کد خبر: ۲۵۵۹۶
تاریخ انتشار: ۰۹:۴۴ - ۳۰ بهمن ۱۳۹۰

سینما چگونه باشد؟

  سی‌امین سال تولد جشنواره‌ای را سپری کردیم که نام فجر و انقلاب را همراه خود دارد؛ فیلم و فجری که هر دو بازتاب نورند و قرار است نورانیت به تاریکی مستورشده دنیای پیرامونی هدیه دهند تا انسان سرشار از جهل را از پستی به عرش برسانند و آن را متعالی کنند. همه در جشن انقلابی معنی دارند که خود نمونه‌ای بارز و برجسته در بین همه پدیده‌های دینی– سیاسی دنیای معاصر محسوب می‌شود؛ انقلابی که فرهنگی زاده شده و داعیه احیای اسلام ناب را دارد.

فیلم و فجر و انقلاب اسلامی در ایرانی معنا می‌یابد که از ابتدای تاریخ مورد حسادت دشمنان و بیگانگان قرار گرفته است و چشم دیدنش را هیچگاه نداشته‌اند. سینمای ایران باید زبان گویای کشورمان با این همه وسعت، معرفت و عمق پیام باشد.

کسی که بنیانگذار این انقلاب است بر اهمیت این هنر صحه گذاشته و در پیام معروف خود موافقت با سینما را اعلام کرده است. رهبر انقلاب بارها از سردمداری سینما در توسعه کشور سخنرانی کرده‌اند. نیازمندی‌مان به این هنر کامل با همین 2 ادله کافی است و دیگر نباید از وجود و ناوجود آن در ایران صحبت کنیم.

سینما نیاز است و باید رشد کند و باید ملی باشد و باید جهانی شود. وقتی می‌گوییم سینمای اسلامی ایران یعنی اینکه مقوله‌ای را خواستاریم که اول باید سینما باشد و بعد ایرانی و اسلامی هم باشد. آنچه به عنوان سینمای ملی قلمداد می‌کنیم باید این شرایط را داشته باشد. چون انقلاب کرده‌ایم و پی حقیقتیم باید سینمای ناب و اسلام ناب و ایرانیت ناب را بجوییم و تعریف کنیم.

سینما خود حقیقتی دارد که باید به آن پی برد. به صرف اینکه محصولی از غرب است نباید مسحور شده و از آن دوری کرد یا در نهایت با خواسته آنان پیش رفت. سینما اصلی دارد که به خوبی و البته با صرف زمان می‌توان بومی‌اش کرد. سینما ترکیبی از هنرهاست و با آن می‌توان حقیقت وجودی انسان را به نمایش گذاشت و در نسخه‌های متعدد به مخاطب ارائه داد.

سینما می‌تواند تریبونی باشد برای پیام‌های انقلابی. سینما می‌تواند پیش‌برنده اهداف استراتژیک و آرمانی نظام باشد. سینما می‌تواند روشنگر گذشته ایران با فرهنگ ما باشد. سینما می‌تواند تصویرگر حقایق اسلام باشد و سینما می‌تواند احیاگر اراده مردم باشد.

اسلام هم که همان روش زندگی اخلاق‌مدار انسانی است که به واسطه پیامبر خاتم به بشر هدیه داده شد؛ نه فرقه است و نه مسلک محدود قبیله‌ای، نه خرافات است و نه پوسته دین انحصاری؛ حقیقتی است که با فطرت خدایی بشر انطباق دارد. ایرانیت هم که همه داشته‌های جغرافیایی و قدمت و تجربه‌های زندگی‌همه پیشینیان است. چه خوب و چه بد برای قدمت و تاریخ ایران سودمند بوده و فارغ از همه آزمون و خطاهای صورت گرفته است که پیش به سوی آینده می‌رویم و به این دلیل فریب سیاست‌های کلیشه شده استعماری را نمی‌خوریم.

ایرانیت ما همان تقدس سرزمینی است که همه هجمه‌ها را به خود گرفته و هضم کرده و در عین حال بارور کننده همه خوب‌ترین‌های عالم بوده است. از اسلامی نگهداری کرده که ناب‌ترین است. قهرمان‌هایی را آب و خوراک داده که بهتر از آنها وجود ندارد. اگر ما به صورت ذاتی و ریشه‌ای این سه مقوله را بشناسیم فریب سینماگران قلابی و دینداران ریاکار و وطن‌پرستان مدعی ولی دور از وطن را نمی‌خوریم.

حقیقت آن چیزی است که به آن نرسیده‌ایم. پس حقیقت و علم و دانش فراتر از تصورات اندک موجود ما هستند. پس ما همیشه عقب‌تر از چیزهایی هستیم که نمی‌دانیم. هر پرده‌ای که از پوشش حقیقت برداشته می‌شود برای انسان حقیقت‌جو جذابیت دارد و سینما به عنوان کاونده حقیقت می‌تواند جلودار باشد، پس سینمای جلوتر از مردم مبنای سینمای ناب است؛ سینمایی که اول سینما باشد و به نحو احسن از همه هنر‌ها بهره ببرد و هنرمندانه همه آنچه می‌خواهد را به بیننده القا کند.

