وبلاگ حرف بچه های دولت آباد نوشت :من یک روستایی انقلابی هستم

روی سخن من با حاج آقایی که فکر می کنه بچه تهرونه، هست. پس می نویسم شاید این نوشته به دست این حاج آقا برسد.....

کاخ نشینی امروز برخی ها باعث شده آنها کوخ نشین ها را از یاد ببرند و خاطرات روستاهای خود را فراموش کنند و خودشان را شهری بدانند اما به چه قیمتی حاضر هستیم به گذشته پشت کنیم، به قیمت تحقیر!

ملاک انقلابی بودن روستایی و شهری بودن نیست و این معیار را بزرگان انقلاب هیچ‌گاه به‌عنوان ملاک انقلابی بودن مطرح نکرده‌اند، بلکه تقریباً برعکس این قضیه است و بسیاری از بزرگان انقلاب، مستضعفان و پابرهنگان را از یاران اصلی انقلاب شمرده‌اند.

اینجا ایران اسلامی است و همه انقلابی هستند و انقلابی بودن به شهری یا روستایی بودن نیست. به دور از انصاف است که فقط ناف شهری ها را با انقلاب بریده باشند، با اینکه اکثر انقلابی ها بچه و بزرگ شده روستاها هستند.

من به روستایی بودنم افتخار می کنم و به اینکه یک روستایی انقلابی هستم می بالم.
ما به این افتخار می کنیم زمانی که این حاج آقا به همراه خانواده اش به جت اسکی و برای تفریح به کنار دریا می رفت جوانان روستایی در جبهه های جنگ به شهادت می رسیدند.
من به این افتخار می کنم که در روز تاسوعای حسینی به عزاداری سرورم می روم و این حاج آقا به اسکی روی آب می رود.

شاید درست باشد که روستاهای ما جمعیتی ندارد و مطرح نباشد؛ اما در هر خانه عکس امام خمینی (ره) و امام خامنه ای را بر روی دیوارها نصب کرده ایم و با نگاه به آن یاد آرمان ها و هدف اصلی که ظهور آقا امام زمان (عج) است می افتیم و افتخار می کنیم به چنین آن ها.

خدیجه بانیانی- سفره ایی بود و نان و نمک و برکت و آرامشی آن روزها همه بودند و حس با هم بودن به خوبی لمس می شد.

حتی اگر یک نفر به مدت چند دقیقه نبود اطرافیان را به تکاپو می انداخت و سراغش را می گرفتند گذشت و افسوس از این گذر بی بازگشت….

امروز پدر کو و مادر کجاست خواهر چه مفهومی دارد و آیا برادر هم آن تکیه گاه مطمون کوچک تر ها می شود یا خیر؟

با تارهایی نامرئی از فناوری های قرن جدید فاصله ای تصاعدی بین افراد ایجاد شده قسمت اعظم امور روزمره متصل به این تارهای بی محبت می گذرانیم و مثل عروسک ها حرکات و رفتارهایمان تنظیم شده با این فضاست

مرد تاد زمانی که بیرون از خانه است نه حضور جسمی دارد و نه حضور روحی به خانه که وارد می شود به فرض این که دغدغه شغلی و مالی وجود نداشته باشد یا با موبایل مشغول است یا با لپ تاپ...

مادر دیگر کنار بچه ها به کشیدن ناز و گفتن قصه و بازی نیست برای آرامش ظاهری با هزینه ای نه چندان زیاد بچه را مشغول بازی هایی میکند که نه آینده دارد و نه روح پاینده.

تکالیف بچه ها دیگر در خانه برررسی نمی شود و او در بازگشت از مدرسه کیفی پر از غلط املایی و اشتباهات خط قرمزی دارد.

کارگردانی در آن دور دست ها شاید هم همین دور و بر همه را کنترل می کند، نکند رشته ای از این فضا پاره شود و ارتباط سرد در یک نقطه از این کانون به ظاهر پایدار گسسته شود.

