امامزاده ای که مثل مولا در محراب عبادت فرقش شکافت
شیرازه، قصد دارد به معرفی امامزاده واجب التعظیمی در دیار فارس بپردازد که در زندگی سراسر نورش علی وار زیست و نهایتا در محراب عبادت مثل مولایش امیرالمومنین علی (ع) فرقش شکافت و به فیض شهادت نائل آمد.
امام زادهی لار، مشهور
به امامزاده گنبد سبز، مقبرهی امامزاده علی بن الحسین بن سجاد بن حسین بن علی بن
ابیطالب(ع) در محله پا قلعه لار واقع شدهاست.
گوشه ای از زندگی
امامزاده میر علی بن الحسین (ع) لارستان؛
در سحرگاه
دومین جمعه از ماه مبارک رمضان سال ۱۴۶ هجری در خانواده یکی از فرزندان برومند
امام سجاد (ع) بنام حسین ، فرزندی دیده به جهان گشود که به تبرک نام جد بزرگوارش
او را علی خواندند.
دوران
حیات آن بزرگوار را می توان به دو بخش کلی تقسیم کرد:
الف) از بدو تولد تا سن ۶۳ سالگی
ب) از ۶۳ سالگی تا شهادت در ۱۰۳ سالگی
ازبخش اول دوران حیات آن حضرت اطلاع دقیقی در دسترس نیست. بنا به شواهد و قرائن ، احتمالاً این دوره در مدینه منوره و حجاز سپری شده است. عمر پر برکت و طولانی آن حضرت (قریب ۱۰۳ سال) این سعادت را نصیب ایشان کرد که حیاتش مصادف با دوران زندگی امامان معصوم (حضرت امام جعفر صادق (ع) تا امام حسن عسکری (ع)) باشد. مهاجرت آن حضرت به سمت ایران ، احتمالاً به تبعیت هجرت (امام رضا (ع)) بسوی ایران بوده است. با انجام این هجرت دومین دوره زندگی آن حضرت آغاز گردید.
لارستان
در آن زمان تحت سلطه ادیان یهودی و زرتشتی قرار داشت. برخی از لارستانیها که آوازه
اسلام را شنیده بودند نیز در مذهب حقه شیعه نبودند. لذا
بر آن حضرت واجب شد که با سختی فراوان از حرم اجداد بزرگوارش دل کنده و جهت ارشاد
مردم و ترویج تشیع رنج سفر را بر خود هموار نموده و با خیل عظیمی از یاران و
همراهان از مدینه بسوی لار هجرت نماید.
گسترش
تشیع در جنوب ایران از سواحل خلیج فارس تا اصفهان آن زمان ، به زحمات آن حضرت و
یاران صدیقش وابسته است تا آنجا که علاوه بر یارانش ، شش فرزند ذکوری که از زهرا
دختر عموی گرامی خود داشت بنام های حسین ، احمد ، علی ، موسی ، حمزه و محمد جهت
ترویج تشیع به اطراف لار فرستاده که همگی در این راه جان خود را ازدست داده و به درجه
رفیع شهادت رسیدند.
آن حضرت گذشته از شش فرزند پسر ، دو دختر به نامهای فاطمه و زینب نیز داشت . آن بزرگوار از چنان قدرت بیانی برخوردار بودند که با قوه استدلال و گفتگو حتی یهودیت که مظهر سرسختی و لجاجت اند ، تسلیم شده و به مذهب علوی گرویدند. لذا یکی از القاب ایشان معجزکلام بود. آن حضرت گذشته از تبلیغ دین ، به امر آبادانی و دنیوی مردم نیز می پرداختند و با جمع آوری جنس و زکات و سهم ایام که در اختیارشان بود ، علاوه بر دستگیری و کمک مستمندان و نیازمندان ، به آبادانی و عمران شهر و پیرامون آن پرداخت و بناهای زیادی از جمله: مساجد ، آب انبارها ، قنوات و … از خود به یادگار گذاشت.
آن حضرت
درک کاملی از جمعه و جماعت داشته تا آنجا که در عین کهولت سن و با وجودی که از عمر
با برکتش بیش از یک قرن سپری شده بود ، همواره رهبری جمعه و جماعت را بعهده داشته
است.
بعد از اینکه آن حضرت ۴۰ سال در لار اقامت نمودند و زحمات و مشقات فراوانی را متحمل شدند ، در نماز صبح پنجم شوال سنه ۲۴۹ هجری قمری ، هنگامی که سر مبارکش از سجده دوم جهت سلام نماز برداشتند ، جلادی خون آشام شمشیر خود را از نیام بیرون کشیده و بر پیکر منور آن بزرگوار وارد ساخته و همچون جد بزرگوارش مولا علی (ع) در محراب عبادت به فیض شهادت نائل آمدند.
بر فراز مقبرهی امامزاده میرعلیبنالحسین، بر روی کتیبهای سنگی، این اشعار نگاشته شدهاست: به عهد شهنشاه صاحب قَران / خور گیتی افروز برج امامت سلیمان که برج هنر مهر کیوان / بود از غلامیش نور علامت گران مایه گوهر محمدعلی بیگ / نهال ریاض جلال و فخامت بشد رهنما نور توفیق یاری/ به تأسیس این بقعه تا در قیامت بود شافعش مصطفی در مقامی / که لرزند خاصان ز هول قیامت علی حسین بن سجاد گردد / وسیله که باشد به خلد اقامت
انتهای پیام/
با تشکر