دیوارهای لارستان پس از سه دهه هنوز بوی انقلاب می دهند+ تصاویر
ذهن کنجکاو و همیشه مشغول من نویسنده، جهت دریافت اطلاعات و تاریخی از وضعیت انقلابی شهرم در روزهای حساس روزگار ایران مرا با دوربین ۵ مگا پیسکلی روانه ی کوچه های لارستان نمود.
به گزارش شیرازه به نقل از صبح لارستان ، امروزه واکاوی تاریخ شفاهی انقلاب که از سوی هر رسانه ای منتشر می شود
گویای نکته های قابل تامل و وجود فضای پر شور و شعفی از روزهای انقلاب برای
من نوعی نسل سوم انقلاب را می دهد.
اما تاریخ و بازخوانی آن بدون حضور در بطن حادثه و اتفاق هیچ گاه آنگونه که بایسته است تو را به حال و هوای آن روزها و درک شرایط پیچیده ی انقلاب نزدیک نمی کند .
ذهن کنجکاو و همیشه مشغول من نویسنده، جهت دریافت اطلاعات و تاریخی از وضعیت انقلابی شهرم در روزهای حساس روزگار ایران مرا با دوربین ۵ مگا پیسکلی روانه ی کوچه های لارستان نمود.
اما نکته های قابل تاملی که ذهن همیشه درگیر مرا با خود به همراه داشت علاوه بر روایتگری یاران انقلاب که امروز بیشترشان عصا بدست شده اند، شهادت و روایتگری دیوارهای مستحکم و استوار شهرم که پس از سی و اندی سال خم به ابرو نیاورده بودند برایم بهترین بازگو کننده ی لحضات شیرین سال ۵۷ را به من می داد که آنها را به رشته ی تحریر درآورده ام .
گشت زنی من از کوچه های باصفای شهرجدید لار، که پس از زلزله سال ۱۳۵۹ ساخته شده بود و اطراف مسجد النبی (ص) که به نوعی یکی از پایگاه های یاران انقلاب در شهرجدید بود شروع شد.
بر دیوارهای یکی از مدارس با شعارهای " ما علی خواهیم، سلطنت نمی خواهیم " و الله اکبرها و مرگ بر شاه و ای بی شرف حیا کن، سلطنت و رها کن مواجه شدم، که هنوز بر دیوارها به خوبی جا گرفته است را به نظاره نشستم و چند عکسی را از دوربین خود برداشت کردم .
اما دیدن دیوار نوشته ای که پس از ۳0و اندی سال از پیروزی انقلاب اسلامی جملات بزرگی را بر شانه های خود نقش داده است را ، مرا به وادی تعجب و حیرت کشاند و به یاد پیامک استادم افتادم که در اتفاقات اخیر و اظهارات خانم وردی شرمن و دیدار وزیر خارجه ایران با آمریکا برایم ارسال کرده بود افتادم.
متن پیامک:
" به شما برادران مومن عرض می کنم اگر ما با دست جنایتکار آمریکا و شوروی از صفحه روزگار محو شویم و با خون سرخ شرافتمندانه با خدای خویش ملاقات کنیم ، بهتر از آنست که زیر پرچم ارتش سرخ شرق و سیاه غرب زندگی اشرافی و مرفه داشته باشیم "
و اما جمله ی که امروزها به خوبی می توان لمس نمود که به زبان من ، دشمن امروز از روحانیت آگاه و بیدار و جدایی دین از سیاست و از بین بردن جایگاه ولایت فقیه، می ترسد و برایش ارزش ها دارد .
تصاویر دست های خونین حک شده بر دیوارها و تصاویر زیبای شهیدانی که پس از سال ها دیوار، سنگینی وجودشان را نتوانست تحمل کند و بار دیگر، رخ زیبایشان پدیدار شد را به نظاره می نشنید.
اما تاریخ و بازخوانی آن بدون حضور در بطن حادثه و اتفاق هیچ گاه آنگونه که بایسته است تو را به حال و هوای آن روزها و درک شرایط پیچیده ی انقلاب نزدیک نمی کند .
ذهن کنجکاو و همیشه مشغول من نویسنده، جهت دریافت اطلاعات و تاریخی از وضعیت انقلابی شهرم در روزهای حساس روزگار ایران مرا با دوربین ۵ مگا پیسکلی روانه ی کوچه های لارستان نمود.
اما نکته های قابل تاملی که ذهن همیشه درگیر مرا با خود به همراه داشت علاوه بر روایتگری یاران انقلاب که امروز بیشترشان عصا بدست شده اند، شهادت و روایتگری دیوارهای مستحکم و استوار شهرم که پس از سی و اندی سال خم به ابرو نیاورده بودند برایم بهترین بازگو کننده ی لحضات شیرین سال ۵۷ را به من می داد که آنها را به رشته ی تحریر درآورده ام .
گشت زنی من از کوچه های باصفای شهرجدید لار، که پس از زلزله سال ۱۳۵۹ ساخته شده بود و اطراف مسجد النبی (ص) که به نوعی یکی از پایگاه های یاران انقلاب در شهرجدید بود شروع شد.
بر دیوارهای یکی از مدارس با شعارهای " ما علی خواهیم، سلطنت نمی خواهیم " و الله اکبرها و مرگ بر شاه و ای بی شرف حیا کن، سلطنت و رها کن مواجه شدم، که هنوز بر دیوارها به خوبی جا گرفته است را به نظاره نشستم و چند عکسی را از دوربین خود برداشت کردم .
اما دیدن دیوار نوشته ای که پس از ۳0و اندی سال از پیروزی انقلاب اسلامی جملات بزرگی را بر شانه های خود نقش داده است را ، مرا به وادی تعجب و حیرت کشاند و به یاد پیامک استادم افتادم که در اتفاقات اخیر و اظهارات خانم وردی شرمن و دیدار وزیر خارجه ایران با آمریکا برایم ارسال کرده بود افتادم.
متن پیامک:
" به شما برادران مومن عرض می کنم اگر ما با دست جنایتکار آمریکا و شوروی از صفحه روزگار محو شویم و با خون سرخ شرافتمندانه با خدای خویش ملاقات کنیم ، بهتر از آنست که زیر پرچم ارتش سرخ شرق و سیاه غرب زندگی اشرافی و مرفه داشته باشیم "
و اما جمله ی که امروزها به خوبی می توان لمس نمود که به زبان من ، دشمن امروز از روحانیت آگاه و بیدار و جدایی دین از سیاست و از بین بردن جایگاه ولایت فقیه، می ترسد و برایش ارزش ها دارد .
تصویری که امروز ، از سی سال پیش ، بیشتر قابل فهم می باشد : رهبری امام را نه ما ، بلکه دنیا پذیرفته است . آیت الله طالقانی
تصاویر دست های خونین حک شده بر دیوارها و تصاویر زیبای شهیدانی که پس از سال ها دیوار، سنگینی وجودشان را نتوانست تحمل کند و بار دیگر، رخ زیبایشان پدیدار شد را به نظاره می نشنید.
نظرات بینندگان
نظرات بینندگان
فقط یک نکته اشتباه سال زلزله را 59 زدند سال 39 بوده