به گزارش شیرازه  در این اوضاع بد اقتصادی که دارا و ندار از گرانی و تورم و رکود گلایه می کنند، در بازارچه شهر قیر به پارچه فروشی برخورد کردیم که نگاهش به زندگی با همه ما فرق داشت و به قول خودش «هیچ آرزوی دنیایی ندارد».

قمبر بی غم، متولد 1355 است که در شهر خنج (از شهرهای همجوار قیروکارزین در استان فارس) و بزرگ شده شهر قیر می باشد، شغلش پارچه فروشی است و 11 فرزند دارد.

گفتگوی زیر توسط خبرنگار پرگون با این پارچه فروش 40 ساله قیروکارزینی انجام شده است.

چند ساله بودید که ازدواج کردید؟

-من در 14 سالگی ازدواج کردم و آن زمان همسرم نیز 12 سال بیشتر نداشت.

چند فرزند دارید؟

-درحال حاضر 11 فرزند دارم.

ماشاءالله، زیاد نیست؟

-ده فرزند که چیزی نیست، تازه اول عمرست و آدم باید بیش از چهل فرزند داشته باشد (با خنده)

فرزند بزرگتان چند سال دارد؟

-فرزند اول من 19 سال دارد و آخرین فرزندم شیرخواره است.

آیا قصدی برای فرزند بعدی هم دارید؟

انشاءالله فرزند بعدی هم در راه است و چند ماه دیگر به دنیا خواهد آمد.

با این اوضاع گرانی و رکود، سخت نیست؟
-ما هیچ آرزوی دنیایی نداشته و نداریم، از 15 سالگی ام تا به امروز هیچگاه آرزوی مسائل دنیوی را نداشته ایم. هرکسی که بخدا توکل بکند و به دنبال لقمه حلال باشد هرگز درمانده نخواهد شد.

شغلتان پارچه فروشی است؟

-من هرکاری که بتوانم انجام میدهم تا لقمه حلال به دست بیاورم و تفاوتی ندارد چه کاری باشد، در حال حاضر پارچه فروشی میکنم.

پس چرا این همه بیکار داریم؟
-نمیدانم، شاید اهل کار کردن نیستند، چراکه خدا روزی بندگانش را تضمین کرده و کافیست بخدا توکل کنیم و هیچ کاری را عار ندانیم آنوقت ببینیم روزی میرسد یا نه.

خانواده برایشان فرقی ندارد که شغل شما چه باشد؟
-نه فرقی ندارد، آنها فقط از من می خواهند که مال شبهه ناک سر سفره نیاورم، همین.

پسر بزرگتان ازدواج کرده؟
-بله، ازدواج کرده و یک نوه چند ماهه هم داریم.

دختر هم دارید؟
-نه، تمام فرزندانم پسر هستند.

دوست داشتید که خدا به شما دختر عطا میکرد؟
-بله، دوست داشتم، ولی واقعاً به تقدیر الهی راضی ام و فرقی نمیکند فرزندم دختر باشد یا پسر، اینها همه نعمت الهی است.

نمیترسید که از پس مخارج زندگیتان بر نیایید؟
-نه هرگز، کسی که 40 سال روزی اش را خدا داده است، چرا باید نگران باقی عمرش باشد؟ مگر تا امروز روزی ما نرسیده است؟ از امروز به بعد هم همان خدای 40 سال گذشته روزی ما را خواهد داد.
زمانی که ازدواج کردیم، شاید همه دارایی ما به 20 هزار تومان هم نمی رسید، ولی هر فرزندی که بدنیا آمد روزی اش را هم با خود آورد و امروز فرزندم قبل از ازدواجش خانه داشت، و این ها همه اش برکت خداست.
یکی از پسرانم که 14 سال دارد، خودش مغازه اجاره کرده و مشغول کارست. آدم اگر کار کند حتی اگر آدامس فروشی کند، روزی اش میرسد، ولی اگر تا 12 و 1 نیمه شب بنشیند و فردا تا ظهر بخوابد، یقیناً برای آمدن روزی اش منتظر معجزه نباشد.

اهل فضای مجازی و واتساپ هستید؟
- نه اصلاً، حدوداً یک سال قبل برای کار به دبی رفته بودم، چند شب موبایل دستمان بود و دیدم خیلی وقتمان را گرفته است، همان روز موبایلم را فروختم و یک موبایل ساده خریدم.

حرف آخر
-هر برکتی دیدم از فرزند است، و اینکه کار کنیم تا خدا کمک کند، من فرزندانم همه اهل نماز صبح هستند و این را مدیون لقمه حلال هستم. من می توانم مردم را فریب دهم و ظاهراً پول بیشتری برای خودم جمع کنم، امّا این پول ها آدم را زمین میزند، ولی کار کنیم و لقمه حلال به دست بیاوریم و راضی و قانع باشیم تا خدا به مال و فرزندمان برکت دهد. من برای فروش پارچه هایم به این و آن شهر هم می روم و بدنبال لقمه حلال هستم.
حرف آخرم اینست که کار کنید، مال حلال کسب کنید، از نان زن و بچه و تربیت اولاد نترسید چراکه خدا روزی میدهد نه بندگان.

- ممنون از وقتی که گذاشتید.

منبع: پرگون