چشم و گوش کوچک تر ها بدجور باز شده و حریم امن عفت و شرف شکسته شده نمی دانیم چه کنیم چرا که گاهی فرهنگ استفاده را نداریم و فقط می نازیم به این که پولش را داریم پس استفاده می کنیم.

تا کنون از خودتان پرسیده اید چرا تنها کالایی که شاید روز به روز قیمتش افت میکند برعکس نظام افزایشی بازار موبایل و فناوری های ارتباطی است.

کاش مثل قدیم بیشتر انرژی مصرف شده ما انرژی ماهیچه ای بود و افکار مثبت سپیده دم ها فضای زندگی ما را پر می کرد یادمان باشد سرمایه هر خانواده فرزندان سالم و لایق است نه متمدن بودن به سبک غرب زدگان.

وبلاگ دانشجویی دانشکده علوم تربیتی نوشت: به قول های قبل کنکور عمل کرده ایم؟

حاج حسین یکتا در اخرین روز از دوره خط امام ۹۴ بسیج دانشجویی استان فارس بیان کرد:

اربعین مقدمه خیلی حرف ها می باشد آینده ما آینده گفتمان برتر است نقش خود را مشخص کنید

آیا ما گره امام زمان را باز کرده ایم تا گره زندگی خودمان باز شود به قول های قبل از کنکور عمل کرده ایم

امروز پایان کار نیست بلکه آغاز کار پایان شده است.

اربعین ۲۲ بهمن دیگر است. در دوره اصلاحات شهیدان به کمک ما آمدند.

دیدار بعدی ما اربعین

وبلاگ بهار هستی نوشت:   Angry birda و هزار و یک جور توطئه

سرگرمی بسیار جالبی است و با خاصیت کشش عجیبی بچه را چندین ساعت سر جایش میخکوب می کند.
از چند نفر پرسیدم:

چرا پرنده نقش اصلی را دارد؟

چرا فلاخن وسیله اصلی است؟

چرا خوک ها سبز رنگ هستند؟

چرا هر بار نسخه جدید و به روز تهیه می شود؟

چرا در تصاویر پس زمینه مسجد و اماکن مذهبی طراحی شده؟

چرا سن و سال نمی شناسد؟

چرا خوک ها در بلندی قرار دارند؟

و هزاران چرای دیگر…

چرا و چرا و چرا

نرم افزار پرنده های خشمگین یک برنامه طراحی شده ی دقیق و نرم افزار منفی گرای ضد اسلامی است که بر طبق بررسی هایی سوالات فوق مرا به پاسخ های زیر رساند.

پرنده همه جا حضور دارد مخصوصا گفجشک که یک گونه فرصت طلب است که با هر شرایط می سازد و زنده می ماند.(مفهوم نژاد اسرائیل)

فلاخن وسیله ای ساده اما دور برد که به راحتی فرد را به هدفی دو رو معین می سازد.(مفهوم: نرم افزار ها و فیلم های ضد اسلامی صهیونیستی)

رنگ سبز رنگ مقدس و آرام بخشی است که در بین مسلمانان پذیرفته شده و متبرک است ما دین و مذهبمان را با این رنگ میشناسیم.(مفهوم: آن را از نظر یهود این است که سبز رنگ نجسی است چرا که خوک حیوانی کثیف و متعفنی است)

کودکان و حتی بزرگ ها و کلا انسان تنوع طلب است وجود نسخه های بروز و جدید جزابیت برنامه را هزاران برابر کرده و خود راهی برای ترویج آن بین نسل های جدید می شود.

در نسخه های انگیری برد تصاویری از مناره و مسجد و اماکن مذهبی وجود دارد و مشخص است که جنگ بین به اصلاح اسلام است و یک فرقه خاص.

جذابیت های این نرم افزار با وجود رنگ های جذاب و جوایز و تشویق های درونی آن هر فردی را با هر سن و سالی به خود جذب می کند.

خوک های سبز متاسفانه نمادی از مسلمانان در این نرم افزار اند چون جایگاه اسلام همیشه متعالی تر از دیگر فرقه ها بوده است.

