سفرنامه اربعین؛ از زیارت خاک بهشت تا دکانی در خرمشهر
به گزارش سرویس شهرستان های شیرازه به نقل از صدای خرامه، چهل روز گذشت... در آن غروب خون آلود، هنگامی که خنجر شقاوت ها و نامردی ها، گلوی آخرین مبارز را درید، آن گاه که زنان و فرزندان داغدیده در میان رقص شعله های آتش خیمه هایشان، به سوگ مردان در خون غلتیده خود نشسته بودند، دشمن به جشن و سرور ایستاد، خیابان ها و کاخ ها را برای جشن ها مهیا ساخت و به انتظار ماند تا در میان دل های چون لاله پر خون اسرا به برپایی جشنی تمسخرآمیز بپردازد.
اما زینب، این ستون پابرجای کاروان اسرا همه چیز را به گونه ای دیگر رقم زد. به راستی چه کسی می داند چگونه زینب با وجود سنگینی کوهی از مصائب بر شانه هایش، بغض غم ها را فرو داد و قدم بر قله رفیع عزت و آزادگی گذاشت.
با سخنان زینب، کربلا به بلوغ رسید و خون شهدا جوشید و جوشید تا آن جویبار خونی که در غریبانه ترین حالت ممکن بر زمین جاری شده بود، در اربعین حسینی، رودی خروشان شد. چهل روز بود که یزیدیان جز رسوایی و بدنامی چیزی ندیده بودند و بزم و شادی شان آلوده به شرم و ندامت شده بود. چهل روز بود که درخت اسلام ریشه در خون شهدا، استوارتر و راسخ تر از همیشه، به سوی فلک قد می کشید.
اربعین 1437 از راه رسید، هنگام میثاق و پیمان دوباره است؛ یک جمعیت 27 میلیونی که از 80 کشور جهان در بیش از 9 هزار هیئت مذهبی به سوی کربلا روانه شده اند بیعتی دوباره را در تاریخ جهان اسلام ثبت کردند.
آغاز سفرنامه اربعین را با گزیده ای از سخنان حجت الاسلام علیرضا پناهیان در مسجد حنانه شهر نجف آغاز می کنیم که گفتند: زائر کربلا جان خود را به خطر می اندازد تا دین زنده بماند پس دولت هم باید تا آنجا که می تواند به او خدمت کند.
قرار است پل ثوره العشرین واقع در خیابان ابوصخیر شهر نجف، نقطه آغاز پیاده روی ایرانیان به سمت کربلا باشد، البته تاکنون میلیون ها نفر از این مسیر عبور کرده اند و این جریان، همچنان ادامه خواهد داشت.
نکته ای که شاید در این مسیر کمتر کسی به آن توجه داشت، عدم وجود عکس یا بنر شخصیت های سیاسی کشور عراق بود، دلیل آن هم این است که علی رغم وجود گروه های مختلف سیاسی و مذهبی در این کشور، این اربعین حسینی است که آنها را پای سفره وحدت نشانده تا به زائرین خدمت کنند.
پیاده روی اربعین درس های متفاوتی را در دل خود جای داده است که بنا به درک هر شخص، میزان آن متغیر است، به طور مثال اگر کوله پشتی هر فرد را مصداق گناهان برشمریم کسانی که کوله سبک تری داشتند این مسیر را راحت تر پیمودند؛ دوست و همراه نیز بسیار موثر بود، مسلما بخشش، سخاوت، ایثار و فداکاری دوست است که پیمایش این مسیر را راحت تر خواهد کرد.
اینجا موکب جابربن عبدالله انصاری واقع در کنار عمود 286 است، جایی که بیش از 50 تن از جوانان روستای معزآباد جابری شهرستان خرامه در حال خدمت رسانی به زوار هستند؛ نکته جالب این موکب در پذیرایی از زائرین این بود که در این موکب، خوراکی های خاصی همچون چای آویشن، شربت انجیر، فالوده شیرازی و آش سبزی توزیع می شد.
این مراسم، انسان را به فکر ایام بعد از ظهور فرو می برد، زمانی که خدمت به هم نوع، پیر و جوان نمی شناسد، کوچک و بزرگ نمی شناسد، همه در فکر یک چیزند، کسی فکر گناه کردن را در ذهن ندارد، همه مقصد خود را شناخته اند و به سوی آن حرکت می کنند.
کمتر از دو کیلومتر تا بین الحرمین فاصله است، پای عمود 1419 صدای آشنایی می آید، عده ای از جوانان ایرانی دور هم جمع شده اند و نوایی را سر می دهند: ای اهل حرم میر علمدار نیامد، سقای حسین سید و سالار نیامد، فرزند علی ساقی کوثر که به غیرت، شد ساقی اطفال عطش دار نیامد.
5 ستون مانده به بین الحرمین و کم کم قامت سقای کربلا رخ نمایی می کند؛ دل ها در آستانه یک پیوند بزرگ است، آرزویی که یک عمر در دل ها مانده بود به واقعیت تبدیل شده و قرار است تا دقایقی دیگر، در قطعه ای از بهشت پا نهاده شود.
بین الحرمین قطعه ای از بهشت
اما چند نکته؛ زائرینی که در روزهای آخر تصمیم به بازگشت داشتند با مشکلاتی مواجه شده بودند، فضایی که به عنوان گاراژ نجف معروف بود علاوه بر نداشتن فضای مناسب از حیث نور، بهداشت و ... مردم را دچار سرگردانی کرده بود؛ متاسفانه با تاریک شدن هوا، نظارت نیز به خواب رفته بود.
در کشور عراق، قدم به قدم حرکت زائرین خدمات رایگان به مردم ارائه می شد اما متاسفانه مرز شلمچه به دکانی برای عده ای تبدیل شده بود؛ افرادی که در لفافه محافظت از خودروها، مبلغ 50 هزار تومان از مردم مطالبه کرده تا بگذارند خودروهایشان در گوشه ای از بیابان خرمشهر پارک شود.
به هر حال اربعین امسال هم به پایان رسید اما نکته اساسی این حرکت بزرگ این بود که مردم دنیا، شکل کوچکی از روز ظهور حضرت مهدی (عج) را به چشم دیدند، روزی که مردم سراسر جهان برای بیعت با امام خود به سوی او حر کت خواهند کرد.