کد خبر: ۱۱۴۵۱۷
تاریخ انتشار: ۱۱:۱۲ - ۰۳ مهر ۱۳۹۶

چرا امامان از نسل امام حسین علیه السلام هستند؟

گاهی سؤال می شود که براستی چرا نه تن از امامان شیعه، همگی از نسل امام حسین علیه السلام هستند و امام حسن (ع) از نسل خود، امامی ندارد؟
به گزارش شیرازه، گاهی سؤال می شود که براستی چرا نه تن از امامان شیعه، همگی از نسل امام حسین (علیه السلام) هستند و امام حسن (ع) از نسل خود، امامی ندارد؟

پاسخ:

۱- این سخن، مانند این است که کسی بگوید چرا شما بعد از حضرت اسحاق (ع) همه پیامبران را تا پیش از پیامبر خاتم، از نسل او برگزیدید و از فرزندان اسماعیل، کسی را انتخاب نکردید؟ مگر این مردم هستندکه پیامبر را انتخاب می‌کنند و در اصل مگر مردم، قادرند چنین کاری کنند...؟!

۲- اهل سنت، امامت را از افعال مکلفین دانسته و معتقدند که مردم(اهل حل و عقد = خبرگان)، باید امام را انتخاب کنند. حتی اگر یک نفر از اهل حل و عقد نیز، رأی به شخصی دهد، امامت او مشروعیت می‌یابد.

الف) قاضی ابوبکر باقلانی متوفی ۴۰۳ ه‍ .ق می­گوید:اگر شخصی خصوصیات لازم برای امامت را داشته باشد، با رأی و نظر یک نفر از اهل حل و عقد نیز، ثابت می‌شود و مشروعیت می‌یابد.[۱]

ب) تفتازی می‌گوید: امامت با رأی یک نفر از اهل حل و عقد، برای کسی که شایسته باشد منعقد می‌شود.[۲]

ج) قاضی ایجی می‌گوید: در امامت ... نیازی به اجماع نیست؛ زیرا دلیل عقلی یا نقلی بر آن وجود ندارد، بلکه بیعت یک نفر یا دو نفر از اهل حل و عقد کفایت می‌کند.[۳]

د) عبدالقادر بغدادی (متوفای ۴۲۹ ه‍): چون امامت با رأی یک نفر از اهل حلّ و عقد برای کسی که شایسته باشد، ثابت می‌شود، در صورت بیعت یک نفر، بر سایرین لازم است که از او اطاعت کنند.[۴]

بنابراین، نتیجه می‌شود که:

یک ـ حتی کسانی که رأی یک نفر را برای تعیین امام کافی می‌دانند نیز، قید می‌کنند که هم انتخاب کننده باید شرایط لازم را داشته باشد و هم انتخاب شونده.

دو ـ این سخنان، تلاشی برای توجیه آنچه بعد از رحلت پیامبر (صلی الله علیه وآله)اتفاق افتاده­ است، می­باشد وگرنه روح آیین اسلام با این حرف‌ها سازگار نیست.

از نظر شیعه، امر امامت امری انتخابی نیست، بلکه همان‌گونه که مردم در انتخاب پیامبر (ص)نقشی ندارند در گزینش امام نیز، ازخود اختیاری ندارند؛ زیرا امام، باید دارای عصمت و علم الهی باشد و هیچ‌کس جز خداوند، قادر نیست مصداق این شخص را معرفی کند؛ زیرا جز خدا، هیچ‌کس نمی‌تواند از وجود عصمت در کسی آگاه باشد. بنابراین، امامت همچون رسالت چون امری الهی است تنها از طریق خداوند باید تعیین شود.

همچنین از نظر قرآن، حکومت و حاکمیت از آن خدا است و اوست که حاکم را انتخاب می‌کند: «حکومت نیست مگر از آن خداوند.»[۵]

در آیه دیگری می‌فرماید:ای داود ما تو را خلیفه بر روی زمین قرار داده‌ایم، پس بین مردم به حق حکومت کن.[۶]

در آیه ۱۲۴ سوره بقره، خدا امر امامت را عهد خود می‌داند که فقط به معصوم می‌رسد،[۷] و در آیه ولایت نیز، ولّی مردم را، خدا و پیامبر و کسانی از مؤمنان که نماز را اقامه می‌کنند و در رکوع زکات می‌پردازند، معرفی کرده است.[۸] که مصداق بارز این آیه در شأن نزول ها و احادیث پیامبر امیرالمومنین و ائمه علیهم السلام هستند.[۹]

پیش از این، به آیه اولوالامر[۱۰] و آیه تطهیر[۱۱] و آیه صادقین[۱۲] اشاره شد. چنان‌که آیه تبلیغ[۱۳] و آیه اکمال[۱۴] و آیه انذار[۱۵] و... نیز بر این امر دلالت دارند.

