فرازهايي از وصيت نامه معلم شهيد رحمت الله نجيب زاده برادر فرماندار جدید لارستان:

شهيدي از عمليات رمضان

وَفَوْقَ ذَيْ كُلِّ بِرْبِرّ حَتّي يُقْتِلُ فِيْ سَبِيْلِ الله وَ اِذا قُتِلَ فِيْ سَبِيْلِ الله فَلَيْسَ فَوْقَهُ بِرْ

بالاتر از هرخيري، خيري ديگري است تا اينكه انسان در راه خدا كشته شود و ديگر خيري بالاتر نیست. حضرت محمــــد(ص)

سلام و درود بر مادر عزيز و فداكارم كه با زحمت هاي زياد ما را بزرگ كرد تا در اين موقع ما را به جبهه بفرستد و خود تحمل درد و رنج دوري فرزندان را بپذيرد.

مادر عزيزم آفرين بر تو كه من و برادرم را مخلصانه در اختيار اسلام گذاشته اي و تا كنون چندين بار پسرهايت را به جبهه فرستادي و تحمل هرگونه ناراحتي را كردي، من هزاران بار قربان يك قطره اشكي بشوم كه از چشمان مهربانت در موقع خداحافظي فرو چكيد.

پدر مهربان و ارجمندم كه چون پدرهاي صدر اسلام به شهادت فرزندش افتخار مي كند. پدر جان زحمت هاي زيادي براي من كشيده اي، من لياقت خدمتگذاري به شما و مادرم و خانواده را نداشتم.

خواهر عزيزم كه حجاب تو مايه افتخار خانواده بود ،در سنگر حجاب خود باقي بمان كه حجاب تو كوبنده تر و برنده تر از خون من است و در شهادت من همچون قهرمان كربلا حضرت زينب (ع) بردبار و صبور باش.

 برادر علي اكبر كه باعث سربلندي من بودي و هستي؛ مثل هميشه در خط اصيل اسلام و ولايت فقيه قدم بگذار، مساجد را خالي مگذار و نماز جماعت و جمعه را ترك مكن و بعد از من فرزندي خوبي براي خانواده مخصوصا مادر باش.

مادر جان يادت هست كه هميشه بتو مي گفتم كه شما را به كربلا مي برم ، حال مي روم تا به عهد خود وفا كنم و با خون سرخ خود سند آزادي كربلا را امضا كنم تا تو و هموطنان عزيزم نماز وحدت را در قدس و كربلا به امامت خميني كبير بخوانيد و هروقت مي خواهي گريه وزاري كني صورت اشكبار اما مصمم مادر شهيد قهرمان ،پهلوان و گريه ابوذر زرگري را بخاطر آور.

پيام من به ملت بزرگ و شهيد پرور اين است كه يك لحظه دست از اطاعت امام برنداريد و امام را دريابيد كه امروزه ما همان قدر به امام محتاج هستيم كه يك ماهي به آب محتاج است و يك انسان به هوا محتاج لذا در حفظ ولايت فقيه و اسلام عزيز مهيا و كوشا باشيد.