سقوط آزاد از دو هزار مشتری به صفر!/ قیمت گوشی 3 برابر شده/ دولت با محتکران برخورد کند
*اینجا شیراز است؛ چهارراه زند
ساعت 9.30 دقیقه صبح یکشنبه دهم تیرماه 97؛ اینجا چهارراه زند شیراز نبش خیابان توحید (داریوش سابق) است. به مجتمع بزرگ صوتی و تصویری فارس رفتهام که با چندین طبقه بازار، مکانی است که معمولاً مشتریان بسیاری را به خود جذب میکند. اما امروز گویا خبری از مشتری نیست و مغازهداران یا چُرت میزنند یا در مورد مسابقه دیشب جام جهانی فوتبال روسیه، تجزیهوتحلیلهای عجیبوغریب ارائه میدهند!
وارد این مجتمع بزرگ میشوم و یکییکی مغازهها را رصد میکنم. افراد حاضر در پاساژ را تقریباً مغازهداران تشکیل میدهند و ترجیح میدهند بهجای انتظار برای مشتری، صبحانه میل کرده و همچنان پس از چندین روز، از عدم صعود تیم ملی به دور بعدی جام جهانی ابراز تأسف کرده و نگران این باشند که بالاخره آیا کارلوس کیروش مربی پرتغالی تیم ملی فوتبال در ایران میماند یا میرود!
همینطور که از جلوی ویترین مغازهها رد میشوم، نگاهم به یک مغازهدار میافتد که پُشت دَخلَش با حالت درازکش نگاهش به درب ورودی است؛ سلام میکنم و او فکر میکند که من برای خرید گوشی تلفن همراه آمدهام. لبخندی میزند و من نیز قبل از اینکه زیادی خوشحال شود، خودم را بهعنوان خبرنگار معرفی میکنم تا خیال باطل نکند!
*قیمت گوشی 3 برابر شده!
سینا عمدهفروش گوشی تلفن همراه است و نمایندگی برندهای سامسونگ و هووایی را در این مجتمع در اختیار دارد. از او میپرسم که وضعیت خریدوفروش تلفن همراه چگونه است؟ سینا میگوید: حدود یک هفته است که جنس در بازار نیست و ما که عمدهفروش هستیم به دلیل بالا رفتن قیمت گوشی که حدود 3 برابر شده، نمیتوانیم به مغازهداران گوشی بفروشیم، یعنی آنان با این قیمت خرید نمیکنند.
این فروشنده گوشی تلفن همراه معتقد است: بازار از خیلی وقت پیش خرابشده، اما در یک هفته اخیر قیمتها به اوج رسیده و همچنان سیر صعودی دارد.
*سقوط آزاد از دو هزار مشتری به صفر!
سینا با بیان اینکه شرکتهای بزرگ سرمایهدار جنسها را احتکار کرده و به ما نمیفروشند، میگوید: اگر این شرکتها اجناس خود را به بازار وارد کنند طبیعتاً قیمتها شکسته میشود. تا قبل از بحث رجیستری گوشیها، برای نمونه ما 2 هزار گوشی میآوردیم که در نصف روز فروش میرفت، اما حالا یک مشتری هم نداریم!
این فروشنده خاطرنشان میکند: اگر وضعیت فعلی باقی بماند مطمئناً نصف مغازهداران این پاساژ که اجارهنشین هستند باید مغازه خود را تحویل داده و بیکار شوند، برای نمونه یکی از همکاران ما که ماهی 2 میلیون تومان اجارهبها میدهد، کارکرد یک ماه گذشتهاش تنها یکمیلیون و 200 هزار تومان بوده است!
*دولت با محتکران برخورد کند
سینا همچنین میگوید: بسیاری از شرکتها جنسها را با دلار 4200 تومانی وارد کرده اما حاضر به پخش آن در بازار نیستند و منتظر هستند تا قیمتها بالاتر رود که ما از مجموعه نظارتی دولت انتظار داریم که این شرکتها را شناسایی کرده و برخورد جدی با آنها داشته باشد.
این عمدهفروش گوشی تلفن همراه در مورد تأثیر گرانی دلار بر اجناس نیز میگوید: دلار بدون شک تأثیر دارد اما مسئله اصلی احتکار اجناس توسط شرکتها است که قیمتها را بالا برده، بهطوریکه همان محدود جنسی که وجود دارد نیز به دلیل افزایش قیمت، مشتری ندارد.
*عمدهفروشهای کلان، مُسبّب گرانی
از سینا جدا میشوم و چند تا مغازه آنطرفتر به سراغ فروشنده دیگری میروم که او نیز مانند سینا تکوتنها در مغازه نشسته است. اسمش آرش است و پس از معرفی خودم، از او میخواهم که شرایط بازار و دلایل گرانی اجناس را بیان کند.
آرش معتقد است که عمدهفروشهای بزرگ از وضعیت فعلی بازار و گرانی دلار سوءاستفاده کرده و با تبانی، نرخها را در دست گرفتهاند و در ادامه میگوید: ما هم که فروشنده جزء هستیم، ناچاریم از آنان خرید کنیم.
*مسؤولان صدای ما را بشنوند
این فروشنده جوان با بیان اینکه همگان به وضعیت فعلی بازار اعتراض دارند، میگوید: البته کسی علاقهمند به اغتشاش نیست؛ یعنی اعتراض باید بهگونهای باشد که صدای ما را مسؤولان بشنوند و اقدام کنند، نه اینکه تنها حرفها را بشنوند و اقدامی هم نکنند.
