از او می پرسم شاید خیلی ها برایشان سوال باشد مگر هر گاو چقدر مصرف دارد که اینقدر خرجشان می شود؟ می گوید: مواد خوراکی که به گاو می دهیم را قیمتش به شما می گویم خودتان قضاوت کنید. یونجه کیلویی 1200 تومان، سبوس 950، کاه 350 تومان، خوراک دام 1500. هر گاو 2 وعده شیر می دهد که این دو وعده فقط 10 کیلو خوراک دام لازم دارد یعنی 15000 تومان.
 داروهایی که ما به گاو تزریق می کنیم نسبت به سال گذشته قیمتشان چند برابر شده، مثلا دراکسین هر سی سی 2000 تومان بود الان شده 17000 تومان یعنی  نه برابر. پماد آدرمیت 2000 تومان بود الان شده 8000 تومان یعنی 4 برابر. برای یکی از گاوها 400 هزار تومان خرج کردم تا مایه آن خراب نشود تا بتواند شیر بدهد. چند بار دامپزشک آورده ام ولی متاسفانه درست تشخیص ندادند و هیچ تاثیری نداشت. تازه قیمت ویزیتشان هم گران است. سری قبل یکی از دامپزشکان سه دقیقه آمد یک گاو را فقط معاینه کرد 55000 تومان دستمزد گرفت.
 درباره نظارت دامپزشکی و جهاد کشاورزی از او می پرسم می گوید: راجع به نظارت دامپزشکی و جهاد کشاورزی باید خدمتتان عرض کنم ما جهاد کشاورزی را فقط سالی یک بار اینجا می بینیم آن هم اول تابستان که یک شیشه سم را به ما می دهند برای آفت کشی آن هم خودشان نمی آورند می دهند به یک تراکتور بیاورد اینجا بپاشد. پول تراکتور هم خودمان باید بدهیم.

دامپزشکی هم سالی یک بار برای تزریق واکسن تب برفکی می آید. هر سال واکسن تب برفکی را رایگان تزریق می کردند امسال 150000 تومان پول گرفتند دلیلش هم که سوال کردیم گفتند: این واکسن خارجی است در حالیکه با همان واکسن ایرانی که قبلا تزریق می کردند هیچ فرقی نداشت.
می پرسم برای وام و تسهیلات به جهاد کشاورزی مراجعه نکرده اید؟ می گوید: برای تسهیلات به جهاد نرفته ام. تا 7 الی 8 سال پیش وام های کلانی به گاوداری ها می دادند حتی تا 400 میلیون . ولی حالا 40 تا 50 میلیون میخواهند بدهند آن هم با سود بالا که برای ما ارزشی ندارد.
از او درباره مشکلاتشان میپرسم با گلایه می گوید: مشکل اصلی ما که از شما خواهش می کنم پیگیری کنید مشکل آب است. خودتان از نزدیک می بینید ما اینجا آب نداریم تابستان است و هوا گرم. مجبوریم برا رفع تشنگی گاو ها و گوسفندها با گاری از تلمبه های اطراف آب بیاوریم، اگر تلمبه خاموش باشد تکلیف ما چیست؟  ما حتی آمدیم لوله کشیدیم از زمین بغل آب می خریم آن هم گاهی هست گاهی نیست.

می پرسم پیگیری نکرده اید به شما آب بدهند می گوید:چند بار تابه حال به اداره آب مراجعه کرده ام گفته ام یک انشعاب آب به ما بدهید به اندازه ای که این زبان بسته ها تلف نشوند. هر مقدار هم خرج لوله کشی و انشعاب بشود تا ریال آخر خودمان می دهیم ولی قبول نکردند. آیا خدا را خوش می آید؟
 از محمد علی نبی پور درباره آینده شغلی اش می پرسم با بغض می گوید: من قبلا 70 تا گاو داشتم الان شده 45 تا. خدا شاهد است آن گاو ها را فروختم تا خرج این ها را در بیاورم . آخرش چی می خواهد بشود؟  آخرش می خواهد یک گوساله تحویل من بدهد که مشخص نیست زنده بماند یا نه.

این دامدار با گلایه از واردات گوشت برزیلی می گوید: از وقتی که گوشت برزیلی وارد شده دیگر کسی این گوشت ها را تحویل  نمی گیرد. کارمان حسابی کساد که چه عرض کنم در حال نابودی است. هر دامدار در طول سال دو تا ضرر بزرگ میدهد یکی در تابستان برای تهیه کاه ، یکی هم در زمستون برا تهیه سیلو.
 او در پایان می گوید: صحبت پایانی من این است شما را به خدا به مشکلات ما رسیدگی کنید، خصوصاً مشکل آب، اینطور اگر پیش برود تا یکی دو سال آینده همه این گاو ها را باید یا بفروشیم یا از تشنگی تلف می شوند.  ما که جز این کار کار دیگری نداریم اگر آن را از دست بدهیم سه خانوار کارشان از دست می دهند. خودتان را بگذارید جای ما، اگر جای ما بودید چی کار می کردید؟