و کلام آخر…

ما هم تمدنی کهن و فرهنگی عظیم آغشته با دینی مبین داریم پیامبران و امامان پهلوانان شهدا ارتش و سپاه همه و همه به راستی جای بازی های رایانه ای تولیدی آغشته با آمیزه های ملی دینی باستانی بین ما واقعا خالی است.

وبلاگ محترمانه نوشت: سالی یک روز تحویلمان می گیرند!

.

وبلاگ حجاب برتر نوشت: وبلاگ نویسان نیز خبرنگارند

زهرا شفیعی- در هر سال تاریخ های زیادی با مناسبت های گوناگون برای یادآوری تعیین شده است روزی برای یادآوری زحمات خبرنگاران تعیین شده است.

یک خبرنگار موفق باید شجاع باشد تا بتواند به هر منطقه ای سفر کند او باید اطلاعات کافی از جامعه داشته باشد تا بتواند با مردم ارتباط برقرار کند مشکلات جامعه را بداند و برای حل آن گزارش تهیه نماید و به دست مسئولین برساند در سال های اخیر تعداد وبلاگ نویسان بسیار افزایش یافته است به طوری که رقابتی تنگاتنگ در میان آنان وجود دارد هر وبلاگ نویس سعی در بروز بودن اطلاعات و تهیه صحفه های متعدد می نماید تا از وبلاگ نویسان دیگر پیشی بگیرد.

این رقابت در عین دوستی انجام می گیرد به طوری که بعضی از وبلاگ نویسان با کمک یک دیگر گروهی را تشکیل داده و یک وبلاگ را ارائه می دهد در طی این مدت در صورت دلخواه شما می توانید به گروه آنها بپیوندید و نویسندگی(فعالیت) خود را در این حوزه آغاز کنید.

طراحی صحفه وب بسیار در جذب کاربران موثر است گاهی حتی می تواند تاثیر بسیار بیشتری نسبت به نوشته داشته باشد اگر یک صحفه کسل کننده و بی روح باشد کاربر پس از چند دقیقه از صحفه شما بیرون رفته و به دیگر سایت ها رو می آورد.

کار هر نویسنده وبلاگ مانند بقیه خبرنگاران است اگر این نویسندگان شجاعت داشته باشند در طی چهاچوب قانون انتقادات پیشنهادات سیاسی اجتماعی و فرهنگی را بیان می کند از قدیم گفتند که تاثیر نوشته بسیار بیشتر از سخن می باشد. وبلاگ نویسان با استفاده از ادبیات زیبای خود منظور خود را به خوبی به کاربر می رساند و از او درخواست می کنند که انتقادات خود را نسبت به نوشته خلق شده ارائه دهد این انتقادات و پیشنهادات بسیار در بهبود کیفیت وب تاثیر می گذارد.

نویسندگان وبلاگ همانند خبرنگاران می بایست از مشکلات جامعه آگاه بوده و آن ها را مورد بررسی قرار دهد سپس طی مراحلی گوناگون و طی مصاحبه با افرادی که به موضوع زلفی پیوند داده اند مطالب خود را به بهترین شکل ممکن طراحی می کنند تمامی کار وبلاگ نویسان هم مانند کارخبرنگاران می باشند آنان هم مانند خبرنگاران با مردم سر وکار دارند به نقد افراد و مسئولین می پردازند و از خواسته های خود و مردم می گویند وبلاگ نویسان نیز مانند دیگر خبرنگاران با تدبیر خود زمان را مدیریت کرده و طی فواصل گوناگون خبرهای جدید ارائه داده و هم خود و هم وبلاگ را به روز کنند.

در جهان بعضی خبرنگاران به دلایل گوناگون بیشتر مورد توجه مردم قرار می گیرند یا به گونه ای مشهور تر هستند، وبلاگ نویسان نیز همین گونه هستند و توجه مردم با نظارت و دفعات بازدید و آمار بازدید معین می شوند، پس میتوان گفت هر وبلاگ نویس یک خبرنگار است..

وبلاگ ما با ولایت زنده ایم نوشت: روستای رویایی، رویای زیبایی....

