اقتصاد در صدا و سیمای فارس چه جایگاهی دارد؟
به گزارش سرویس اقتصادی شیــرازه، خبر رفتن کشفی از صداوسیمای فارس برای کسی عجیب نبود. مدتها بود که خبر رفتن او شنیده میشد. البته برخی حرفهای درگوشی دیگر هم درباره آینده سیاسی او گفته میشد و میشود که جای تامل دارد. اینکه مقامات ارشد استان در جلسه تودیع او حضور نداشتند، شاید بیارتباط با همین حرفها نباشد. فتامل!
با این وجود، بررسی کارنامهی او در توسعه همهجانبه استان، این روزها بیشتر از هر چیز دیگری به کارِ سهرابی، مدیرکل جدید صداوسیمای فارس میآید. شیرازه قصد دارد تا کمبودهای رویکردی و مصداقی سیمای کشفی را در چند گزارش منتشر نماید تا شاید با رفع آن، توسعه استان در حوزههای مختلف با مشی بهتری به پیش رود. قسمت های منتشر شده را در اینجا و اینجا و اینجا مطالعه کنید. چهارمین قسمت از این سلسه گزارشها در ادامه میآید؛
نگاهی گذرا بر روند تولید محتوا و برنامههای شبکه فارس جای خالی توجه به محور توسعه اقتصادی را بهوضوح مشخص میکند، برای نمونه از جمله مصادیق در روزنامهنگاری توسعه علاوه بر انعکاس راهاندازی و یا بهزمین خوردن کلنگ اجرای یک طرح، بررسی فرآیند ایجاد پروژه مذکور بررسی نقایص احتمالی در اجرای پروژه است.
شاهد این مدعا در برنامههای شبکه استانی فارس را میتوان در تولید و پخش برنامههایی مشاهده کرد که در پس پرده با قراردادهای مالی سنگین با برخی نهادهای عمومی غیردولتی منعکس میشود. برنامههایی که جز صدای چند نفر مدیر و شهری خاص، از دیگر نقاط استان صدایی شنیده نمیشود و حال با این بیتوجهی به همه نقاط استان، رونق گردشگری و جذب توریست به فارس را داعیهدار هستیم. حرکت در معرفی اماکن و جای جای استان فارس به قدری ضعیف بوده است که یک شهروند استان فارسی برای سفر درون استانی نمیتواند با استفاده از اطلاعات تولیدی رسانه ملی، بسته تقاضایی خاص خود از سوغات شهر احتمالی مقصدش (به جز شیراز) را برای بازگشت به موطن و مبدا خود بهدست آورد.
پاسخ به پرسشی چون چگونگی پرداختن شبکه استانی فارس به مشکلات اقتصادی چون رتبه بالای فارس در بیکاری به عنوان موضوعی زمانبر و یا بررسی چگونگی اعتراض کارکنان کارخانجات مختلف بحرانزده در استان و یا حتی تعطیلی آنها بابی برای قضاوت در مورد عملکرد رسانه ملی در استان بهوجود میآورد. یا پرداختن به جنبههای دیگر اقتصاد از جمله رفاه مردم و نظارت بر بازار و سرزدههایی که به هیچوجه صورت نگرفت. سرزدههایی که در هیچ یک از جنبههای بازار خواه در بازار پول و سرمایه و فرار ذخیرههای بانکی مردم فارس به خارج از استان و یا بازار کالای بادوامی چون مسکن که شیراز را بهصورت غیرمنطقی به عضویت مجموعه گرانترین شهرهای کشور درآورده و یا بازار مواد مصرفی از میوه گرفته تا پوشاک و سایر اقلام صورت نگرفت.
