در این گفت و گو که یک ساعت و نیم به طول انجامید وی بحثهای مهمی را مطرح کرد که بخشهایی از آن را در ادامه می خوانید

* در ایران به اندازه آلمان در صنعت سرمایه گذاری شده است اما بهره وری این کشور را نداریم
* رشد اقتصادی باید به بالای ۵ و به ۸ درصد برسد اما اکنون این رشد در حدود یک درصد است
* در ایران ۷ میلیون نفر بیکاری خود خواسته دارند و ۳ میلیون نفر دچار بیکاری اجباری هستند
* در ایران بهره وری پایین است و مردم نشاط کاری ندارند اما در کشوری مثل تایوان سا سنگاپور دولت خانه های مردم را نیز به یک کارخانه تبدیل کرده و خانواده ها کیتهای الکتریکی را در منزل مونتاژ کرده و به کارخانه ها می فرستند

* ایران به نسبت کشورهایی که با آن سنجیده می شود مانند عربستان و ترکیه از برتریهای بیشتری برخوردار است اما اقتصاد این کشورها را ندارد
* ما سر چهار راه اقتصاد منطقه قرار داریم و می توانیم تنها از انبار داری میلیونها دلار پول به دست بیاوریم
* از عسلویه می توانددر سال تنها ۱۰۰ میلیارد دلار صادرات گاز داشته باشد
* ملت ایران در دفاع ,سیاست به راه افتاد اما در افتصاد هنوز حرکت نکرده است

* سی سال پیش در امد سرانه ما از کره جنوبی بیشتر بود اما امروز درآمد سرانه آنها دو برابر ماست
* سوال اینجاست که این همه منابع چرا ما نمی توانی بهره برداری کرده و اقتصاد کشور خود را جلو ببریم
* من معتقدم طی ۳۰ سال گذشته پیشرفت بسیار زیادی در حوزه های مختلف و حتی افتصاد انجام شده است اما این کار تمام نیست و باید حرکت ادامه یاید
* نفوذ ایران وقتی در منطقه کامل می شود که کالای ایرانی در لبنان مصرف شود/فن آوری ایرانی به عراق صادر شود .ما وقتی بیشترقدرتمند می شویم که اقتصادمان قدرتمند شود آن وقت آمریکا از در دوستی با ما وارد خواهد شد آنها چون ما را ضعیف می بینند فشار وارد می کنند که پیشرفت نکنیم

* اقتصاد ما روح ندارد,کارگر ما با جان و دل کار نمی کند .دولت باید به مردم کمک کند که از این خمودگی بیرون بیایند با این کار مردم از عقب ماندگی و بیکاری نجات پیدا کرده وبه تولید فکر خواهند کرد.

* در کشور ما وقتی کارخانه ای دچار مشکل می شود کارگر بی خیال است اما در شرکتی مثل میتسوبیشی ژاپن وقتی شرکت دچار مشکل می شود به جای رییس چند نفر از کارگرها سکته می کنند این به دلیل آن است که کار برای آنها دارای نشاط است و اقتصادآنها داریا روح است.

* من از علما و مراجع می خواهم که به داد اقتصاد ما برسند و فرهنگ غلط استعماری که به جان مردم ما افتاده است را رسوا کنند.مسلمان باید به دنبال تولید و درآمد زایی باشد و کسی می تواند ادعای زهد کند که دنیا را داشته باشد اما به آن اعتنا نکند و ثروتش را در راه خدا مصرف کند.زهد این نیست که کار نکنیم ,به دنبال تولید و ثروت خود را افزایش ندهیم

* قناعت در مصرف است نه در تولید لذا علما باید وارد شده و ارزشهای فرهنگ اقتصاد اسلامی دوباره تعریف کنند
اسلام به تولید تکیه دارد و ما می توانیم الگوی اقتصاد اسلامی را به جهان نشان دهیم

* فرهنگ با حرف درست نمی شود با رفتار درست می شود ماهایی که اهل جنگ بودیم اگر رفتارمان تغییر کند نمی توانیم با حرف به مردم فرهنگ بیاموزیم

* نرخ سود بانکی,نرخ برابری ارز و ... همه به ضرر تولید است

*باید ۱۵۰ هزار بچه های جهادی که با جان و دل در زمان جنگ در جبهه و بعد در روستا ها کار می کردند و الان بازنشسته شده اند دوباره وارد کار کنیم تا فرهنگ اقتصادی جدید را ایجاد کنند .اقتصادی که بر تولید استوار است و روح دارد

*دولت از ظرفیت هنرمندان برای ترویج فرهنگ اقتصاد اسلامی عدالت محور و توسعه گرا استفاده کند

* دستمزدها در کشور ما از یک طرف زیاد است چون بهره وری پایین است و از طرف دیگر کم است چون زندگی یک خانواده را تامین نمی کند

* ارقام بودجه امسال خیلی بالا است و اگر درست توزیع نشود می تواند تورم ایجاد کند اما اگر درست توزیع شود تولید را افزایش می دهد

* وقتی پول را از بانک دور می کنیم وارد بازار بورس شده و حباب کاذب ایجاد می کند یا این که وارد بازار طلا شده و افزایش قیمت را به دنبال خواهد داشت.باید در مورد بانکها با تدبیر و اندیشه حرکت کرد تا کمک کننده تولید باشند
نه این که مانع جدید ایجاد کنند.باید قبل از بردن مناره اول چاره آن را بکنیم

انتهای پیام/70