کد خبر: ۲۷۱۶۲
تاریخ انتشار: ۰۸:۱۵ - ۱۷ اسفند ۱۳۹۰

سياست خارجه روسيه پوتين

ولاديمير پوتين به كرملين بازمي‌گردد و آنچه كه بيش از پيش پرداختن به اين موضوع را قابل اهميت مي‌كند، سياست خارجي دولت روسيه در دوران رياست‌جمهوري ولاديمير پوتين است.

مجله آلماني "اشپيگل" در مطلبي با اشاره به راهيابي مجدد ولاديمير پوتين، رئيس‌جمهور آتي روسيه به كرملين با استناد به نظر كارشناسان مسائل سياسي روسيه و با نيم‌نگاهي به سياست خارجي ديميتري مدودف، به مقايسه سياست خارجه دولت روسيه در دوران مدودف و پوتين پرداخته و آورده است: «بين كارشناسان مسائل سياست خارجي روسيه اين توافق‌نظر وجود دارد كه سياست خارجي روسيه در دوران پوتين به گونه‌اي پيش خواهد رفت كه اروپا از آن منتفع شده و در تقابل با اين مساله اين سياستگذاري باعث ايجاد فاصله بين روسيه و آمريكا مي‌شود.
به طور كلي، مي‌توان گفت كه روسيه در دوران مدودف از استقلال و اعتماد به نفس كمتري در مقايسه با روسيه پوتين برخوردار خواهد بود؛ سياست مدودف نيز با تغييراتي اندك تنها در برخي موارد جزئي و سبك كاري از دولت‌هاي قبلي متفاوت شده است؛ اين در حالي است كه پوتين در مقايسه با مدودف بيش از پيش به اين مساله واقف است و اعتقاد دارد كه روسيه بايستي نقش جهاني قوي‌تري حتي در حوزه خاورميانه ايفا كند؛ اين در شرايطي است كه مدودف در تقابل با اين رويكرد پوتين بيشتر به دنبال تمركز روسيه بر منافع منطقه‌اي‌اش بود.
علاوه براين مواجهه پوتين با آمريكا حول محور بي‌اعتمادي وي به آمريكا مي‌چرخد كه اين مساله بيش از پيش با تجارب منفي دوطرف در دوران روساي جمهور مختلف آمريكا و تجربه‌هاي منفي پوتين در دوران جورج بوش، رئيس‌جمهور سابق آمريكا توجيه‌پذير است؛ از ديدگاه پوتين، روسيه اقدامات متعددي براي نزديكي با آمريكا انجام داد، اقدامات پس از 11 سپتامبر در مبارزه با تروريسم، بستن پروژه‌هاي نظامی كوبا و ويتنام برخي از اين اقدامات است در چنين شرايطي پوتين معتقد است كه روسيه با عكس‌العمل‌هاي درخور و مشابهي از سوي مقامات آمريكا روبه‌رو نشده است و حتي با افزودن بر تاثيرگذاري و حوزه نفوذ خود در منطقه كشورهاي شوروي سابق از انقلاب‌هاي كشورهاي همسايه روسيه حمايت كرده است.
گسترش برنامه‌هاي نظامی و سيستم دفاع ضدموشكي‌ ناتو به سمت خاورميانه و استقرار آن در خاك اروپا نيز با تاثيرات جدي و عميقي در پوتين همراه بوده است؛ به گونه‌اي كه پوتين معتقد است آمريكا كشوري نيست كه بتوان با آن همكاري‌هاي موثري داشت، رابطه روسيه پوتين با آمريكا در دوران اوباما نيز مطمئنا از سطح نزديكي و صميميت چشمگير بهره‌مند نخواهد بود.
البته امر مسلم آن است كه سطح روابط پوتين و اوباما در دولت جديد روسيه مساله‌اي است كه بيشتر به اوباما بستگي دارد، براي پوتين اين مساله فاقد اهميت استراتژيك است كه چه كسي قدرت را در واشنگتن در دست دارد، چرا كه وي در سياست خارجي دموكرات‌ها و جمهوري خواهان تفاوت‌هاي چنداني نمي‌بيند.
