آشنایی با علما و بزرگان دینی فارس؛
آیتالله حسین شبزندهدار جهرمی
آيتالله حسین شبزندهدار جهرمی، مجتهد، عالم شیعه، مفسر قرآن کریم و از اساتید حوزه علمیه قم بود که بیش از ۴۰ سال سابقه تدریس دروس سطح عالی حوزه علمیه را داشت.
به گزارش شیرازه، آيتالله حسین شبزندهدار جهرمی، مجتهد، عالم شیعه، مفسر قرآن کریم و از اساتید حوزه علمیه قم بود که بیش از ۴۰ سال سابقه تدریس دروس سطح عالی حوزه علمیه را داشت. وی مفسر مطرح قرآن و استاد به نام اخلاق بود، وی پدر و استاد محمدمهدی شبزندهدار از فقهای شورای نگهبان است.
تولد
آيتالله شبزندهدار در سال ۱۳۰۸ شمسی(۸ شوال ۱۳۴۷) در خانه کربلایی احمد واقع در محله قدیمی سنان جهرم، دیده به جهان گشود.
جهرم، مرکز شهرستان جهرم، در فاصله 180 کیلومتری جنوب شیراز در استان فارس قرار دارد.
کربلایی احمد و برادرش حاج قنبر با همسر و فرزندان در یک خانه ساده زندگی میکردند. هر دو کاسب جزء و ساده بودند که روزانه کالاهای مورد نیاز روستاییان را از شهر تهیه میکردند و برای فروش به روستا میبردند. آنان با گذران امر معاش از این راه احکام دینی و مسائل شرعی را نیز به روستاییان میآموختند.
این دو برادر در جهرم و قسمتی از حومه آن به صلاح و تقوا و درستکاری در معامله با مردم و مناعت و قناعت طبع مشهور بودند و در ارادت و اخلاص ویژهای که نسبت به اهلبیت(ع) داشتند، زبانزد اهالی بودند.
قمر خانم مادر حسین نیز از زنان شایسته محل بود و او نیز همچون همسرش به کمالاتی آراسته بود و علاقه فراوانی به پیشوایان دین داشت.
این مادر وقتی حسین کودک بود و آسیبی به چشمانش واردشده بود، با کمک خواهرانش بسیار از او مواظبت و پرستاری کرد. در سفری که برای پابوسی حضرت رضا(ع) به مشهد رفتند، حسین را نیز با خود بردند و پدر و مادر در جوار قبر آن حضرت ضمن دعا و زیارت، با توسلات خالصانه خود، شفای چشم فرزند را از خدا خواستند. به برکت این حضور و دعاهای آنان چشم کودک شفا یافت و مادر به شکرانه سلامتی فرزند در گوش حسین حلقه آویخت و او را به عنوان غلام حضرت رضا(ع) مفتخر ساخت.
تحصیلات و استادان
آيتالله شبزندهدار بین 6 تا 7 سالگی به مکتبخانه محل زادگاهش رفت. خواندن و نوشتن، قرائت قرآن و برخی از آدابورسوم و احکام شرعی را آموخت. استعداد و حافظه خود را در مکتبخانه به معلم و عشق و علاقه درونی برای ادامه تحصیل و یادگیری علوم دینی را در خانه نشان داد.
تحصیل در جهرم
وی که عاشق علم و دانش بود و به خاطر ارتباط و ملازمت پدر با اهل علم و مردان حق، علاقه شدیدی به روحانیان و عالمان دینی پیدا کرده بود، با آنان ارتباط و مراوده برقرار کرد و با راهنمایی آنان در مدرسه خان(زمانیه) جهرم حجره گرفت و مشغول تحصیل شد.
آيتالله شبزندهدار مقدمات علوم، ادبیات مقداری از مسائل فقهی و شرعیات و آداب و اخلاق را از حججاسلام آقایان سید حسین شریعتمداری، میرزا محمد نمازی، سید حسن موسوی نائینی، شیخ علیاکبر ناصری، سید محمد احمدی، سید محمدرضا اصفهانی، به ویژه آیتالله سید ابراهیم حقشناس و آقا شیخ عطاءالله حقدان به خوبی فراگرفت. با اتمام دروس این دوره، عطش فراگیری و کسب بهرههای علمی و معنوی در او بیشتر شد.
