کد خبر: ۳۶۸۴۲
تاریخ انتشار: ۱۳:۱۹ - ۲۸ مهر ۱۳۹۱

بررسی استراتژیک شبهه سهل انگاری امام خامنه ای

برخی می گویند رهبری چون فلان خانم بد حجاب به استقبالش آمده است، دچار انفعال در برخورد با گناهان و سازش و سهل انگاری در اجرای احکام شده است و مثال بزنند به اینکه چون امام خامنه ای مانند ببر زخمی با این بدحجابها برخورد نکرده است، پس بر طبق آموزه های دینی، از اهل الله نیست؛ روایت ببر زخمی در زیر آمده است.

به گزارش شیرازه:

شبهه: کلام امام خامنه ای در جمع طلاب و روحانیون خراسان رضوی که در آخر این نوشتار آمده است، می تواند دست آویز اشتباه برخی از افراد شود و آن را سهل انگاری امام خامنه ای در اجرای دین به خاطر منافع خود رهبری بدانند. آن چنانکه شاهدیم، برخی می گویند رهبری چون فلان خانم بد حجاب به استقبالش آمده است، دچار انفعال در برخورد با گناهان و سازش و سهل انگاری در اجرای احکام شده است و مثال بزنند به اینکه چون امام خامنه ای مانند ببر زخمی با این بدحجابها برخورد نکرده است، پس بر طبق آموزه های دینی، از اهل الله نیست؛ روایت ببر زخمی در زیر آمده است. پس از سخنان بهگزین شده امام خامنه ای در رجانیوز، نوشتن این مطلب بایسته آمد.

 

1. در برابر حرمت شکنی، مانند ببر زخمی، غضبناک باشید: خداوند در تعریف «اهل خدا» به حضرت موسی گفت: «… وَ الَّذِینَ یَغْضَبُونَ لِمَحَارِمِی إِذَا اسْتُحِلَّتْ مِثْلَ النَّمِرِ إِذَا جُرِحَ». وسائل‏الشیعة، ج ۱۶، ص ۱۴۷؛ آنان که هرگاه محارم خداوندحلال شمرده شود، مانندببر زخمی «عضبناک» می شوند. یعنی وظیفه انسان های الهی این است که پاسبان محارم الهی باشند و اگر به قدر مویی محارم الهی، حلال شمرده شود، مویی مانند که بکاسه چینی افتاده است و سرنوشتی جز شکستن در انتظار آن نیست.

 

۲. ببر زخمی غضبناک نمی درد، بلکه مهربانی و بخش می کند: باید خداوند در قرآن مجید می گوید که آنچه نزد خداوند است برای آنان که ایمان آورده اند و بر پروردگار توکل دارند و از گناهان کبیره و فحشاها اجتناب می کنند بهتر است؛ آنان «کسانی هستند که هر گاه «غضبناک» شوند می بخشند»: «وَ إِذا ما غَضِبُوا هُمْ یَغْفِرُونَ» شورا، ۳۷٫ آیا این یک تعارف است؟ یا یک امر حقیقی و دقیق. به نظر می رسد که انسان باید در برابر شکسته شدن حرمت محارم الهی مثل ببر زخمی «غضبناک» شود ولی اگر این فرد شایسته بهره مندی از چیزهایی باشد که نزد خداوند است باید به او ایمان بیاورد و بر او توکل کند و از گناهان کبیره و فحشاها دوری کند و وقتی که «غضبناک» شد، بخشش گُل کند. اما سوال این جا است که چه سودی دارد که در برابر توهین به حجاب اسلامی یا هر حرمت شکنی دیگری غضبناک شویم و بعد ببخشیم؟ اصلا چه منطقی این رفتار را تبیین می کند؟

 

۳. غضبناکی بر حرمت شکنی و مهربانی و بر فاعل آن کار: بد حجابی بد است نه بد حجاب!: امیرالمومنین علی علیه السلام در تحلیل این مساله از پیامبر صادق می فرماید که گاهی خداوند انسانی را دوست دارد ولی از عمل او «عضبناک» است و گاهی از عمل انسانی خشنود است اما از خود آن فرد، «غضبناک» است. یعنی باید بین زشتی و غضب برانگیزی عمل و بد بودن و مستحق غضب ودن فاعل آن عمل تفکیک کرد. و البته باید بین خوب بودن عمل و شایسته ستایش بودن عامل آن هم تفکیک کرد: امیرالمومنین (ع): «قَدْ قَالَ الرَّسُولُ الصَّادِقُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْعَبْدَ وَ یُبْغِضُ عَمَلَهُ، وَ یُحِبُّ الْعَمَلَ وَ یُبْغِضُ بَدَنَهُ…». نهج البلاغه، خطبه ۱۵۴٫ در روایت ببر زخمی هم نمی گوید از «فاعل کاری که حرمت شکنی است» غضبناک شو! بلکه می گوید در هنگام «حلال شمرده شدن محارم الهی» غضبناک می شوند. اما چرا خداوندگاهی فردی را دوست دارد ولی از عمل او غضبناک است و نیز برعکس؟

 

 

