کد خبر: ۱۳۷۷۲۱
تاریخ انتشار: ۱۱:۵۰ - ۱۳ فروردين ۱۳۹۹

بررسی دلایل بنیادین وقوع سیل و راهکارهای مقابله با آن در گفتگوی شیرازه با مدیر کل حفاظت محیط زیست استان فارس

با وقوع هر سیل تحلیل گران مختلف دلایل گوناگونی را برای وقوع آن ارائه می دهند و همواره یکی از اساسی ترین دلایلی که مورد اشاره قرار می گیرد، تخریب جنگل ها، مراتع، آبراهه ها و در یک جمله تخریب محیط زیست است. به همین مناسبت مصاحبه ای با مدیرکل حفاظت محیط زیست استان ترتیب داده شد تا دلایل بنیادین وقوع سیل و راهکارهای مقابله با آن را بررسی کنیم.
پایگاه تحلیلی خبری شیرازه: حمید ظهرابی مدیر کل حفاظت محیط زیست استان فارس علاوه بر سابقه طولانی مدیریت، از کارشناسان شاخص محیط زیست و چهره اي ملی در محیط زیست است.
وی از پایه گزاران اصلی مدیریت نوین محیط زیست در کشور محسوب می شود که مروج حفاظت و بهره برداری پایدار از محیط زیست است.
ظهرابی پیش از انتصاب در این سمت معاون سازمان حفاظت محیط زیست کشور بوده و بالاترین سطوح تصمیم گیری کشور در حوضه محیط زیست حضور داشته و منشا اثرات مثبتی نیز بوده است.

 آقای ظهرابی به نظر شما آیا سیل محصول دستکاری بشر در طبیعت است؟
قطعا بشر اثرگذار ترین گونه بر سرنوشت کره زمین است، تغییراتی که بشر در محیط زیست انجام داده در ابعاد جهانی پيامد هايي نظیر تغییر اقلیم و در ابعاد منطقه ای نظیر تخریب و تغییر کاربری اكوسيستم ها و اختلال در نظامات طبیعی حاکم بر اکوسیستم ها در وقوع سیل نقش آفرین بوده است 
هم در تواتر وقوع سیل ها و هم در حجم سیلاب ها و اثرات تخریبی آن بشر نقشي عمده و بارز داشته است؛ اما واقعیت این است که سیل پدیده ای طبیعی است و میلیون ها سال در کره زمین وجود داشته و تحت تاثیر نوسانات اقلیمی از شدت های مختلفی برخوردار بوده است. پس بهترین پاسخ به سوال شما این است که خیر ؛ سیل رویدادی طبیعی در بستر اکوسیستم هاست که البته دستکاری بشر باعث تشدید آن ياافزایش خسارات هاي آن مي شود.
بررسی دلایل بنیادین وقوع سیل و راهکارهای مقابله با آن در گفتگوی شیرازه با مدیر کل حفاظت محیط زیست استان فارس
  تخریب محیط زیست چقدر بر ابجاد سيلاب نقش دارد؟ 
تخریب محیط زیست یکی از اصلی ترین دلایل افزایش سیلاب و اثرات ویرانگر آن است.
در حوضه های آبخیز چند مولفه اثرگذار در موضوع سیلاب حضور دارد، اول بخش شیب دار و عمدتا با پوشش سنگی در بالا دست آبخیز است که از عوامل اصلی ایجاد رواناب به شمار مي روند.
در کنار این عامل، مجموعه مراتع و جنگل ها به عنوان سد اول مقابله با افزایش حجم رواناب ها و وقوع سیل عمل می کنند.
روشن است که تخریب مراتع و جنگل ها و بهره برداری بیشتر از ظرفیت آن ها می توانند در افزایش رواناب ها نقش آفريني کند.
سد دوم مقابله با سیل آبرفت های متخلخل درشت دانه در دامنه كوه ها ها و ابتدای دشت ها در حوضه های آبخیز است که همانند اسفنج این رواناب ها را جذب و به سفره های آب زیر زمینی منتقل می كنند.
ساخت و ساز در این آبرفت ها ایجاد سطوح نفوذناپذیر مانند ساختمان ، خيابان ها و جاده ، سنگ فرش  و از همه مهم تر برداشت از این آبرفت ها به عنوان معادن شن و ماسه و مصالح ساختمانی كاركرد این بخش از اکوسیستم را مختل و باعث تشديد سيل مي شود .
مکانیزم بعدی طبیعت آبراهه های طبیعی است که متناسب با حجم رواناب  و شدت آن و خصوصيات حوضه آبخيز در طول هزاران سال شکل گرفته است. وظیفه آبراهه ها هدايت سیلاب ها به پایین دست حوضه ها است. تغییر مسیر آبراهه ها، تخریب، تصرف و ساخت و ساز در بستر و حریم رودخانه ها همه از عوامل ایجاد خسارت توسط سیلاب ها است.
تخریب و تغییر کاربری تالاب ها نیز از عواملی است که باعث سیل گرفتگی مزارع، شهرها و روستاها می شود.

