به بهانه میلاد هشتمین آفتاب:
امام رضا(ع)؛روایت مهربانی و الگوی مهرورزی
یازدهم ذی القعده مصادف با سالروز ولادت علی بن موسی الرضا امام هشتم شیعیان (ع)، است، امام رئوفی که بازخوانی زندگی شان از ولادت تا شهادت سرشار از نکات ارزشمند و آموزنده و نشان دهنده علم و بصیرت والای ایشان می باشد.
به گزارش سرویس فرهنگی شیرازه، یازدهم ذی القعده مصادف با سالروز ولادت علی بن موسی الرضا امام هشتم شیعیان (ع)، است، امام رئوفی که بازخوانی زندگی شان از ولادت تا شهادت سرشار از نکات ارزشمند و آموزنده و نشان دهنده علم و بصیرت والای ایشان می باشد.
ولادت امام رضا(ع)
امام رضا (ع) در سال ۱۴۸ هجری قمری یعنی حدود (۱۲۵۰) سال پیش در شهر مدینه به دنیا آمد. پدر ایشان امام موسی بن جعفر (ع)، یعنی امام هفتم شیعیان و مادرشان بانویی بزرگوار و خردمند به نام نجمه بود. امام رضا (ع) در همان سالی زاده شد که پدربزرگ ایشان، یعنی حضرت امام جعفر صادق (ع)، به شهادت رسید.
القاب امام هشتم:
نام ایشان (علي ) است، ولي بر اساس شیوه اي كه در میان اعراب مرسوم است، به وي (ابوالحسن) مي گفتند. این گونه اسمها را (كنیه) مي نامند. علاوه بر نام و كنیه، گاه عنوان دیگري نیز به افراد مي دهند كه آن را (لقب) مي گویند. امام هشتم داراي لقب هاي متعددي است. از جمله معروف ترین این القاب، (رضا)، (عالم آل محمد)، (غریب الغرباء)، (شمس الشموس) و (معین الضعفاء) است.
نامیدن هر فرد به این نامها، یعني اسم، كنیه و لقب دلیل خاصي دارد. گفته اند كه وي را به این جهت (رضا) لقب داده اند كه خدا از او راضي است. دوران كودكي و نوجوانی و جواني امام در مدینه گذشت. اخلاق نیكو، دانش فراوان، ایمان و عبادت بسیار از ویژگي هایي بود كه امام را مشخص مي ساخت.
چرا ایشان را عالم آل محمد مینامند؟
براساس روایات، امامرضا (ع) عالِم آلمحمد لقب گرفتهاند و بهاقرار همگان، علم و دانش علیبنموسیالرضا (ع) بسیار و سرشار بود. اباصلت هروی میگوید: «داناتر از علیبنموسیالرضا ندیدم و هر دانشمندی هم که با وی نشستوبرخاست میکرد، بر این مطلب تصدیق داشت. برای مثال مأمون علمای ادیان و فقهای شرایع را در مجلسی گرد آورد و حضرت رضا (ع) را دعوت کرد تا با آنان گفتوگو کنند. در آن مجلس، حضرت همۀ آنها را مجاب کردند و همگان فضل و دانش ایشان را ستودند و عجز و ناتوانی خود را ثابت کردند. ابنابیالحدید معتزلی نیز امامرضا (ع) را «اعلمالناس» یعنی داناترین مردم، میشمارد.
برطبق گزارش مورخان،هرچه از امام پرسیده میشد، ایشان جواب میدادند و هیچ پرسشی را بدون پاسخ نمیگذاشتند. نکتۀ درخور توجه آن است که تمام آنچه در پاسخ بیان میفرمودند، مستند به قرآن بود. خود حضرت میفرمودند: «در مدینه، در روضۀ حضرت رسول (ع) مینشستم و علما هم در آنجا زیاد بودند. هرگاه آنان در مسئلهای درمیماندند، بهطرف من اشاره میکردند و مسائل خود را از من میپرسیدند و من نیز به تمام سوالات آنها پاسخ میگفتم.»
