پدرم هم در زمان حیاتشان و هم پس از مرگشان معلم بودند/ معلمی دردِ ولی دردِ شیرینیه!
به گزارش سرویس شهرستان های شیرازه به نقل از "کازرون خبر"، هفته معلم بهانهای شد برای یاد کردن از عزیزانی که با تمام وجود درس زندگی را به ما آموختند و قطعا مرحوم محمدهاشم محسن پور یکی از الگوهایی است که می توان از او با افتخار نام برد.
معلمی که در زمان حیاتش وصیت کرده بود پس از مرگش بدن او را جهت تشریح و انجام امور علمی به دانشگاه علوم پزشکی اهداء کنند و اکنون پیکر این معلم جاویدان طبق وصیتش پس از مرگ هم درسآموز دانشجویان علوم پزشکی دانشگاه کازرون است.
به مناسبت فرارسیدن هفته معلم سراغ فرزند مرحوم محسنپور رفتیم تا با منش این معلم کم نظیر بیشتر آشنا شویم.
فرزند مرحوم محسنپور در گفت و گو با خبرنگارما پدر را معرفی میکند و میگوید: پدرم متولد سال 1320 در کازرون بودند و پنج فرزند(4 دختر و یک پسر) داشتند. تا کلاس چهارم ابتدایی در مدرسه پولادی کازرون تحصیل کردند و پنجم و ششم ابتدایی را بصورت جهشی در یکی از مدارس شیراز امتحان دادند و پذیرفته شدند.
رضا محسنپور اضافهمیکند: مقطع دبیرستان را هم در مدرسه شاهپور(شهید بستانپور) به پایان رساندند و مقطع فوق دیپلم را در دانشسرای کشاورزی شیراز و لیسانس را هم در دانشگاه جندی شاپور اهواز گذراندند.
وی در ادامه بیان داشت: پدر کاملا آدم جدی بودند، نه تنها در مدرسه بلکه در جامعه هم همینطور بودند و همیشه شاگردهای ایشان میگویند علاوه بر آموزش دروس، به ما درس زندگی می دادند.
محسنپور پدر را عاشق تدریس میخواند و عنوان میکند: مرحوم پدرم دبیر زیست بودند و جزء افراد پرتلاش بین همکارانشان بودند، برای مثال وقتی میخواستند قلب یا دیگر اجزاء بدن را سرکلاس تشریح کنند قلب گوسفند را خریداری میکردند و این کار بطور عملی انجام میدادند در حالی که خیلی ها حاضر نیستند به خود سختی دهند و چنین کارهایی انجام دهند.
رضا از تصمیم پدر و اینکه که چقدر مصمم برای اهداء پیکرش به دانشگاه تلاش کرده است میگوید و خاطرنشان میکند: پدرم در سلامت کامل بود اما حدود 2 ماه قبل از اینکه فوت بکنند تصمیم خود را با ما(خانواده) درمیان گذاشتند، البته خیلی قبل تر از آن بدون اینکه کسی مطلع شود راجع به مسائل مختلف علمی و شرعی این عمل از مراجع علمی و دینی تحقیق کرده بودند و زمانی که مجوز لازم را گرفتند به ما اطلاع دادند.
وی در ادامه گفت: در ابتدا شُکه شدیم چون اولین باری بود که با چنین مسئلهای روبرو میشدیم ولی با توضیحاتی که دادند رضایت خانواده را هم جلب کردند و ما هم به تصمیم ایشان احترام گذاشتیم.
مهندس محسنپور در پاسخ به این سئوال که «واکنش جامعه و اطرافیان پس از اهداء پیکر مرحوم محسن پور به دانشگاه چه بود؟» اظهارداشت: واکنش ها هم مثبت بود هم منفی البته واکنشهای مثبت بسیار بیشتر بود و کسانی هم که مخالفت میکردند به علت تردیدی بود که نسبت به مسائل شرعی یا ناخوشایند بودن دفن کردن یک بدن پاره پاره پس از سالها داشتند.
وی میافزاید: خیلیها به ما مراجعه میکردند و از مراحل اهداء پیکر به دانشگاههای علوم پزشکی سئوال میکردند و ما هم آنها را راهنمایی میکردیم، برای نمونه جمعی از شاگردان مرحوم پدرم در مراسم ختمی که در شیراز برگزار شد اعلام کردند که درخواستی به دانشگاه علوم پزشکی شیراز و دانشکده پزشکی کازرون ارائه داده اند تا بعد از مرگ پیکرشان به دانشگاه تحویل داده شود.
رضا محسنپور در پاسخ به این سئوال که «اگر پدر در قید حیات بودند و دوباره با چنین درخواستی روبرو می شدید چه واکنشی نشان میدادید؟» بیان کرد: هیچ مشکلی نداشتیم و بازهم میپذیرفتیم چون پدرم میگفتند اهداء بدن به دانشگاه یک نوع وقف است که قبل از اینکه جسم از بین برود و بپوسد باعث خدمت به جامعه پزشکی میشود.
وی در پاسخ به این سئوال خبرنگار ما که «ویژگی بارز مرحوم محسن پور چه بود؟» گفت: راست گویی و صداقت خصوصیت برجسته ایشان بود، پدرم همیشه میگفتند: «راست بگو و برو توی دهان شیر» و همچنین خیلی اخلاق مدار بودند و در 36 سالی که با ایشان زندگی کردم یک بار حرف زشت از ایشان نشنیدم.
فرزند مرحوم محسن پور در پاسخ به این سئوال «که اگر در یک جمله بخواهید پدر را معرفی کنید چه می گویید؟» تصریح کرد: پدرم هم در زمان حیاتشان و هم پس از مرگشان معلم بودند یعنی با مرگشان هم به ما درس داد.
رضا در پایان جمله پدر را که میگفت: «معلمی دردِ ولی دردِ شیرینیه» به یاد میآورد و تاکید میکند: کسی میتواند معلم باشد که عاشق این کار باشد و معلمهایی که دلسوزانه کار میکنند فقط دارند با عشق کار میکنند و اگرنه از نظر مادی چیز قابل توجهی نصیب انسان نمیشود.