وی میخواست به حوزه بزرگ شیراز برود، اما با موانعی مانند نامساعد بودن وضع مالی پدر، سختی تحمل جدایی از پدر، عمو و سایر بستگان، فراق مادر از دست رفته و مسائلی دیگر روبه رو شد.
بر سر این دو راهی و برای رفع و رهایی از این مشکل به منزل عالم برجسته شهر حضرت آیتالله آقا سید علیاکبر آیتاللهی رفت و از ایشان درخواست استخاره کرد. آقا قرآن را گشود از قضا استخاره بد آمد. تازه جوان دلداده علم با شنیدن کلمه بد حالش دگرگون شد و همانجا به زمین افتاد و بیهوش شد. خدمتگزار آقا او را به هوش آورد و چون عهده بسته بود به مقتضای استخاره عمل کند، سفرش را برای مدتی به تعویق انداخت، ولی همچنان امید عزیمت به شیراز را داشت. پس از مدتی با پدر و عمو نزد آیتالله آقا سید ابراهیم حقشناس که او هم از عالمان بزرگ شهر محسوب میشد رفت و استخاره خواست. این بار استخاره خوب آمد و آرزوی نوجوان برآورده شد. پدر و عمو هم تسلیم مقتضای استخاره شدند.
آنان مقدمات سفر را فراهم ساختند و هنگام عزیمت به شیراز بدرقهاش کردند. آیتالله شب زنده دار در این باره مینویسد:
... اما همه اینها یک طرف و دعا و توسل خالصانه و متضرعانه پدر عزیزم به هنگام سوار شدن و خداحافظی که با عمومی بزرگوار و جمع زیادی از همشیرهها و فامیل و دوستان که برای بدرقه آمده بودند، طرف دیگر... همین دعا بحمدالله کار خود را کرد. در شیراز یکی از بزرگترین نعمتهای الهی که برای ابد مایه افتخارم شد، نصیبم گشت و آن شاگردی ولی خدا، مرحوم آیتالله آقای حاج شیخ ابوالحسن حدائق اصطهباناتی(ره) در مدرسه مبارکه منصوریه بود.
در شیراز
آيتالله شب زنده دار جهرمی برای مدتی در مدرسه مقیمیه و پس از آن در مدرسه منصوریه شیراز اقامت گزید و به تحصیل مشغول شد. در این دوره کتابهای درسی رایج در معانی و بیان، فقه و اصول و کلام و عقاید را نزد استادان و بزرگان حوزه علمیه شیراز حججاسلام آقایان ملا محمدجواد دارابی ملا احمد دارابی، سید علی خفری و حضرات آیات آقایان بهاءالدین محلاتی، شیخ ابوالحسن حدائق و سید عبدالعلی آیتاللهی آموخت.
در پایان این دوره سه ساله به دستور آیتالله حدائق که محبت سرشاری به آقای شب زنده دار داشت، مجلس جشنی در باغ مدرسه منصوریه برگزار شد و آیتالله حدائق ضمن اهدای عبا و عمامه به آقای شب زنده دار با دستان مبارکش عمامه بر سر وی گذاشت و او را به لباس مقدس روحانیت مفتخر کرد.
آیتالله شب زنده دار در یادداشتهای خود مینویسد:
پس از آنکه با لباس روحانیت به جهرم آمدم به قدری مرحوم پدرم خرسند شد و بعد از آن احترام دیگری به من میگذاشت که وجدانا مرا شرمنده میکرد. آن وقتها جهرم مثل بسیاری از جاهای دیگر برق نداشت، شبها کوچهها تاریک بود... گاهی میخواستیم با پدرم شبها جایی برویم، میفرمود: من باید جلوی تو چراغ بکشم! من میگفتم: مگر چنین چیزی میشود که پدر جلوی فرزند چراغ بکشد. با این عبارت جواب میداد: تو عمامه داری و طلبه هستی... پدرم برای عموم علمای اسلام احترام قائل میشد و عملاً نیز نشان میداد. وقتی میدید فرزندش در لباس آنهاست، بیشتر احترام میکرد...