من یک روستایی هستم اسم روستا آمد و طبیعت بکر و دست نخورده به یادم آمد.

اسم روستا آمد و هوای پاکیزه و بدون دود آن به یادم آمد

اسم و روستا آمد و مردم پاک و بی آلایش آن به یادم آمد

اسم روستا آمد و غیرت و مقاومت مردان روستا به یادم آمد

اسم روستا آمد و زرنگی و کاری بودن زنان روستا به یادم آمد

خلاصه روستا هست و یک عالمه عشق و علاقه که میان مردم روستا موج می زد.

روستا که می گوییم یاد کشک دوغ ماست و انواع غذا ها و خوراک های محلی می افتیم.

روستا که می گوییم یاد دلاوری ها و فداکاری های غیور مردان و زنان روستایی می افتیم که در تمامی صحنه های کشور حضور قطعی و دائمی دارند و علاوه بر نقش برجسته آنان در تولید محصولات غذایی فرهنگی و….

نقش آنان در هشت سال دفاع مقدس و انقلاب نیز برجسته و قابل توجه است من یک دختر روستایی هستم و زحمات و رنج ها سختی ها خوشی ها آرامش ها آسایش ها نا آرامی ها و تمام مسائل روستا را با گوشت و خون خود درک کرده ام.

زحمات مردان روستایی که چه در زیر آفتاب داغ و گرم تابستان و چه در سرما و باران زمستان به کار های کشاورزی و دامداری و دیگر کارها مشغول اند را به چشم دیده ام رنج هایی که یک زن روستایی و زحمات آنها را که دوشادوش همسرش در کشاورزی دام داری و…کشیده است با چشم دل خود دیده ام.

پای صحبت بزرگان و پیران روستا که می نشینیم از سختی های دوران انقلاب و فداکاری های که از خود نشان داده اند، صحبت های دلنشین و شیرینی می شنویم که در آن روزها جوانان روستایی با عشق و علاقه و داوطلبانه در جبهه حضور فعال داشتند و فداکاری هایی را رقم زدند که تاریخ به چشم خود ندیده است و بعد از انقلاب هم این فداکاری ها در عرصه های علمی و چه در عرصه های فرهنگی و غیره وجود داشته است بسیاری از کسانی که امروز به مدارج علمی بالایی رسیده اند روستایی اند و بسیاری از مسئولین کشوری و لشکری نیز در اصل از روستا برخواسته بودند.

خلاصه همه چیز یک کشور مدیون مردمان روستایی است مردمانی که پشت رهبر و کشور خود را در تمام لحظه های سختی و رنج خالی نکردند و همچنان در تمامی میدان ها از خود غیرت نشان داده و وارد عمل می شوند. خلاصه روستایی یعنی بی آلایش ترین مردم در روی زمین یعنی فعال ترین نیرو کاری دنیا و مسئولانی هم که بعضی مواقع یادشان می آید به خاطره گویی بپردازند و برای اینکه حرفی زده باشند، دل مردم روستا را می شکند، بدانند که کارشان به جز خدمت به خلق نیست و حداقل یاد پشتیبانی مردم روستایی از خودشان بیفتد...

گر بدان بال عشق و علاقه و صمیمیتی قلب روستایی را به دست آور غنیمتی

وبلاگ سلام مشاور نوشت: اهدافمان را سمبه گذاری کنیم

در صنعت وسیله ای به نام سمبه ابزار وجود دارد که بوسیله آن اثری بسیار ریز و کوچک بر روی فلز، شیشه، چوب های صیقلی و … می گذارند (دستی یا توسط دستگاه) تا هنگام سوراخ کردن آن قطعه، سر مته دقیقا همانجا را سوراخ نماید و اینطرف و آنطرف نرود و در واقع مته مسیر خود را به راحتی پیدا کند.

سمبه نشاننیز نام اثری است که توسط سمبه ابزار بر روی همان قطعه ایجاد نموده ایم تا آنرا سوراخ نماییم.