*مردم نخرند تا ارزان شود
آرش برای مردم هم یک پیشنهاد دارد: مردم خرید نکنند تا آنان که اجناس را احتکار کردهاند، مجبور شوند آن را به بازار عرضه کرده و قیمتها شکسته شود؛ اما متأسفانه برخی مردم ما دقیقاً برعکس عمل میکنند و بهجای نخریدن، هجوم آورده و بیشتر خرید میکنند!
از آرش خداحافظی کرده و از مجتمع بزرگ صوتی و تصویری فارس خارج میشوم تا کمی آنطرفتر سَری به صرافها بزنم و ببینم وضعیت قیمت دلار چگونه است.
*تعطیلی صرافیها
چند صرافی واقع در چهارراه زند همگی تعطیل است و کرکرههای مغازه را پایین کشیدهاند. به ناگاه فردی از یکی از مغازهها خارج میشود. بلافاصله به سراغش میروم تا کمی با او گفتوگو کنم. خودش را شاگرد یکی از صرافیها معرفی میکند و طبق معمول حاضر نیست نامش در مصاحبه بیاید.
میگوید که 3 ماه است که کاسبی ندارند و بنابراین در حال اخراج از مغازه است! میگویم دلار میخواهم، میگوید برو از بانک بگیر! این را میگوید و بهسرعت از من دور میشود.
*معطل نکن!
اما اینجا همیشه عدهای دلال را میبینی که ارز خریدوفروش میکنند. به چند نفر مراجعه کرده و تقاضای دلار میکنم. 8300 تومان، 8500 تومان، 8800 تومان! نرخ دلار در این قیمتها در نَوَسان است. یکی از دلالها بهسرعت خود را به من نزدیک میکند و میگوید دلاری 8500 تومان میدهم. به او میگویم رفیقت میدهد 8300 تومان. میگوید معطل نکن که دیگر چنین قیمتی محال است که پیدا شود!
*عدم مدیریت دولت در بازار دلار
در خیال خودم دلار 4200 تومانی دولت را با دلار 8300 تومانی بازار آزاد کنار هم میگذارم، 2 برابر دقیقاً! و نمیدانم قسم حضرت عباس را باور کنم یا دُم خروس را!
از بازار مکاره دلالها دور میشوم و کمی آنطرفتر در خیابان اهلی شیرازی یک نمایندگی صوتی تصویری متعلق به یکی از برندهای مطرح دنیا را نشانه میگیرم. صاحب مغازه خود را مهرداد معرفی میکند و تنها نشسته است.
*30 درصد افزایش قیمت لوازم صوتی و تصویری
مهرداد نیز دل پُرخونی از وضعیت اقتصادی دارد و میگوید: دیگر جنسی در بازار نیست و قیمتها وحشتناک بالا رفته؛ 15 درصد قبل از عید و 15 درصد بعد از عید. در حال حاضر هم اصلاً معلوم نیست قیمت اجناس چقدر شود و مرتب در حال نَوَسان است.
این فروشنده در حال حرف زدن است که شخص دیگری که نامش جلال است و تعمیرکار تلفن، وارد مغازه میشود؛ تا میفهمد که خبرنگارم شروع میکند به انتقادهای شدید از دولت و وضعیت اقتصادی.
جلال معتقد است عدم مدیریت دولت علت اصلی مشکلات اقتصادی است و اینکه نمیتواند جلوی سرمایهداران و عمدهفروشان بزرگ را بگیرد.
از جلال میخواهم کمی واضحتر صحبت کند. میگوید: سرمایهدارها بازار را در دست دارند و هرگونه بخواهند قیمتها را بالا و پائین میکنند. دولت نیز این را میداند، اما اینکه چرا یک برخورد محکم و جدی صورت نمیگیرد، مشخص نیست.
این تعمیرکار تلفن همراه معتقد است که کارتلهای بزرگ سرمایهداری نبض بازار را در دست دارند و هر کاری دلشان بخواهد با زندگی مردم میکنند.
*از مشتری خبری نیست!
سخنان جلال که تمام میشود از مغازه بیرون میزنم. روبهرویم پاساژ کازرونیها است؛ پاساژ اقلام و اجناس ورزشی که ورزشکاران شیرازی خوب آن را میشناسند. بدم نمیآید از وضعیت اجناس ورزشی نیز باخبر شوم. اما اینجا هم بسیار خلوت است و مغازهداران تقریباً بیکار نشستهاند.
وارد یکی از مغازهها میشوم و با صاحب آن گفتوگو میکنم. برخلاف سایر مصاحبهشوندگان که حاضر نبودند اسم خود را عنوان کنند، نامش را حجت دهقانی معرفی میکند، مسؤول فروشگاه ورزشی لینا.
من فکر میکردم اجناسی که وارداتی است گران شده، اما مثلاینکه گرانی داخلی و غیرداخلی نمیشناسد!
*تعطیلی به فوتبال دستی هم سرایت کرده!
دهقانی نیز همانند موبایلفروشها میگوید قیمت اجناس 3 برابر شده و به دلیل بلوکه کردن اجناس توسط عمدهفروشان بزرگ، جنسی در بازار نیست و حتی تولیدکننده داخلی نیز تولیداتی مانند میز پینگپُنگ و فوتبال دستی را متوقف کرده است.
این فروشنده نیز همچون سایر فروشندههایی که با آنها صحبت کردم، میگوید: حدود یک ماه است که خبری از مشتری نیست.
به گزارش فارس، آنچه خواندید حاصل گشتوگذار چند ساعته ما از یکی از شلوغترین نقاط شهر شیراز بود که معمولاً تردد در آن بسیار است، اما این روزها همانند روزهای تعطیل به نظر میرسد. صحبتهای فروشندهها هم روشن و واضح است؛ از دولت انتظار دارند مقتدرانه جلوی محتکران بایستد و اجناس احتکارشده را آزاد کند.
گزارش از دکتر محمود محمدی کیان