بنظر شما در سیل شیراز کدام یک از این عوامل دخیل بوده اند؟
سیل های چند دهه اخیر شیراز را اگر بررسي کنیم خواهيم ديد که مجموعه ای از عوامل ذکر شده در وقوع این سیلاب ها نقش آفرینی کرده اند. اما به نظر می رسد دست کاری های طبیعت و تخریب آن در بالا دست و مهم تر از آن تخریب و تصرف مسیرهای انتقال آب و تجاوز به حریم و بستر رودخانه و مسیل ها دلایل اصلی وقوع سیل در شیراز هستند.
دست کاری و تصرف در مسیر رودخانه ی خشک، تغییر مسیر و دست کاری رودخانه چنار راهدار و حذف مسیل دروازه قرآن، نمونه های روشن و اثر گذاری از این تخریب ها هستند.

آیا سازمان حفاظت محیط زیست وظیفه ای برای مقابله با این تخریب ها نداشته است؟
به نکته مهمی اشاره فرموده اید که یکی از مهم ترین وظایف سازمان حفاظت محیط زیست، نظارت بر روند توسعه در کشور و تضمين پایداری توسعه از بعد مسایل زیست محیطی است. بر اساس قانون حفاظت و بهسازی محیط زیست، حفظ تعادل اکوسیستم های طبیعی وظیفه سازمان حفاظت محیط زیست است. از سویی دیگر از دهه چهل، موضوع آمایش سرزمین در کشور مطرح و هنوز درباره ی آن فقط بحث می شود و هرگز مساله مهمی مانند این که چه فعالیتی در کدام پهنه از سرزمین باید انجام شود، پاسخ داده نشده است. در واقع اراده اي براي اجراي آن نبوده .
به همین دلیل است که کارخانه های تولید شن و ماسه در بالا دست حوضه، در غرب شیراز فعالیت می کنند و آبرفت های درشت دانه ای که در موردشان صحبت کردیم، به مصالح ساختمانی تبدیل می شوند، یا به همین دلیل است که شهرداری می تواند یک آب راهه را حذف کند و به جای آن خیابان درست می کند.
توجه به ملاحظات زیست محیطی عملا تا دهه هفتاد در کشور وجود نداشت و اعتقادی به مسایل زیست محیطی نبود.
بعد ها ارزیابی اثرات زیست محیطی در قانون پیش بینی شد که آن هم فقط شامل پروژه های بزرگ عمرانی؛ مثل سد سازی یا احداث بزرگ راه و آزاد راه است.
نکته جالب این است که در سال 91، با تصويب مجلس شوراي اسلامي موضوع استعلام از سازمان حفاظت محیط زیست در خصوص ایجاد معادن، محدود به مناطق تحت حفاظت گرديد و در خارج از مناطق تحت حفاظت محيط زيست ، از  سازمان حفاظت محیط زیست استعلام نمی شود.
پس بی توجهی به ضوابط زیست محیطی و عدم اعتقاد و التزام به آن در دولت ها و ساير اجزاي حاكميت از جمله مجلس و تضعیف سازمان حفاظت محیط زیست، از دلایل عدم موفقیت این سازمان در انجام وظایف محوله بوده است.
علی رغم تاکیدات مقام معظم رهبری در خصوص لزوم رعایت ضوابط زیست محیطی و ابلاغ سیاست های کلی نظام، که واقعا پیش رو و نجات دهنده هستند، هنوز در سیاست گذاری های توسعه چه در سطح كلان و چه در سطوح منطقه اي، معمولا تک بعدی و ناپایدار، و عمدتا واکنش گرا عمل می کنیم.
توجه بیشتر به سمت معلول ها هست. لذا تصمیم گیری برای رفع یک مشکل، می تواند مبدا مشکلات جدیدی باشد.
بررسی دلایل بنیادین وقوع سیل و راهکارهای مقابله با آن در گفتگوی شیرازه با مدیر کل حفاظت محیط زیست استان فارس
پس به نظر شما راهکار چیست؟