اسحاقبنموسی از توصیۀ پدر گرامی خود، امامکاظم (ع)، یاد میکند و میگوید ایشان میفرمودند: «مسائل خود را از برادرتان علی، بپرسید و مطالب او را نگهداری کنید.» بهگفتۀ ابراهیمبنعباس، امام از هر چیز از گذشته تا روزگار خویش، بسیار آگاه بودند؛ مأمون نیز با پرسیدن هر چیز، ایشان را میآزمود و حضرت پاسخ کامل میدادند که البته، بیشترین گفتار و پاسخهایی که میدادند، با استناد به آیات قرآنی بود.
شخصیت معنوی امام
امام رضا (ع) از نظر توجه به مسائل معنوی و پرداختن به امور عبادی نیز برجسته بود. روایتها و داستانهای بسیاری از این جنبه زندگی امام در کتابهای تاریخی نقل شده که شنیدن آن برای همه ما جالب است. ما وقتی میبینیم که امام ما و پیشوایی که او را به رهبری خود پذیرفته و زندگی او را الگوی خود قرار داده ایم، این چنین عبادت میکند و این گونه به مسائل عبادی توجه دارد، خود نیز ناگزیریم که همان شیوه را پیروی کنیم و از همان روش درس بیاموزیم.
شخصیت علمی امام رضا (ع)
امام رضا (ع) جایگاه علمی ویژهای داشت. او از دانشی سرشار بهرهمند بود و این برجستگی علمی او در رویارویی با دانشمندان ادیان و مذاهب دیگر، بهتر آشکار میشد. جلسات و محافلی که علما و دانشمندان مختلف گرد هم میآمدند و به بیان دیدگاهها و نظرات خویش میپرداختند، در آن زمان رونق خاصی داشت. حاکمان آن عصر، گاه برای جلوه دادن شکوه دربار خویش، گاه به منظور گرایش دانشمندان به دربار و زمانی برای این که بر عقیده کسی چیره شوند، در کنار مجالس دیگر، به برگزار کردن نشستهای علمی نیز میپرداختند. این محافل که به جلسات (مناظره) معروف بود، بهترین مکان برای ابراز شایستگیهای علمی افراد به شمار میرفت.
در عصر امام رضا (ع)، آن گاه که همه دانشمندان جمع میشدند و به گفتگو میپرداختند و سرانجام در پاسخ دیگران فرو میماندند، دست به دامان امام رضا (ع) میشدند تا بر حقانیت مطلب خویش گواهی دهند. یکی از مهمترین و معروفترین لقبهای امام رضا (ع)، (عالم آل محمد) است. این که از میان همه امامان شیعه، حضرت امام رضا به این لقب شهرت یافته است، خود دلیل برجستگی آن امام از جهت دانشهای رایج در زمان خویش و یافتن فرصت برای آشکارسازی آن علوم است.
اباصلت که یکی از یاران امام است، از برادرزاده امام رضا (ع) روایتی نقل میکند که خواندنی است. او میگوید:امام موسی بن جعفر (ع) به فرزندانش میفرمود: برادرتان، علی بن موسی (یعنی امام رضا)، عالم آل محمد است... نیازهای دینی خود را از وی فرا بگیرید و آن چه را به شما آموزش میدهد، به یاد داشته باشید، زیرا پدرم امام صادق (ع) بارها به من میفرمود: عالم آل محمد در نسل توست وای کاش من میتوانستم او را ببینم.
عبدالسلام هروی نقل کرده که در بیشتر نشستهای علمی امام حاضر بوده و من هیچ کسی را از امام رضا (ع) داناتر ندیدم و هر دانشمندی که او را دیده به دانش برتر او گواهی داده است. در نشستهایی که گروهی از دانشوران و فقیهان و دانایان ادیان گوناگون حضور داشتند، بر تمامی آنها چیره شد، تا آن جا که همه آنان به ناتوانی علمی خود و برتری امام اعتراف کردند و گواهی دادند.
یکی از نکاتی که در بررسی شخصیت علمی امام مورد توجه همگان قرار گرفته و آن را بازگو کرده اند، این است که امام رضا (ع) با هر گروهی به زبان خودشان سخن میگفت و به تعبیر اباصلت، شیواترین و داناترین مردم به هر زبان و فرهنگی بود. اباصلت که خود این سخن را میگوید، از این تسلط امام به زبانهای مختلف شگفت زده میشود و این تعجّب خود را به امام اظهار مینماید و امام در پاسخ میفرماید: من حجت خدا بر مردم هستم. چگونه میشود چنین فردی زبان آنان را درک نکند؟ مگر نشنیدهای که امیرالمؤمنین علی (ع) فرمود: به ما (فصل الخطاب) داده اند، و آن چیزی نیست، جز آشنایی با زبان دیگران.
