خیانت عاطفی به همسر
به گزارش سرویس اجتماعی شیرازه، آتنا ۳۷ ساله و در ۱۳سالگی بدون آنکه خودش اطلاع داشته باشد، به نامزدی فردی که ۱۲ سال از خودش بزرگتر است، در آمده و تلاشهایش براي بر هم زدن نامزدي بي فايده بوده است. ولی او همچنان به نامزدش احساس تنفرش را نشان میدهد، اما او در جواب به آتنا ابراز علاقه کرده و به او میگوید که برایم مهم نیست، من به کسی که دوستش داشته ام، رسیده ام.
پس از طي شدنِ شش سال دوران نامزدی، بالاخره مراسم عقد و عروسی برپا می شود. او بدون عشق وارد زندگی مشترک میشود و پس از ازدواج راهی دانشگاه میشود.
در آنجا همکلاسیاش به نام علی به او ابراز علاقه میکند. علی هم سن و سال آتنا، باهوش و زیبا بوده است. آتنا برای بار اول عاشق میشود. علی پس از اینکه متوجه میشود آتنا عروسی کرده دست به خودکشی میزند. علی از زندگی آتنا بیرون میرود اما همچنان با هم از طریق ایمیل در تماس هستند. و علی او را تشویق میکند تا فوق لیسانس بگیرد. آتنا وارد دوران کارشناسی ارشد شده و با گرفتن مدرک فوق و یافتن یک شغل پر درآمد با همسرش فاصله بیشتری پیدا می کند.
همسر آتنا دیپلم دارد و در مغازهای متعلق به برادرش شاگردی میکند. وي اولین فرزندش را در همان دوران به دنیا میآورد ولی به شدت از او متنفر است، باوجود اینکه دختری زیبا و شیرین است و سه سال پس از بارداری اولش که زندگیش به آرامش نسبی رسیده بود برای بار دوم باردار میشود که در اواخر ماههای بارداریاش یکی از همکاران که از موقعیت شغلی خوبی برخوردار است به او ابراز علاقه کرده و او بی اعتنایی میکند.
پسرش را به دنیا میآورد و از زندگیاش به شدت راضی بوده، تا اینکه با برگشتن بر سر کار همان همکار سعی در برقراری ارتباط با آتنا را دارد و بسیار حساب شده برخورد میکند. آتنا برای بار دوم و بسیار شدیدتر از قبل دلباخته میشود تا اینکه احساس تعهد نسبت به همسرش برایش بیمعنی میشود. اما وقتی رضا دلبستگی او را میبیند از او فاصله گرفته و آتنا دچار افسردگی میشود.
نظر مشاور:
هر فردی از بدو تولد تا لحظه مرگ شاهد دورههای متناوب رشدی خواهد بود دورههایی که تقریباً همه آنها با یک بحران شروع شده و اگر فرد بتواند خوب یاد بگیرد با یک پختگی تمام میشود. آتنا به یکباره از نوجوانی وارد بزرگسالی شده و هیچ تجربهای از دوران نوجوانی ندارد. او قبل از اینکه تصمیم گرفتن برای آینده را بیاموزد، برای او تصمیم میگیرند و از او میخواهند زندگی کند.
قبل از اینکه دوران بازی را بگذراند از او میخواهند که بزرگ باشد. قبل از اینکه بفهمد چه چیزی و چه کسی مناسب شخصیت اوست فرد مورد نظر کنار او قرار دارد و باید با او زندگی کند در نتیجه عدم هویت، عدم شکلگیری عزت نفس و عدم پختگی دوران نوجوانی به وضوح در شخصیت آتنا مشهود است.
همچنین یک عاطفه بیثبات و وابستگی ناایمن را تجربه کرده است. عدم شکلگیری ثبات عاطفی و هیجانی در شخصیت که منجر به یک وابستگی ایمن در شخصیت او بشود. وجود محرومیت هیجانی(محرومیت از محبت، محرومیت از همدلی)، بیاعتمادی بدرفتاری و رهاشدگی بیثباتی که همگی نشاندهنده این است که انتظار فرد برای برآورده شدن نیاز امنیت، ثبات، محبت، همدلی و پذیرش نادیده گرفته شده است.
خود تحول نیافته، وابستگی بیکفایتی نشاندهنده عملکرد غیر مستقل از دیگران است یعنی اگر درمان نشوند همیشه باید یک نفر به جای او تصمیمهای مهم زندگیاش را بگیرد. اطاعت، ایثارگری، معیارهای سرسختانه، استحقاق بزرگ منشی، خویشتنداری خودانضباطی ناکافی از جمله عوامل فردی در این مورد هستند.
تلفیق دو بعد گذشته و حال و دو فرهنگ جدید و قدیم در روابط عاطفی افراد و عدم آموزش افراد برای تلفیق این دو بعد منجر به بروز مشکل میشود. عدم آموزش به زنان در بعد مدیریت مسایل عاطفی و عدم آموزش مردان در بعد عدم فروپاشی عاطفی زنان و چگونگی جذب همسر و همچنین عدم فرهنگ سازی امر مشاوره در جامعه قبل حین و بعد از ازدواج می تواند از عوامل اجتماعی باشند.
نبودن فرهنگ ابراز وجود در خانواده، سکوت در مقابل تصمیمات پدر، باورهای غلط رایج بین اعضای خانواده در قبل از ازدواج آتنا و پس از ازدواج اهمیت ندادن شوهر به احساسات همسرش، عدم پشتیبانی از پیشرفت او و سرکوفت زدن و یک ویژگی خاص عشق بی حد و اندازه همسر به وی شاید خوب جلوه کند، اما وقتی او عشق میورزد و برای عشق داشتن یا نداشتن همسر اهمیتی قائل نیست، باعث میشود احساس پوچی کند و به کساني که مثل همسرش نیستند، دل ببندد.
پيشنهادات براي زوجین:
در دوران نوجوانی آموزشهای زیادی مبنی بر کنترل هیجانات و فرصت، پیدا کردن هویت داشته باشید تا مجبور به تجربه شخصی شرایط نباشید.
یک آموزش صحیح میتواند به شخص کمک کند تا در تصمیمگیریهای عاطفی خود محتاط، محکم و قاطع باشد.
برای داشتن یک زندگی متعادل در کناریکدیگر برنامهریزی کنید.
با همدیگر قرارهای عشقانه داشته باشید و راههایی برای داشتن اوقات فراغت با هم پیدا کنید.
اجازه ندهید درگیریها و خصم صورت بگیرد. یاد بگیرید چگونه یک دعوای سالم در زندگیتان داشته باشید.
بر یک اساس روزانه با همدیگر ارتباط برقرار کنید. درمورد مسائل عملی صحبت کنید و احساسات فردیتان را با همدیگر به اشتراک بگذارید .
همدیگر را حمایت کنید. به همدیگر احترام متقابل بگذارید و حس دوجانبه بودن این احترام را نشان دهید .همیشه سعی کنید دلخوریها را با آرامش و بلافاصله حل کنید. یک معذرتخواهی ساده گاهی خیلی فراتر ازدرست بودن و به حق بودن اهمیت دارد.
اگر فکر میکنید که زندگی زناشویی شما به یک کمک تخصصی نیاز دارد، می توانید از طریق مشاوران متخصص اقدام کنید.