یادداشت//
روابط عمومی راضی و رضایتآفرینی
آفرینش این کارایی و سرآمدیها در روابط عمومی زمانی ممکن است که با استانداردهای جهانی، روابط عمومی راهبردی را در سازمان اعم از دولتی و خصوصی با رویکردهای بومی، بهینهسازی، مدیریت و پیاده کنیم.
به گزارش سرویس اجتماعی شیرازه، اعظم السادات موسوی مدیر روابط عمومی کانون پرورش فکری کودکان استان فارس در یادداشتی به مناسبت هفته روابط عمومی نوشت: حمید شکری خانقاه در همایش استانداردهای جهانی روابط عمومی انتظاراتی که از یک روابط عمومی استاندارد و هوشمند میرود را این طور تعریف کرد: روابط عمومی اعتمادآفرین، روابط عمومی هویتآفرین، روابط عمومی ارزشآفرین، روابط عمومی اعتبارآفرین، روابط عمومی فرصتآفرین، روابط عمومی شادیآفرین، روابط عمومی شوقآفرین، روابط عمومی حرکتآفرین، روابط عمومی سرعتآفرین،روابط عمومی مشارکت آفرین، روابط عمومی تفاهمآفرین، روابط عمومی بینشآفرین، روابط عمومی امیدآفرین، روابط عمومی شفافیتآفرین، روابط عمومی فکرآفرین، روابط عمومی رضایتآفرین.
وی اشاره کرد: آفرینش این کارایی و سرآمدیها در روابط عمومی زمانی ممکن است که با استانداردهای جهانی، روابط عمومی راهبردی را در سازمان اعم از دولتی و خصوصی با رویکردهای بومی، بهینهسازی، مدیریت و پیاده کنیم.
این جملات هر روابط عمومی کارآمدی را به تفکر وا میدارد تا با کنکاشی در عملکرد خود، کلاهش را قاضی کند و با خودش به حساب و کتاب بنشیند و ببیند تا چه میزان با انواع آفرینشهای نام برده شده آشنا و رفیق است و پا به پای همانها راه میرود تا پیشرفت و تعالی سازمان را به دنبال این همپایی با خود بیاورد.
هر چند واضح و مبرهن است که بخشی از این آفرینش فقط در دستان با کفایت روابط عمومیها نیست و بسیار ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند تا هم به سرانجام مطلوب برسد و هم گاهی آنچه مورد نظر روابط عمومی است در پس سیاستهای سازمان، نگاه مدیران و عملکرد سایر کارکنان تحت تأثیر نامطلوب قرار گیرد و راه را برای رسیدن به نقطه مطلوب دشوار و گاه دست نیافتنی کند و البته آن که در این میان مورد عتاب است و همهی کاسهها و کوزهها بر سرش خواهد شکست همان روابط عمومی است که مانده در این وانفسای تفاوت دیدگاه و تفاوت عملکرد و تفاوت گفتار و رفتار چه کند و به کجا پناه ببرد.
به گفته شکری خانقاه «ابزارهای هوشمند کارساز نیست، روابط عمومی هوشمند، مدیر ارتباطی هوشمند میطلبد.» و آیا این هوشمندی حلقهی مفقوده در حوزه روابط عمومی است؟و این یعنی حرفهای شدن روابط عمومی؟ آیا صرف داشتن تخصص یعنی حرفهای شدن؟
بر این باورم داشتن تخصص برای کار در روابط عمومی اگر چه لازم است اما بهطور یقین کافی نیست و آن چه به اندازه یا حتی بیش از تخصص برای فعالیت در این حوزه مورد نیاز است حرفهای بودن و حرفهای شدن است تا بدانیم کی، کجا و چگونه با استفاده از کدام ابزار، چه فکری و کدام روزنه، اعتبارآفرین، امیدآفرین و رضایتآفرین باشیم.
اما ما هنوز حرفه ای نشدهایم! حرفهای نشدهایم چون هنوز استاندارد و چارچوب پیدا نکردهایم؛ هنوز صدایمان به جایی نمیرسد. هنوز صنف مشخص و معتبری نداریم. هنوز نمیدانیم در کشور چه کسی متولی روابط عمومی است و نمیدانیم و نمیتوانیم دست به جانشینپروری بزنیم.
هنوز اگر متولی امر روابط عمومی در دستگاه حاضر نباشد کارهایش بر زمین میماند و هیچ کس نیست، یا نمیخواهد و یا نمیتواند از عهدهی کار بربیاید. ناخواسته دور خودمان حصاری کشیدهایم یا کشیدهاند که گاهی شکست این حصر از سوی خودمان هم سخت میشود چه برسد راه یافتن دیگران در این دایره و این است که میگویم حرفهای نشدهایم. آن قدر درگیر امور محوله روزانهایم که به روز شدن و مطالعه و دانشاندوزی را گاهی شاید در طول سالی و سالیانی اصلا تجربه نکنیم و مزه آموختن از صاحبان فن را دوباره به خود نچشانیم. گواه مدعایم همین فراگیری ویروس کرونا و دور شدنمان از فضای آموزش در حوزه روابط عمومی حتی به صورت مجازی و برگزاری وبینار در فضاهایی که ابزار دست ماست و ما برای خودمان از آنها غافل شدهایم.
با این همه، در قامت روابط عمومی، استوار ماندهایم و با همهی کاستیها تلاش مضاعف میکنیم برای موفقیت سازمان در حال و آینده و به مانند نگاه مادرانه و پدرانه به فرزند، دلمان شور میزند برای رسیدن به بزرگی و از آب و گل درآمدنش و میدویم برای رسیدن این طفل بیپناه به جایگاه مطلوبی که سری توی سرها داشته باشد و دلمان هی شور نزند برای آیندهاش و به سامان رسیدنش. تلاش میکنیم تا اول برای خودمان رضایت بیافرینیم تا بتوانیم رضایتآفرین باشیم؛ اما تا کجا و به کجا برسیم، نمی دانم!
شرح این هجران و این خون جگر، این زمان بگذار تا وقت دگر
انتهای پیام/ع/ر
نظرات بینندگان