سفر امام رضا (ع) به خراسان
هجرت امام رضا (ع) از مدینه به مرو در سال 200، یا 201 قمری بود. پس از تصمیم مأمون تصمیم مبنی بر دادن پیشنهاد ولایت عهدی به امام، او یکی از افراد خویش به نام رجاءبن ابی ضحاک را به مدینه فرستاد تا امام را به مرو محل اقامت مأمون بیاورد.
مأموران مأمون، امام رضا (ع) و برخی از بنی هاشم را از مسیر بصره به مرو آوردند. مأمون آن ها را در خانه ای و امام رضا را در خانه ای دیگر جای داد و او را اکرام کرد.
شهادت امام رضا (ع)
امام رضا (ع) پس از هفده سال سکونت در مدینه و تبلیغ دین و ارشاد مردم، با نقشه و حیله مأمون عباسی، راه خراسان را در پیش گرفت. آن حضرت پس از قبول اجباری ولایت عهدی مأمون و گذشت سه سال، در 55 سالگی به دست این خلیفۀ عباسی به شهادت رسید.
پس از شهادت امام رضا(ع)، مأمون، او را در خانه حمید بن قحطبه طائی ( بقعه هارونیه ) در روستای سناباد دفن کرد.
در تعیین سال شهادت امام نقل های مختلفی به ثبت رسیده است. گروهی سال 202 هجری قمری را سال شهادت حضرت می دانند.
آثار حضور و برکات امام رضا(ع) بر تحولات فرهنگی ایران؛
امروزه بر همگان مشخص است كه ائمه اطهار(ع) و حالات زندگانی آنان برای هر ملتی در زمينههای مختلف فرهنگی واجتماعی ،علمی ، دينی و... مورد استفاده بوده و چه بسا موجب تعالی روح و بركت در زندگی مادی و معنوی و حتی شكل دهی به نوع زندگی مردم شده ودرتحولات فرهنگ وتاريخ هرملتی و كشوری نقش تعيين كننده داشته است.
در اين ميان، تاريخ پر ماجرای امام رضا(ع) با تاريخ ميهن ما ايران پيوستگی ژرف و محكمی دارد و فصل بزرگی از تاريخ ايران را تشكيل میدهد.
امام رضا(ع) امام هشتم شيعيان و از خاندان پاك رسالت است كه در طول تاريخ اسلام همواره مورد ستايش مسلمانان، از مذاهب مختلف قرار گرفته است و دوست و دشمن، موافق و مخالف، به عظمت شخصيت و مقام والا و برتری ايشان در ايمان و زهد و پرهيزگاری بر همعصرانشان اعتراف دارند.
وجود با بركت مرقد امام رضا(ع) در ايران كه به زعم بسياری از كارشناسان مذهبی و جامعه شناسان، موجب تعالی روح و بركت در زندگی مادی و معنوی و حتی شكل دهی به نوع زندگی مردم كشورمان شده است .
يكى از بركات فردى حضرت امام رضا (ع) اين است كه او «چراغ هدايت» و «كشتى نجات» ما ايرانيان است . اگر چه همه پيامبران و امامان (ع) چراغها و انوار هدايت و كشتيهاى نجات و رهایى اند، چنانكه پيامبر اسلام (ص) فرمود: «انما مثل اهل بيتى فيكم كمثل سفينة نوح من دخلها نجا، و من تخلف عنها هلك»
هم اكنون كه چندين قرن از شهادت امام رضا (ع) میگذرد، آستان ملايك پاسبانش همچنان نقطه اتكاء جامعه شيعه و كعبه آمال و قبله نياز مردم اين آب و خاك و بسياری از مردم پاكباز ديگر كشورها میباشد، بارگاه با عظمتش در طول تاريخ و كشاكشهای پرآشوب، موجوديت اين آب و خاك را حفظ كرده و كشتی طوفان ميهن ما را از گرداب سقوط و پريشانی نجات داده است و در بحرانها و بروز فتنهها، ملت ايران را راهنمائی كرده است.بارگاه كبريائيش زينت بخش ايران شده و يكی از مفاخر و ذخائر باستانی و شاهكارهای هنری و ميراث گرانقدر معنوی است.