در این‌باره، صدها حدیث از پیامبر (ص)در منابع اهل سنت، نقل شده­ است که به مواردی از آنها اشاره می‌شود:

اول ـ حدیث غدیر: «مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهَذَا عَلِیٌّ مَوْلاه‏». هر کس که من سرپرست و صاحب اختیار اویم از این پس این علی صاحب اختیار اوست.[۱۶]

دوم ـ حدیث ولایت: «هُوَ وَلِیُّ کُلِّ مُؤْمِنٍ بَعْدِی‏». او سرپرست هر مومنی بعد از من است.[۱۷]

سوم ـ حدیث دوازده خلیفه‌: «لا یَزَالُ الإِسْلامُ عَزِیزاً إِلَی اثْنَیْ عَشَرَ خَلِیفَه...». اسلام پیوسته عزیز است تا هنگامی که ۱۲ خلیفه و جانشین من هستند و همگی آنها از قریش هستند.[۱۸]

چهارم ـ حدیث ثقلین: «خلفت فیکم الثقلین‏ کتاب الله و عترتی أهل بیتی حبلان ممدودان من السماء إلی الأرض لا یفترقان حتی یردا علی الحوض‏»

دو چیز گرانبها میان شما به یادگار می­گذارم کتاب خدا و عترتم ،اهل بیتم را  ،دو ریسمانی که از آسمان به زمین کشیده­ شده­ اند و از هم جدا نمی­شوند تا در حوض کوثر بر من وارد شوند.[۱۹]

پنجم ـ حدیث سفینه نوح: «مَثَلُ أَهْلِ بَیْتِی کَسَفِینَهِ نُوحٍ مَنْ رَکِبَهَا نَجَا وَمَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا هَلَکَ». مثال اهل بیت من همانند کشتی نوح است هر کس که همراه شد با آن نجات می­یابد و هر کس پشت کند به آن هلاک می­شود.[۲۰]

۳- مگر همه فرزندان امام حسین (ع)، امام و معصوم بودند؟ اگر امامت و عصمت موروثی بود، باید به همه فرزندان امام حسین و امام سجاد علیهما السلام و...، می‌رسید.

پی نوشت:

[1] ابوعمر یوسف بن عبدالله بن عبدالبر النمری، التمهید، بیروت، مؤسسه الکتب الثقافیه، ص467.

[2] سعدالدین مسعود بن عمر بن عبدالله هروی خراسانی تفتازانی، شرح المقاصد، پاکستان، دارالمعارف النعمانیه، اول، 1401، ج 2، ص 27

[3] عضدالدین عبدالرحمن بن احمد ایجی، المواقف، مصر، مطبعه السعاده، اول، 1907، ص 352.

[4] اصول الدین، ص 280.

[5] سوره انعام آیه 57 و سوره یوسف آیه 40و 67 (إِنِ الْحُکْمُ إِلاَّ لِلَّهِ)

[6] سوره ص آیه 26 (یا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناکَ خَلیفَهً فِی الْأَرْضِ فَاحْکُمْ بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَق‏)

[7] سوره بقره آیه 124. (وَ إِذِ ابْتَلی‏ إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتی‏ قالَ لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمین‏)

[8] سوره مائده آیه 55. (إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاهَ وَیُؤْتُونَ الزَّکاهَ وَهُمْ راکِعُونَ)

[9] ترجمه تفسیر طبری، ج 2، ص 411

[10] سوره نساء آیه 59. (یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فی‏ شَیْ‏ءٍ فَرُدُّوهُ إِلَی اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ ذلِکَ خَیْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْویلا)

[11] سوره احزابآیه 33. (...إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیرا)

[12] سوره توبه آیه 119. (یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ کُونُوا مَعَ الصَّادِقین‏)

[13] سوره مائده آیه67. (یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرین‏)

[14] سوره مائده آیه3. (... الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی‏ وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دینا)

[15] سوره رعدآیه 7. (إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هاد)

[16] مسند احمد، ج4، 281؛ سنن ترمذی، ج5، ص297.

[17] مسند احمد، ج 4، ص 438؛ سنن ترمذی، ج 5، ص 296؛ مجمع الزواید،ج 9، ص 120.

[18] صحیح مسلم، ج 6، ص 3.

[19] شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج9 ص 133.

[20] المعجم الاوسط، طبرانی، دارالحرمین، ج 5، ص

منبع: سایت کرب وبلا

نظرات بینندگان