به امید اینکه بعد از فارغالتحصیلی شغل مناسبی پیدا کند، میگوید: 3 سال از فارغ التحصیل شدنم میگذرد و به این نتیجه رسیدهام که تحصیلات دانشگاهی جز هزینه و بیکار ماندن برایم هیچ چیز دیگهای نداشته است. واقعا شرمنده پدر و مادرم هستم.
علیرضا یکی دیگر از فارغالتحصیلان بیکار که رشته تحصیلیاش اقتصاد بوده، میگوید: مسئولان در حرف دغدغه اشتغال ما جوانان را دارند اما با حلوا حلوا کردن دهن شیرین نمیشود، افزایش واردات کارخانههای کشور را فلج و جوان ایرانی را بیکار کرده است. واردات کالا هم شغل ایجاد میکند اما اشتغالزایی تولید چندین برابر است مثلا برای ورود هر کالا حداکثر 4 نفر به طور مستقیم و غیرمستقیم مشغول به کار میشوند اما با تولید یک کالا دست کم 100 نفر به طور مستقیم و غیرمستقیم مشغول به کار میشوند حالا خودتان قضاوت کنید تولید کالا بهتر است یا وارد کردن آن؟
حسین که به گفته خودش با مدرک دانشگاه دولتی، کارگری میکند، میگوید: در کنار کارگری، شاگردی مغازه هم میکنم و در واقع از صبح تا شب کار میکنم و فقط هزینه اجاره خانه و خوراکم تامین میشود.
پژمان یکی دیگر از فارغالتحصیلان بیکار میگوید: مهمترین معضل کشور بیکاری جوانان است زیرا همین جمعیت جوان و بیکار تا چند سال دیگر که به سن پیری رسیدند مصرفکننده میشوند و فقط بار هزینهای برای دولت خواهند داشت، دولت باید بیشتر از هر چیزی به برطرف کردن مسئله بیکاری فکر کند. تولید و صادرات کالای با کیفیت گره مشکل بیکاری را باز میکند.
بیکاری جوانان به یک دغدغه بزرگ برای خانوادهها تبدیل شده و هر خانواده دست کم با یک تحصیل کرده بیکار مواجه است. بیکاری عامل اصلی بسیاری از ناهنجاریهای اجتماعی است. پس جا دارد که مسئولان علاوه بر دغدغه داشتن در این زمینه، به فکر راهکار عملی برای ایجاد اشتغال برای جوانان باشند.
تاسیس دانشگاههای مختلف سبب جذب افراد زیادی در دانشگاهها شد اما آنچه مورد توجه دولتها و سیاستگذاران قرار نگرفت یافتن شغل برای این خیل عظیم فارغالتحصیلان بود. تاخیری که برای حل این معضل در کشور رخ داد سبب انباشت تقاضای کار از سوی فارغالتحصیلان بیکار شده است.
سهیل 27 ساله فوق لیسانس عمران، میگوید: یک سال است به دنبال شغل هستم، افسردگی گرفتم و به شدت احساس ناامیدی میکنم، اگر مسئولان کشور برای بیکاری جوانان چارهای بیاندیشند مشکل ازدواج هم برطرف میشود.
عبدالله 30 ساله و مجرد میگوید: لیسانس تاریخ دارم و بیکار هستم، هیچ منبع درآمدی ندارم، از این وضعی که در آن هستم خسته شدهام.
مسلم 33 ساله یکی از فارغالتحصیلانی است که از یافتن شغل مرتبط با رشته خود ناامید شده، میگوید: لیسانس مدیریت آموزشی دارم و اکنون در یک مغازه میوه فروشی فعالیت میکنم حقوقم از حقوق اداره کار هم کمتر است و با حقوقی که به زحمت کفاف خرج و مخارج خودم را میدهد چطور میتوانم تشکیل خانواده بدهم؟
عماد که دو سال از فارغالتحصیلش میگذرد و به تازگی خدمت سربازی تمام شده، میگوید: هر جا برای کار میروم بازاریاب میخواهند جاهای درست و حسابی هم که بدون پارتی و معرف نمیتوانی کار کنی.
محمدعلی 33 ساله و مجرد میگوید: با مدرک فوق لیسانس در یک نانوایی شاگردی میکنم، افسردگی گرفتهام، در آمدم کفاف این را نمیدهد که به یک روانپزشک مراجعه کنم، سرمایه ای هم برای راه انداختن کار ندارم.
علی 32 ساله و مجرد میگوید: هر جا برای کار میروم تا متوجه میشوند مدرک فوق لیسانس دارم درخواستم را رد میکنند تا مبادا بعد ادعای حق و حقوق بیشتر بکنم کارم به جایی رسیده که هر جا برای کار میروم میگویم دیپلم دارم و به کارهای رده پایین که هیچ وقت هم فکرش هم نمیکردم راضی شدهام زیرا بیکار بودن روحیهام را به شدت خراب کرده است.
غلامحسین که به گفته خودش خانوادهاش به سختی خرج و مخارج دانشگاه او را تامین کردند به امید اینکه بعد از فارغالتحصیلی شغل مناسبی پیدا کند، میگوید: 3 سال از فارغ التحصیل شدنم میگذرد و به این نتیجه رسیدهام که تحصیلات دانشگاهی جز هزینه و بیکار ماندن برایم هیچ چیز دیگهای نداشته است. واقعا شرمنده پدر و مادرم هستم.
علیرضا یکی دیگر از فارغالتحصیلان بیکار که رشته تحصیلیاش اقتصاد بوده، میگوید: مسئولان در حرف دغدغه اشتغال ما جوانان را دارند اما با حلوا حلوا کردن دهن شیرین نمیشود، افزایش واردات کارخانههای کشور را فلج و جوان ایرانی را بیکار کرده است. واردات کالا هم شغل ایجاد میکند اما اشتغالزایی تولید چندین برابر است مثلا برای ورود هر کالا حداکثر 4 نفر به طور مستقیم و غیرمستقیم مشغول به کار میشوند اما با تولید یک کالا دست کم 100 نفر به طور مستقیم و غیرمستقیم مشغول به کار میشوند حالا خودتان قضاوت کنید تولید کالا بهتر است یا وارد کردن آن؟
حسین که به گفته خودش با مدرک دانشگاه دولتی، کارگری میکند، میگوید: در کنار کارگری، شاگردی مغازه هم میکنم و در واقع از صبح تا شب کار میکنم و فقط هزینه اجاره خانه و خوراکم تامین میشود.
پژمان یکی دیگر از فارغالتحصیلان بیکار میگوید: مهمترین معضل کشور بیکاری جوانان است زیرا همین جمعیت جوان و بیکار تا چند سال دیگر که به سن پیری رسیدند مصرفکننده میشوند و فقط بار هزینهای برای دولت خواهند داشت، دولت باید بیشتر از هر چیزی به برطرف کردن مسئله بیکاری فکر کند. تولید و صادرات کالای با کیفیت گره مشکل بیکاری را باز میکند.
بیکاری جوانان به یک دغدغه بزرگ برای خانوادهها تبدیل شده و هر خانواده دست کم با یک تحصیل کرده بیکار مواجه است. بیکاری عامل اصلی بسیاری از ناهنجاریهای اجتماعی است. پس جا دارد که مسئولان علاوه بر دغدغه داشتن در این زمینه، به فکر راهکار عملی برای ایجاد اشتغال برای جوانان باشند.
منبع: تسنیم
نظرات بینندگان