این مهم شاید یکی از مهمترین نقایصی بود که به وضوح در دوران مدیران سابق و اسبق و در عملکرد رسانه ملی در استان فارس به چشم میخورد؛ لذا به کناری نشستن و منتظر دستور ماندن برای سفارشگیری و تولید اخبار و گزارشی این چنینی از رونق افتاده و باید رویکردی نوین در تولید اخبار و اطلاعات اتخاذ شود. پیشنهاد تکمیلی این نقد، فراهم آمدن حضور کارشناسان و متخصصان در هر زمینه در اتاق فکر برای تولید محتوا میباشد تا بهمعنای واقعی بخش پژوهش شبکه استانی فارس در بین شبکههای استانی کشور برترین باشد. البته اهتمام بر اصل رقابت در گزینش نیرو در همه ابعاد و بهویژه در بعد تولید گزارش و تحلیل موضوعی است که در دوران مدیران سابق و اسبق بدان توجهی نشده است.
همچنین میتوان ادعا کرد که جای برنامههای نقدمحور بهویژه در بعد اقتصادی استان خالی و در این زمینه تدوین و تولید برنامههایی با محور پایش و پویش اقتصاد پیشنهادی ضروری است.
اما نباید ارزش اقتصادی برخی محصولات رسانه ملی در شبکه فارس را مورد بیتوجهی قرار داد، همان برنامهای که به اعتقاد مدیر پیشین صداوسیمای مرکز فارس ملک شخصی کسی نیست و تلاش در این برنامه بر معرفی غیرمستقیم ظرفیتهای گردشگری فارس و شیراز بوده است. برنامهای که صداوسیما یک ریال هزینه برای آن انجام نمیدهد! برنامههای این چنینی اگر چه در جذب مخاطب و افزایش جامعه هدف مصرف کننده محصول رسانه ملی تأثیرگذار بوده، اما انحصار که آفتی در همه فعالیتهاست، دامن گیر این برنامه سیمای فارس شده است. انحصاری که شاید بهدلیل عدم دخالت صداوسیماست (ناشی از همان ادعای مدیر پیشین برای هزینه نکردن حتی یک ریال) و یا شاید محصول قدرت بنگاههای اقتصادی در این برنامه است. در این زمینه اگر چه به ادعای مدیر پیشین سرگرمی محتوای غالب برنامه را تشکیل میدهد اما میتوان با مدیریت برنامه، امکان معرفی برخی بنگاههای اقتصادی را که توان و امکان مشارکت در حمایت مالی از برنامه و در نتیجه مطرح شدن در سطح رسانه را ندارند، از منابع سازمان متبوع و متولی رسانه ملی متقبل شد و کارآفرینان و فعالان اقتصادی را معرفی و بازاری برای ایده و محصول آنها نیز فراهم کرد.
در بعد آموزش که هم آثار اقتصادی مطلوب فردی و هم آثار جانبی اجتماعی دارد نیز صداوسیما بهویژه در بخش کودک و نوجوان میتواند بسیار مطلوبتر از وضع فعلی عمل کند که کلید واژه در این بخش، پرورش و ارتقای خلاقیت است. اصولا خلاقیت نیز عرضه و تقاضا دارد، عرضه خلاقیت نه تنها به مجموعهای از نهادهای ویژه بستگی دارد بلکه به توسعه مناسب شخصیتها و انگیزهها نیز وابسته است. در حقیقت میل به پیشرفت، حس انجام کار و حس پذیرش مسئولیت سبب پرورش خلاقیت و ابتکار میشود. به عقیده برخی کارشناسان میل به پیشرفت در شخصیتهایی با روحیه و حالات روانی نسبتا ثابت، ریشه در تجربیات دوران نوجوانی او دارد. تفاوت در سطوح ذهنی میل به پیشرفت با داستانها خوانده یا شنیده شده در دوران نوجوانی ارتباط دارد.
در پایان تأکید بر این نکته مؤکد لازم است که مسئولیت، امانتی الهی است و لذا نباید اجازه داد که در فرصت کوتاهه سه ساله، رسانه ملی در فارس گرفتار ویژهخواران شود و رسانه تغذیه شده با منابع مالی عمومی و دولتی صرف اغراض شخصی، حزبی و گروهی شود.