در قم
وی که حدود هجده بهار از عمرش را پشت سر گذاشته و متون دروس دوره سطح متوسطه را خوانده بود، تصمیم گرفت، برای ادامه تحصیلات عالی به قم مهاجرت کند. این بار نزد استادش آیتالله حدائق رفت و از وی درخواست استخاره کرد وقتی استاد قرآن را گشود آیه هنا لک الولایه الله الحق هو خیر ثوابا و خیر عقبا آمد. مضمون استخاره آیندهای روشن و سرنوشتی سعادتمند در این دنیا و رسیدن به مقامات عالی و اجر و ثواب الهی بسیار در آخرت را نوید میداد. وی پس از این استخاره در آغاز سال تحصیلی 1365ق، 1326ش با اجازه پدر و استاد به قم مهاجرت کرد.
نخست در مدرسه فیضیه و پس از مدتی در مدرسه حجتیه سکونت گزید و به تحصیل مشغول شد. وی قسمتی از درسهایی را که در دوره سطح متوسطه نخوانده بود، نزد آیتالله شهید محمد صدوقی خواند. سپس فراگیری متون دروس سطح عالی را شروع کرد. رسائل، مکاسب و کفایه الاصول در فقه و اصول را نزد آیات آقایان شیخ محمد تقی بهجت، شیخ مرتضی حائری، سید رضا بهاءالدینی، سید محمدباقر سلطانی طباطبایی، شیخ عبدالجواد اصفهانی، میرزا محمد مجاهدی تبریزی، آقا سید رضا صدر، و شیخ عبدالرزاق قاینی، شرح تجرید و شوارق در کلام و حکمت را در محضر آیتالله سید احمد خوانساری و... خوانده و دوره سطح را به پایان رسانید.
پس از آن خود را برای استفاده از مباحث دوره خارج آماده کرد. آقای شب زنده دار سالها به طور مرتب و منظم و مجدانه در دروس خارج فقه و اصول آیات عظام آقایان حاج سید حسین بروجردی، سید محمد محقق داماد، شیخ محمد علی اراکی، امام خمینی، سید محمدرضا گلپایگانی، شیخ عباسعلی شاهرودی، حاضر شد و همزمان در درس تفسیر استاد علامه سید محمدحسین طباطبایی، حضور یافت و ضمن مباحثه، تقریر برخی از دروس یاد شده را نگاشت و از آن پس در شمار فضلا و اساتید زبده حوزه قرار گرفت.
آيتالله شب زنده دار، در سالهایی که در حلقه دروس خارج شرکت میکرد، به خاطر دریافت سریع مطالب، پشتکار و حافظه قوی، پیوسته از صحبتهای پدرانه استادان بهرهمند میشد.
تدریس
آیتالله شب زنده دار از استادان برجسته حوزه علمیه قم به شمار میرفت و سابقه تدریس حوزوی ایشان به چهل سال میرسد.
وی در مدرسه خان جهرم و منصوریه شیراز کتابهایی را که خوانده بود، برای داوطلبان درس داده و از سالی که به حوزه علمیه قم وارد شد، متون آموخته شده را تدریس کرد. بیشتر تدریس او در قم طی چند دوره شامل مباحث فقهی و اصولی از لمعتین، مکاسب، قوانین الاصول و اصول الفقه برای طلاب داوطلب در مساجد اعظم، امام حسن عسکری(ع)، مسجد نو و مدارس حقانی، رضویه، گلپایگانی و بحث تفسیر و اخلاق در مدرسه فیضیه و مسجد حضرت معصومه(ع) به صورت آزاد و عمومی بود.
وی در تدریس بیانی شیرین و شیوا داشت و برای تفهیم و انتقال درست مطالب به مخاطبان از الفاظ و قالبهای ساده استفاده میکرد. از امثال و نمونهها نیز بهر میگرفت و موقع پاسخ دادن به پرسشهای درسی و حل مشکلات علمی، تحمل به خرج میداد و با جوابی در خور، سؤال کننده را قانع میکرد.
ویژگیهای اخلاقی و معنوی
روح بلندپرواز و ناآرام آیتالله شب زنده دار همواره در پی صاحب دلی بود که مایه تسلی او باشد و وی را به کمال برساند، از اینرو از همان آغاز تحصیلاتش در جهرم و پس از آن در شیراز و قم با کوششی به وقفه توانست از میان استادان و مربیان با شخصیتهای چون آیات عظام حقشناس، حدائق، امام خمینی و شیخ مرتضی حائری ارتباطی ویژه داشته باشد و از محضر پرفیض آنان به توفیقات و مواهبی الهی دست یابد. این ارتباطها موجب شد در مسیر زندگی ارشاد و راهنمایی شود، خوب درس بخواند، خوب بفهمد و به درستی به آموختههایش جامه عمل بپوشاند.
