به گزارش شیرازه به نقل از صدای خرامه، اواخر سال 69 بود که گروهی از کوچ نشینان تصمیم گرفتند منطقه ای را برای سکنی برگزینند، منطقه ای خوش آب و هوا که پوشش گیاهی آن بتواند جوابگوی زندگی عشایری تیره غنی ایل خمسه باشد، این منطقه «قره قیه» نام گرفت.
روستای قره قیه آخرین روستای حوزه استحفاظی شهرستان خرامه است که با 25 خانوار در 14 کیلومتری جنوب غربی مرکز شهرستان قرار دارد و برای رسیدن به این روستا باید سختی 8 کیلومتر راه روستایی و 6 کیلومتر راه خاکی را به جان خرید.
نوشته زیر، شرح حال یک سفر کوتاه به این روستاست:
نزدیک ظهر است، از آنجا که راه خاکی این روستا پر از چاله چوله است، موتور سیکلت به عنوان بهترین مرکب انتخاب شده و حرکت به سوی روستای قره قیه آغاز می شود.
راهی که هیچ شباهتی به راه ندارد ....
از روستای معزآباد جابری، کوه خیاره و جهان آباد عبور کردیم و به ابتدای جاده خاکی رسیدیم، جاده ای که یادگار اتوبان خرامه نی ریز است؛ همان اتوبانی که در نیمه راه ماند، البته اگر همین هم نبود، روستاییان قره قیه برای تامین نیازهای خود باید به استهبان می رفتند چون که به صرفه تر بود.
قره قیه از نمای دور ....
از دور، چند خانه مشاهده شد، نزدیک تر رفتیم اما کسی را ندیدم، حضور زنی که مشغول آتش کردن بود توجهمان را جلب کرد، از او پرسیدیم ریش سفیدان این روستا کجا هستند؟ پاسخ داد: همه رفتند لار برای چرای گوسفندان اما در آن خانه چند نفر هستند.
کلاس درس دانش آموزان ....
علیرضا ملک حسینی با ما همراه شد و به مدرسه قره قیه رفتیم اما چه مدرسه ای ... زمینی بدون حصار با یک کانکس که تا چندی پیش همین هم نبوده، حسین زمانی معلم این کلاس گفت: من از سال 77 اینجا هستم، 11 دانش آموز در این کلاس، در شش مقطع ابتدایی درس می خوانند، استقبال خانواده های دانش آموزان از حضور فرزندانشان در کلاس خوب است، این مدرسه زیر نظر آموزش و پرورش فسا است.
گلایه مندی آقای زمانی از کمبود امکانات است: کلاس ششم به کامپیوتر احتیاج دارد، مدارک مهم مدرسه را در خانه خودم نگهداری می کنم چونکه حتی یک کمد هم نداریم، سرویس بهداشتی اینجا با روی هم گذاشتن چند بلوک سیمانی ساخته شده، نفت چراغ را هم خودمان می خریم، امکانات ورزشی هم راه قره قیه را بلد نیستند.
وقتی که «کاه گِل» به جای ایزوگام پهن می شود ....
به سراغ خانه ها رفتیم، آقای ملک حسینی از وام 10 میلیونی بنیاد مسکن گفت: پولی که تا سقف رسید ولی به ایزوگام نرسید، مجبور شدیم سقفمان را کاه گل کنیم.
آبگرمکن خورشیدی، تکنولوژی ای که به روستا رسید ....
آقای ملک حسینی گفت: با همکاری امور عشایر فارس، آبگرمکن های برقی را به صورت اقساطی خریداری کردیم، البته این دستگاه با برق هم کار می کند.
ماهواره زودتر از ما رسیده بود ....
یکی از بارزترین مشکلات این روستا عدم پوشش آنتن دهی تلویزیون و موبایل بود، جولان دیش های ماهواره پشت بام خانه ها گویای این حقیقت بود.
بفرمایید چای ....
با تعارف آقای ملک حسینی به داخل خانه رفتیم و نگاهی به حمام کردیم، پس از آن بیرون آمدیم چرا که هیچ چیز مثل نشستن زیر آفتاب نمی شد.
ملک حسینی گفت: مردم این روستا به شغل کشاورزی و دامپروری مشغول هستند و الان هم برای چرای گوسفندان به لار رفتند و تا چند روز آینده به همین منطقه باز می گردند، البته برخی دیگر از مردم باغ پسته، انار و انجیر دارند که هنوز به ثمر ننشسته، برخی دیگر هم به جمع آوری گیاهان دارویی مثل آویشن، گل گاو زبان، اسفند مریم و گیس پری مشغولند که بیشتر مورد استفاده شخصی روستانشینان است.
وی در مورد چگونگی تامین نیازهای خود گفت: مجبوریم برای تامین نیازهای خود مثل خواربار، نفت و گازوییل به خرامه برویم، کسانی که می خواستند ادامه تحصیل بدهند هم به شهرهای دیگر رفتند که فارغ التحصیلان، همگی بیکارند.
این روستانشین ادامه داد: دستگاه آب شیرین کن این روستا برای تولید آب شیرین به اسید نیاز دارد، اگر اسید آن تامین نشود آب آن شور خواهد شد.
در پایان این دیدار، متوجه نکته ای جالب شدیم؛ این روستا نه معلول داشت و نه زن و مرد مطلقه.
هنگام خداحافظی، خانواده ملک حسینی از ما تشکر کردند و گفتند: امیدواریم که این حضور پر ثمر باشد.
ظلم مسئولین و نماینده های قبل اونقدر زیاد بوده که فقط چال و چول برای مردم درست کرده. خب وقتی قبلیها کار نکن هر کی هم بیاد باید چاله های اونا رو پر کنه. وقتی تازه چاله ها پرشد تازه باید به فکر درست کردن نماها شد.
بگذریم: خرامه آنقدر از ناحیه اختلافات و دو دستگیها ضربه خورده که هر کاری هم بشه حالا حالا ها به چشم نمی یاد.
کاش دو سال پیش همین قره قیه رو دیده بودید. البته نمی خوام دفاع کنم. می خوام بگم علی رغم مشکلات فراوان، کم کم و متناسب با اعتبارات دولتی و با یکدلی و وحدت میشه همشون رو درست کرد.
علاج واقعه بسیار قبلتر باید می شد ولی
ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه هست!!!