انتهای پیام/س
ولادت امام رضا(ع)
امام رضا (ع) در سال ۱۴۸ هجری قمری یعنی حدود (۱۲۵۰) سال پیش در شهر مدینه به دنیا آمد. پدر ایشان امام موسی بن جعفر (ع)، یعنی امام هفتم شیعیان و مادرشان بانویی بزرگوار و خردمند به نام نجمه بود. امام رضا (ع) در همان سالی زاده شد که پدربزرگ ایشان، یعنی حضرت امام جعفر صادق (ع)، به شهادت رسید.
القاب امام هشتم:
نام ایشان (علي ) است، ولي بر اساس شیوه اي كه در میان اعراب مرسوم است، به وي (ابوالحسن) مي گفتند. این گونه اسمها را (كنیه) مي نامند. علاوه بر نام و كنیه، گاه عنوان دیگري نیز به افراد مي دهند كه آن را (لقب) مي گویند. امام هشتم داراي لقب هاي متعددي است. از جمله معروف ترین این القاب، (رضا)، (عالم آل محمد)، (غریب الغرباء)، (شمس الشموس) و (معین الضعفاء) است.
نامیدن هر فرد به این نامها، یعني اسم، كنیه و لقب دلیل خاصي دارد. گفته اند كه وي را به این جهت (رضا) لقب داده اند كه خدا از او راضي است. دوران كودكي و نوجوانی و جواني امام در مدینه گذشت. اخلاق نیكو، دانش فراوان، ایمان و عبادت بسیار از ویژگي هایي بود كه امام را مشخص مي ساخت.
چرا ایشان را عالم آل محمد مینامند؟
براساس روایات، امامرضا (ع) عالِم آلمحمد لقب گرفتهاند و بهاقرار همگان، علم و دانش علیبنموسیالرضا (ع) بسیار و سرشار بود. اباصلت هروی میگوید: «داناتر از علیبنموسیالرضا ندیدم و هر دانشمندی هم که با وی نشستوبرخاست میکرد، بر این مطلب تصدیق داشت. برای مثال مأمون علمای ادیان و فقهای شرایع را در مجلسی گرد آورد و حضرت رضا (ع) را دعوت کرد تا با آنان گفتوگو کنند. در آن مجلس، حضرت همۀ آنها را مجاب کردند و همگان فضل و دانش ایشان را ستودند و عجز و ناتوانی خود را ثابت کردند. ابنابیالحدید معتزلی نیز امامرضا (ع) را «اعلمالناس» یعنی داناترین مردم، میشمارد.
برطبق گزارش مورخان،هرچه از امام پرسیده میشد، ایشان جواب میدادند و هیچ پرسشی را بدون پاسخ نمیگذاشتند. نکتۀ درخور توجه آن است که تمام آنچه در پاسخ بیان میفرمودند، مستند به قرآن بود. خود حضرت میفرمودند: «در مدینه، در روضۀ حضرت رسول (ع) مینشستم و علما هم در آنجا زیاد بودند. هرگاه آنان در مسئلهای درمیماندند، بهطرف من اشاره میکردند و مسائل خود را از من میپرسیدند و من نیز به تمام سوالات آنها پاسخ میگفتم.»
اسحاقبنموسی از توصیۀ پدر گرامی خود، امامکاظم (ع)، یاد میکند و میگوید ایشان میفرمودند: «مسائل خود را از برادرتان علی، بپرسید و مطالب او را نگهداری کنید.» بهگفتۀ ابراهیمبنعباس، امام از هر چیز از گذشته تا روزگار خویش، بسیار آگاه بودند؛ مأمون نیز با پرسیدن هر چیز، ایشان را میآزمود و حضرت پاسخ کامل میدادند که البته، بیشترین گفتار و پاسخهایی که میدادند، با استناد به آیات قرآنی بود.