به نظرم بازخوانی و اجرای دقیق سیاست های کلی نظام، ابلاغی مقام معظم رهبری، می تواند راه گشا باشد. این امر مستلزم اصلاح جدی سیاست های توسعه کشور است. بایستی این اصل را پذیرفت که ما انسان ها بخشی از اکوسیستم و طبیعت هستیم و بایستی فرایند توسعه را با رعایت قواعد اصلی، ظرفیت و توان سرزمین، طراحی و اجرا کنیم. بارگذاری در اکوسیستم ها بایستی با لحاظ ظرفیت و توان اکوسیستم ها انجام شود. به یک ماشین هم اگر بیشتر از ظرفیت، بار بگذاریم، از هم می پاشد.
تفاوت در این است که ماشین، موجود زنده نیست و کارکرد و خروجی های آن قابل محاسبه و مدیریت است، اما در طبیعت این گونه نیست. یک اقدام کوچک، در یک نقطه می تواند پیامد های جبران ناپذیری را در یک بعد زمانی نامشخص در مكاني ديگر به بار آورد. ماشین را می شود دوباره ساخت، توانش را تغییر داد، قطعاتش را عوض کرد، تقویت کرد، چرا که کارکرد ها و خروجی آن مشخص است ، می توان با تغییر در برون داد ها، معادله را دوباره متناسب با نياز بازسازي كرد، اما در طبیعت این امر به خاطر پیچیدگی های نظامات طبيعي به اين سادگي نيست . مواجهه با یک پدیده، که بخشی از آن زنده است و بشر هنوز ناتوان از شناخت کامل نظامات  حاكم بر آن است و از درك حکمت های الهی به کار رفته در آن عاجز  است، نمی توان ادعا کرد که اکوسیستم ها به طور كامل قابل مهندسی و مدیریت هستند.
این نظریه که بشرمی تواند با مهندسی به طور كامل بر طبیعت، فایق آید دیگر مدت هاست در مديريت روز جایگاهی ندارد. ممکن است بشر بتواند بخشی از کارکرد ها و نظام های حاکم بر طبیعت را مهار، یا مدیریت کند، اما سال هاست که دانشمندان به این نتیه رسیده اند که این امر به طوركامل، ممکن نیست.
مثال ساده آن همین ویروس کروناست. یک ویروس چگونه تمام تکنولوژی ها، امکانات و منابع دنیا را در طول چند روز، عاجز کرده است. مگر تا همین چند روز قبل بشر مدعی نبود که با علومي نظير بیو تکنولوژی می تواند ارگانیسم ها را در حهت منافع خود مدیریت کند. پس کجاست آن توانمندي ها ؛ تا دانشمندان راهی برای مقابله با این ویروس پیدا کنند، چند نفر  جان خود را از دست می دهند؟
چه خسارتی به اقتصاد جهان وارد می شود؟ آیا بخشی از این خسارت ها جبران پذیر هستند؟
پس به اعتقاد بنده بشر بايد در سياست هاي خود در مواجهه با طبيعت تجديد نظر كند. براي ساختن همين خيابان در دروازه قرآن مهندسان محاسبه كردند بالاترين دبي ممكن در صد سال گذشته را حساب كردند و سازه اي هم بر اساس اين محاسبات طراحي كردند اما بارشي بي سابقه در كمتر از ربع ساعت آن فاجعه را ايجاد كرد. الان هم دنبال سازه هاي بزرگترند اما فكري به حال ساخت و سازهاي بالادست ندارند ، يكي پادگان مي سازد يكي جاده مي سازد  آن يكي بالاي كوه هنل مي سازد مردم هم از فرصت استفاده مي كنند آبراهه ها را تصرف مي كنند، كسي  برآورد نمي كند كه اين سطوح صاف و نفوذ نا پذير  و اين تغييراتي كه در مسير آبراه ها ايجاد شده چه حجمي از رواناب را به حوضه اضافه مي كند چه تغييري در  زمان تمركز سيلاب ايجاد مي كند، نتيجه اش سيل است. بايد شكر گزار باشيم كه بخشي از ابن حوضه پارك ملي بمو است و سازمان محيط زيست با چنگ و دندان مانع توسعه و ساخت و ساز بيشتر در بالادست شده و الا ممكن بود ابعاد فاجعه وسيع تر هم باشد.

انتهای گفتگو/
نظرات بینندگان