۴. انسان شناسی استراتژیک؛ فرق انسان با کوزه: بر اساس پردازه (فرمول) ابرانسان شناسی، عنصر حیاتی و تعیین کننده در انسان، نه فکر او است، نه قلب و احساس او و نه رفتار او؛ بلکه عقل او است. در این مجال فرصت تبیین تفاوت عقل و فکر نیست، اما اجمالا اینکه فکر محصول ذهن است نه عقل. مثلا معاویه فکر قوی داشته است، اما عقلش بسیار ضعیف بوده است. ارسطو فکرش بسیار قوی بوده است اما بی دین بوده است و مسلما بی عقل تر از آدم بی دین فقط خودش است. همینطور متفکران بزرگی مثل کسینجر یا امثال وی که ذهنی و فکری قدرتمند دارند اما عقلشان از چارپا هم کمتر است. به هر حال، آنچه حیاتی است، این نیست که عمل فردی چگونه باشد، این است که درون فرد چگونه باشد. البته به طور طبیعی رابطه «از کوزه همان برون تراود که در اوست» بین عقل و فکر و قلب و بدن هست، اما این رابطه ضروری نیست و تفاوت کوزه و انسان در همین است. یعنی چنین نیست که هر کس کار بدی می کند حتما بد است و هر کس کار خوبی می کند خوب است. بنابراین ما با دیدن بد حجابی باید مثل ببر زخمی «غضبناک» بشویم، ولی حق اخم و تَخم و بدعنقی و توهین به بدحجاب یا مجرم را نداریم و باید با رحمت و مغفرت با او برخورد بشود. مطالعه ابرتحلیل شخصیت مردم کوفه و شهید راشل کوری در این زمینه، بسیار رهگشاست. البته در اجرای حدود و تعزیرات اسلامی نیست به کسانی که مشمول احکام جزایی اسلام هستند، نباید دچار رحمتزدگی شویم، البته اگر به خدا و روز قیامت ایمان داشته باشیم: «وَ لا تَأْخُذْکُمْ بِهِما رَأْفَةٌ فی‏ دینِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِر». نور، ۲٫

 

۵. ما گیج شدیم: بالاخره باید در برابر بدحجابی به عنوان یک گناهی که در دین آمده است و یک مساله ای که در رساله احکام مراجع تقلید آمده است و یک جرمی که در قانون ثبت شده است، غضبناک بشویم یا نه؟ اگر غضبناکی نشانه اهل ایمان بودن است، باید فاعل آن را نیز به عنوان مجرم تعزیر بکنیم یا نه؟ پس اینکه در سوره شورا فرمود: مومنین و اهل الله، کسانی هستند که وقتی غضبناک شوند می بخشند چه می شود؟ بالاخره چه می شود؟

 

الف. وظیفه حاکمیت: این است که اولا بستر تشریع و قانونگذاری در حوزه دین فراهم شود، ثانیا زمینه اجرای آن را فراهم کنند و ثالثا در برخورد با مجرم رعایت مصلحت کرده و گام به گام و به شیوه ای که مبتلایان به آن جرم، کشش همراهی با قانون را داشته باشند عمل کرد؛ وانگهی اگر کسی مرتکب جرم شد، باید برخورد قاطعی با وی صورت بگیرد؛ حد بخورد یا تعزیر شود. نه اینکه ضابط قانون و مجری حد و تعزیر، حق داشته باشد به او توهین کند یا هر کس بتواند بر او غیض و غضب و ناسزا و ناروا روا بدارد.

 

ب. وظیفه عموم مردم: این نیست که کسی را با اخم و تَخم و بدخُلقی و چشم غره، مجازات کنند، بلکه آن است که مانند پدری مهربان و طبیبی دلسوز، به او مهربانی و بخشش روا بدارند و با زبان خوش و روی گشاده، اشتباه بودن این عمل را یادآور شوند.

 

۶. اینک سخنان دقیق امام خامنه ای: «رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با روحانیون و طلاب استان خراسان رضوی ضمن تاکید بر مسلح شدن به سلاح معرفت و استدلال در مواجهه با جوانان، سماحت و مدارا را در این مواجهه ضروری دانستند: «خودتان را مجهز کنید، مسلح به سلاح معرفت و استدلال کنید، بعد به این کانونهاى فرهنگى – هنرى بروید و پذیراى جوانها باشید. با روى خوش هم پذیرا باشید؛ با سماحت، با مدارا. فرمود: «و سنّة من نبیّه»، که ظاهراً عبارت است از «مداراة النّاس»؛ مدارا کنید. ممکن است ظاهر زننده‌اى داشته باشد؛ داشته باشد. بعضى از همینهائى که در استقبالِ امروز بودند و شما – هم جناب آقاى مهمان‌نواز، هم بقیه‌ى آقایان – الان در این تریبون از آنها تعریف کردید، خانمهائى بودند که در عرف معمولى به آنها میگویند «خانم بدحجاب»؛ اشک هم از چشمش دارد میریزد. حالا چه کار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباخته‌ى به این اهداف و آرمانهاست. او یک نقصى دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقصهاى این حقیر باطن است؛ نمى‌بینند. «گفتا شیخا هر آنچه گوئى هستم / آیا تو چنان که مینمائى هستى؟». ما هم یک نقص داریم، او هم یک نقص دارد. با این نگاه و با این روحیه برخورد کنید. البته انسان نهى از منکر هم میکند؛ نهى از منکر با زبان خوش، نه با ایجاد نفرت. بنابراین با قشر دانشجو ارتباط پیدا کنید.»

انتهای خبر/ص

نظرات بینندگان