در زندگیقبل از نفوذ به هر کاری، قبل از شروع هر عملی، قبل از رخنه در هر دلی، قبل از شروع هر اقدامی جهت نیل به اهداف، باید آنرا نشانه گذاری کرده و هدف را با مقیاس دقیق آن اندازه گیری و مشخص نماییم. پس از آن می توانیم به راحت سوراخ را ایجاد نماییم. بدون هیچ انحرافی و اتلاف وقت و انرژیی. در صورت عدم مشخص کردن دقیق هدف، شاید به نتیجه برسیم ولی نه آن نتیجه مطلوبی که ما مد نظرمان بوده است.

مثلا هدف من خرید یک واحد آپارتمان است. اما آیا همین کافیست؟

من این هدف را به این صورت سمبه نشان می کنم: من یک منزل ۱۰۰ متری با ۲ اتاق خواب طبقه اول یا دوم یک آپارتمان که دارای پارکینگ هم باشد و همچنین در حاشیه خیابان نبوده و در نزدیکی آن مدرسه نباشد و همچنین یک پارک چه کوچک و چه بزرگ در نزدیکی این اپارتمان باشد و مبلغ آن حداکثر ۱۳۰میلیون باشد.

من دقیقا همین مشخصات را به بیش از ۲۰ مشاور املاک داده و همچنین در راستای هدفم صبحها در ساعات بیکاری ام به صفحات نیازمندیهای روزنامه مراجعه کرده و عصرها به سایر مشاورین املاک سر میزنم. و در آخر پس از یک یا دوماه با من تماس گرفته می شود و می گویند : آقا منزلی که مد نظر شما بود پیدا شده، تشریف بیارید برای معامله.

بلی همین است. اهداف باید مشخص شده با جزئیات کامل و ریزه کاریها انتخاب شوند. در غیر اینصورت شاید به هدف مدنظرمان برسیم اما نتیجه آن دقیقا همانی نخواهد بود که ما در نظر داشتیم.

وبلاگ حرف های دلم نوشت: گوش جانم ناشنواست به گلبانگ حق

مریم زارعی- نمیدانم چرا گوش هایم منتظر شنیدن هر صدایی می ماند جز اذان، پیک حق ندا می دهد بشتابید به سوی رستگاری این جا بهشت را تقسیم می کنند پس چرا خبری از اجابت کنندگان نیست پناه می برم به تو ای خداوند منان از شر هر چه وسوسه گر است.

صدای آواز، آهنگ، صدای زنگ تفریح، صدای تلفن، سریالی که دنبال می کند...

چقدر هیجان زده می شوم از این ها وای بر من کو آن حالت روحانی که در زمان پیامبر اسلام(ص) پشت شیطان می شکست و بینی او را به خاک می مالید.

خداوندا نور و عظمتت وصل ناپزیر است پس چرا من به تکه یخی تبدیل شده ام که هراسانم از جاری شدن به سوی تو خدایای خوبم روح و جانم را در زمزم و کوثرت شست و شو ده آن طور که شایسته خلیفه الهی هستم مقرب درگاهت قرارم بده. من لذت های این دنیا را نمی خواهم تو مرا به خود بخوان با صدای دلنواز اذان همان که به رسول بر حقت وحی فرمودی همان که با نام اعظمت الله شروع و ختم می شود. برمی خیزم و وضو می سازم خدا مرا به سوی خود می خواند، الله اکبر از این جبروت، الله و اکبر از این حضور پرشور. من رستگاری می جویم از نمازم حال عجیبی است قد قامه الصلاه.

وبلاگ میلاد دوباره قلم نوشت: شهید کوچک شاهد بزرگترین جنایت شد

قبل از شکستن آینه، فقط ۱۸ ماه رُخش به انعکاس نشست.

ناگهان آتشِ بغضِ عدو، رخ آینه را شکست.

آیه کوچک مظلومیت سوخت و شهید کوچک شاهد بزرگترین جنایت شد.

آتش غنچه به دشت سرایت کرد.

یکی گفت کربلا باقیست . . .

علی، گهواره، آه، شیرخواره . . .