شخصیت معنوی امام
امام رضا (ع) از نظر توجه به مسائل معنوی و پرداختن به امور عبادی نیز برجسته بود. روایتها و داستانهای بسیاری از این جنبه زندگی امام در کتابهای تاریخی نقل شده که شنیدن آن برای همه ما جالب است. ما وقتی میبینیم که امام ما و پیشوایی که او را به رهبری خود پذیرفته و زندگی او را الگوی خود قرار داده ایم، این چنین عبادت میکند و این گونه به مسائل عبادی توجه دارد، خود نیز ناگزیریم که همان شیوه را پیروی کنیم و از همان روش درس بیاموزیم.
شخصیت علمی امام رضا (ع)
امام رضا (ع) جایگاه علمی ویژهای داشت. او از دانشی سرشار بهرهمند بود و این برجستگی علمی او در رویارویی با دانشمندان ادیان و مذاهب دیگر، بهتر آشکار میشد. جلسات و محافلی که علما و دانشمندان مختلف گرد هم میآمدند و به بیان دیدگاهها و نظرات خویش میپرداختند، در آن زمان رونق خاصی داشت. حاکمان آن عصر، گاه برای جلوه دادن شکوه دربار خویش، گاه به منظور گرایش دانشمندان به دربار و زمانی برای این که بر عقیده کسی چیره شوند، در کنار مجالس دیگر، به برگزار کردن نشستهای علمی نیز میپرداختند. این محافل که به جلسات (مناظره) معروف بود، بهترین مکان برای ابراز شایستگیهای علمی افراد به شمار میرفت.
در عصر امام رضا (ع)، آن گاه که همه دانشمندان جمع میشدند و به گفتگو میپرداختند و سرانجام در پاسخ دیگران فرو میماندند، دست به دامان امام رضا (ع) میشدند تا بر حقانیت مطلب خویش گواهی دهند. یکی از مهمترین و معروفترین لقبهای امام رضا (ع)، (عالم آل محمد) است. این که از میان همه امامان شیعه، حضرت امام رضا به این لقب شهرت یافته است، خود دلیل برجستگی آن امام از جهت دانشهای رایج در زمان خویش و یافتن فرصت برای آشکارسازی آن علوم است.
اباصلت که یکی از یاران امام است، از برادرزاده امام رضا (ع) روایتی نقل میکند که خواندنی است. او میگوید:امام موسی بن جعفر (ع) به فرزندانش میفرمود: برادرتان، علی بن موسی (یعنی امام رضا)، عالم آل محمد است... نیازهای دینی خود را از وی فرا بگیرید و آن چه را به شما آموزش میدهد، به یاد داشته باشید، زیرا پدرم امام صادق (ع) بارها به من میفرمود: عالم آل محمد در نسل توست وای کاش من میتوانستم او را ببینم.
عبدالسلام هروی نقل کرده که در بیشتر نشستهای علمی امام حاضر بوده و من هیچ کسی را از امام رضا (ع) داناتر ندیدم و هر دانشمندی که او را دیده به دانش برتر او گواهی داده است. در نشستهایی که گروهی از دانشوران و فقیهان و دانایان ادیان گوناگون حضور داشتند، بر تمامی آنها چیره شد، تا آن جا که همه آنان به ناتوانی علمی خود و برتری امام اعتراف کردند و گواهی دادند.
یکی از نکاتی که در بررسی شخصیت علمی امام مورد توجه همگان قرار گرفته و آن را بازگو کرده اند، این است که امام رضا (ع) با هر گروهی به زبان خودشان سخن میگفت و به تعبیر اباصلت، شیواترین و داناترین مردم به هر زبان و فرهنگی بود. اباصلت که خود این سخن را میگوید، از این تسلط امام به زبانهای مختلف شگفت زده میشود و این تعجّب خود را به امام اظهار مینماید و امام در پاسخ میفرماید: من حجت خدا بر مردم هستم. چگونه میشود چنین فردی زبان آنان را درک نکند؟ مگر نشنیدهای که امیرالمؤمنین علی (ع) فرمود: به ما (فصل الخطاب) داده اند، و آن چیزی نیست، جز آشنایی با زبان دیگران.