درخصوص سياست خارجي روسيه در آسيا و اروپا نيز بايد گفت كه پوتين معتقد نيست كه روسيه بايد ميان اروپا، چين و به طور كلي آسيا يك‌ طرف را انتخاب كند، پوتين بيشتر روسيه را به عنوان عضو رابط بين شرق و غرب مي‌بيند، در حالي كه وي به دنبال توسعه هرچه بيشتر و سريع‌تر با آسيا است، اما به طور همزمان براي نزديكي روسيه با اتحاديه اروپا به عنوان مهم‌ترين متحد تجاري روسيه نيز تلاش مي‌كند؛ با اين حال پوتين با هر نوع همكاري كه روسيه را موظف ، متعهد و ملزم به تعهد كند، مخالف است.
علاوه بر اين با آنكه پوتين از سوي اروپا نيز شاهد تجربيات تلخي بوده است؛ اما همچنان به همكاري سازنده با اروپا بسيار علاقه‌مند است؛ وي همچنان تلاش مي‌كند كه با سبك كاري خود به اروپا نزديك شود. پوتين همچنين در دولت آتي خود بسيار تلاش خواهد كرد كه روسيه را به بخشي از حوزه عملكردهاي اروپا تبديل كند؛ البته نه به عنوان عضوي از اتحاديه اروپا كه بيشتر به عنوان بخشي از پروژه‌هاي جديد اروپا.
اين در حالي است كه مدودف با وجود رفتار دوستانه با اروپا به هيچ وجه به داشتن منافع استراتژيك با اروپا علاقه‌مندي نشان نداد.
آنچه كه يكي از موارد كليدي عملكرد پوتين براي همكاري با ديگر كشورها و از اصول آن محسوب مي‌شود، وجود متحداني اقتصادي و به هم‌ پيوستگي بين سازمان هاي مختلف است؛ به عبارت ديگر مبادلات اقتصادي با اين شعار: شما تكنولوژي و فناوري‌ داريد و ما مواد خام.
پوتين همچنين معتقد است كه دنيا پيرامون روسيه بسيار خطرناك است چرا كه پيرامون روسيه را جنگ و بي‌ثباتي در مناطق مختلف جهان در برگرفته است مقاله پوتين كه قبل از انتخابات اين كشور نوشته شد و در آن نسبت به علاقه ذاتي برخي كشورها براي تهاجم به ديگر كشورها و پيامدهاي جدي آن هشدار داده شده، گواه اين مساله است.
با توجه به وجود تهديدات جهاني، روسيه اصلي‌ترين وظيفه خود را در اين مي‌بيند كه از امنيت كشورش حفاظت كرده و اجازه ندهد كه كشورش به بي‌ثباتي كشيده شود، نه فقط با تهديداتي از خارج روسيه كه حتي با تهديدات داخلي. هراس پوتين در خصوص تهديدات نرم را نيز مي‌توان تا حدي مبالغه‌آميز دانست؛ در روسيه بسياري از نهادهاي مدني وجود دارند كه به فاكتورهاي مهم و تاثيرگذار در زندگي سياسي روسيه تبديل شده‌اند، اما با وجود علاقه بسيار روسيه براي همكاري نزديك با اروپا بايد گفت كه 20 سال بعد از پايان دوران شوروي سابق همكاري و نزديكي موثري بين اروپا و روسيه روي نداده است؛ البته اين در شرايطي است كه
با وجود آنكه اروپا در قرن 19 بيشتر به عنوان الگو و مدلي براي جهان محسوب مي‌شد؛ اما اكنون وضعيت به گونه‌ ديگري است و توجهات بيشتر به آسيا معطوف شده است در هر صورت و با اين وجود نيز براي روسيه نيز هنوز اين مساله ميسر نشده است كه بتواند به آسيا نزديك شود.»

انتهای پیام/80

نظرات بینندگان