دوم، اسلامگرا باشد و فراتر از اعتقادات محدود و سطحی مردم از دین سخن بگوید.

سوم، وطن‌پرست‌تر از همه مردم باشد. دلیل اینکه استقبال زیادی از آثار امروز نمی‌شود همین است که متاسفانه سینمای ما جلوتر از مردم نیست و هنوز خودش را نیز پیدا نکرده است. مردم آنچه می‌جویند را در سینما نمی‌یابند.

 دو جریان آفت سینمای ایران هستند که با یارگیری و اعمال قدرت، سینما را از ناب شدن جلوگیری می‌کنند. جریانی موسوم به روشنفکران که زمانی اندک پیشرو بودند و هم‌اکنون عقب‌تر از زمان‌اند و هنوز موجودیت انقلاب به این بزرگی را هم باور ندارند. اینان تحول صورت گرفته را برنمی‌تابند و با مخالف‌خوانی و کتمان آنچه تحقق می‌یابد زندگی می‌کنند. به پوچ‌گرایی رسیده‌اند و امید داشتن و انگیزه و نشاط را مخالفت می‌کنند و با پاشیدن سردمزاجی خود می‌خواهند انقلاب را محکوم به همه این مقولات بکنند.

اینان تنها زمانی را خوشبختی می‌دانند که کشور تمام و کمال وابسته بیگانه باشد و به دنبال آن آزادی‌های تحریف شده جهانی‌اند که بی‌بند و باری و عریانی را سرلوحه خود قرار داده‌اند. اینان با فیلمی که اندک امید و اخلاق و خصال سینمای ناب داشته باشد مخالفت می‌کنند و مبلغ سینمای نامتعارفی هستند که به هیچ‌وجه با انسان ارتباط برقرار نمی‌کند. از اینکه مخاطبی ندارند نه‌تنها ناراحت نیستند؛ لذت هم می‌برند. اینان نفوذ متراکمی در سینما دارند، از دانشگاه تا منتقد. از بازیگر تا متخصص را فراگرفته‌اند و با اتحاد شیطانی هم که دارند به پشتوانه هم به تخریب می‌پردازند.

جریان دیگر که آفت سینمای ناب شمرده می‌شود جماعت موسوم به متحجر هستند که از اسلام جنبه‌های پوستینی را درک کرده‌اند که روی دیگر همان جریان تجددطلب و روشنفکرند. اتفاقا با اسلام عمیق مخالفت می‌کنند و ریاکارانه مقولاتی را معیار خود می‌دانند که خارج از آن را برنمی‌تابند. معمار انقلاب با فحشا در سینما مخالفت کردند. اگر توقیفی هست فقط در این مقوله باید باشد وگرنه هر اندیشه‌ای با زبان سینما باید عنوان شود. مطمئنا هر اندیشه‌ای فارغ از ابتذال و فحشا قابل احترام است و چون مسلمانیم معتقدیم در جنگ اندیشه‌ها اسلام پیروز است، پس نباید از رقبای ضعیف که بخشی از اسلام هم محسوب نمی‌شوند، بترسیم.

مردم بر مبنای فطرت پاک خود متمایل به چیزی هستند که حقیقی‌تر است، پس به مردم اعتماد کرده و به حکم آنان اقتدا کنیم؛ مردمی که در سال 1357 و زمانی که همه دنیا غرق تاریکی بودند انقلاب کردند. مردمی که در تهاجم نظامی سهمگین جهانی و در جنگ تحمیلی پیروز شدند. مردمی که در همه انتخابات بهترین‌ها را گزیده‌اند. مردمی که پای آرمان‌های انقلاب و اسلام ایستاده‌اند و هجمه‌های شیطانی را پاسخگو هستند. مردمی که به ایرانی بودن خود می‌بالند و تمایلی به خروج از آن ندارند و با همه کم و کاستی‌ها آباد کردن کشور خویش را پیشه کرده‌اند باید دارای سینمای درخوری باشند.

سینمای حال حاضر به خاطر کمبود مخاطب و نداشتن فرم و هنر ایده‌آل بومی و فقدان صنعتگری، تجارت و حرفه‌ای‌گری سینمای ایده‌آل شمرده نمی‌شود. سینمای ایران شبیه هیچ سینمایی نباید باشد. سینمای ایران باید شبیه سینمای ایران باشد. سینمای ایران باید سینمایی باشد که هرکسی با نگریستن به آن از ایرانیت و مسلمانی خود دلزده نشود و با امید روزافزون انگیزه لازم را برای تحقق آرمان‌های کشور و انقلاب پیدا کند.

حمید خانی‌پور

منبع : روزنامه وطن امروز  26/11/1390   

برچسب ها: سینما ، شیرازه
نظرات بینندگان