سفر امام رضا (ع) به خراسان
هجرت امام رضا (ع) از مدینه به مرو در سال 200، یا 201 قمری بود. پس از تصمیم مأمون تصمیم مبنی بر دادن پیشنهاد ولایت عهدی به امام، او یکی از افراد خویش به نام رجاءبن ابی ضحاک را به مدینه فرستاد تا امام را به مرو محل اقامت مأمون بیاورد.
مأموران مأمون، امام رضا (ع) و برخی از بنی هاشم را از مسیر بصره به مرو آوردند. مأمون آن ها را در خانه ای و امام رضا را در خانه ای دیگر جای داد و او را اکرام کرد.
شهادت امام رضا (ع)
امام رضا (ع) پس از هفده سال سکونت در مدینه و تبلیغ دین و ارشاد مردم، با نقشه و حیله مأمون عباسی، راه خراسان را در پیش گرفت. آن حضرت پس از قبول اجباری ولایت عهدی مأمون و گذشت سه سال، در 55 سالگی به دست این خلیفۀ عباسی به شهادت رسید.
پس از شهادت امام رضا(ع)، مأمون، او را در خانه حمید بن قحطبه طائی ( بقعه هارونیه ) در روستای سناباد دفن کرد.
در تعیین سال شهادت امام نقل های مختلفی به ثبت رسیده است. گروهی سال 202 هجری قمری را سال شهادت حضرت می دانند.
آثار حضور و برکات امام رضا(ع) بر تحولات فرهنگی ایران؛
امروزه بر همگان مشخص است كه ائمه اطهار(ع) و حالات زندگانی آنان برای هر ملتی در زمينههای مختلف فرهنگی واجتماعی ،علمی ، دينی و... مورد استفاده بوده و چه بسا موجب تعالی روح و بركت در زندگی مادی و معنوی و حتی شكل دهی به نوع زندگی مردم شده ودرتحولات فرهنگ وتاريخ هرملتی و كشوری نقش تعيين كننده داشته است.
در اين ميان، تاريخ پر ماجرای امام رضا(ع) با تاريخ ميهن ما ايران پيوستگی ژرف و محكمی دارد و فصل بزرگی از تاريخ ايران را تشكيل میدهد.
امام رضا(ع) امام هشتم شيعيان و از خاندان پاك رسالت است كه در طول تاريخ اسلام همواره مورد ستايش مسلمانان، از مذاهب مختلف قرار گرفته است و دوست و دشمن، موافق و مخالف، به عظمت شخصيت و مقام والا و برتری ايشان در ايمان و زهد و پرهيزگاری بر همعصرانشان اعتراف دارند.
وجود با بركت مرقد امام رضا(ع) در ايران كه به زعم بسياری از كارشناسان مذهبی و جامعه شناسان، موجب تعالی روح و بركت در زندگی مادی و معنوی و حتی شكل دهی به نوع زندگی مردم كشورمان شده است .
يكى از بركات فردى حضرت امام رضا (ع) اين است كه او «چراغ هدايت» و «كشتى نجات» ما ايرانيان است . اگر چه همه پيامبران و امامان (ع) چراغها و انوار هدايت و كشتيهاى نجات و رهایى اند، چنانكه پيامبر اسلام (ص) فرمود: «انما مثل اهل بيتى فيكم كمثل سفينة نوح من دخلها نجا، و من تخلف عنها هلك»
هم اكنون كه چندين قرن از شهادت امام رضا (ع) میگذرد، آستان ملايك پاسبانش همچنان نقطه اتكاء جامعه شيعه و كعبه آمال و قبله نياز مردم اين آب و خاك و بسياری از مردم پاكباز ديگر كشورها میباشد، بارگاه با عظمتش در طول تاريخ و كشاكشهای پرآشوب، موجوديت اين آب و خاك را حفظ كرده و كشتی طوفان ميهن ما را از گرداب سقوط و پريشانی نجات داده است و در بحرانها و بروز فتنهها، ملت ايران را راهنمائی كرده است.بارگاه كبريائيش زينت بخش ايران شده و يكی از مفاخر و ذخائر باستانی و شاهكارهای هنری و ميراث گرانقدر معنوی است.
انتهای پیام/س
نظرات بینندگان