وی که از آغاز کار دلداده علم و دانش و کسب فضایل بود با هر یک از علمای بزرگوار جهرم به نوعی خود را مرتبط کرده و از کمالات آنان بهره گرفت.
در شیراز با شخصیت گرانقدر، معنوی و روحانی حضرت آیتالله حاج شیخ ابوالحسن حدائق آشنا و بهرههای فراوانی از او برد...
وقتی به قم مشرف شد در طول سالهای تحصیل و در مسیر تهذیب نفس، خداوند موفقیتهایی به ایشان داد که در علمیت و فضل جلوه کرد و در کنار آن تهذیب و صفای دل و جان و تقید به آداب شرع، ملکه تقوا در وجودشان رسوخ کرد و مورد توجه دوستان و آشنایان قرار گرفت.
تعظیم بزرگان
از خصوصیات این عالم بزرگوار این است که افزون بر رعایت مراتب ادب در گفتار و رفتار نسبت به علما محصلین و همه اهل ایمان، احترام ویژهای ابراز میدارد.
وی در برابر بقاع و امامزادگان و قبور علمای بزرگ تواضعی عمیق دارد و در مقابل قبور امامان معصوم(ع) از جمله قبر مطهر حضرت علی بن موسی الرضا(ع) تعظیم وی وصف ناشدنی است.
حجتالاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ محمد مهدی شب زنده دار درباره پدر و استادش چنین میگوید:
پدرم به همه بستگان و اقوام از کوچک و بزرگ احترام میگذارد و از پدر و مادر و استادانش بسیار یاد میکند و موفقیتهایش را مرهون اخلاص و دعاهای خیر آنان میداند.
آقای جلالالدین آتشی ابراز میکند:
در مقابل و حضور استادانش چه در ایام تحصیل و چه بعدها سکوت را بر سخن گفتن و سؤال کردن ترجیح میداد و سراپا گوش بود. تا چیزی را از او سؤال نمیکردند، جواب نمیداد.
افزون بر آنکه در سالهای دفاع مقدس به جبههها میرفت و برای رزمندگان سخن میگفت، هرگاه با رزمندگان دیدار داشت، دست و صورت و حتی پوتین آنان را میبوسید و میگفت من بر این بوسهام افتخار میکنم. دست و روی مبلغان اسلام را نیز وقتی از تبلیغ باز میگشتند، میبوسید.
تعهد و تقید دینی
از دیگر ویژگیهای آیتالله شب زنده دار تعهد و پایبندی به دستورات دین و اخلاق اسلامی است که به نمونهای از آن اشاره میشود.
ایشان طبق روایاتی که راجع به مهر السنه و کم گرفتن مهریه واردشده در ازدواجهایی که در مورد دخترانشان واقعشده، به این موضوع تقید داشت که مهریه از مهر السنه حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا(س) تجاوز نکند. در یکی از این موارد که خود شاهد بودم. هنگام تعیین و قرارداد ازدواج ایشان گفتند: که مهر السنه باشد از ناحیه همراهان داماد خواهش شد که اجازه بدهید مقداری سکه هم ضمیمه شود. ایشان صریحاً نهی کردند. یکی از نزدیکان داماد در دستنوشته قرارداد عقد نوشت: مهر السنه و پنجاه سکه بهار آزادی، ایشان هنگامی که نوشته را مطالعه کردند، قلم برداشته و روی پنجاه سکه را خط کشید و فرمود:
اگر خواستند بعد برایشان بخرید، ولی نه جزء مهریه...
اینچنین است که خداوند متعال دلهایی را متوجه او کرده و کم نیستند کسانی که از عمق جان او را دوست دارند و برای او دعا میکنند و از دینش روحیه میگیرند.
ترویج و تبلیغ دین
آیتالله شب زنده دار اهتمام ویژهای به تبلیغ و ترویج دین دارد و همواره میکوشد مردم را با معارف و حقایق مذهبی آشنا سازد.
در آن زمان که ایشان حال منبر رفتن و تبلیغ و موعظه داشتند با سخنرانیهای خود دلها را جذب کرده و بهسوی اسلام، قرآن و مظاهر و شعائر و آداب اسلامی سوق میدادند... سالهای متعدد در ماه مبارک رمضان در سالن بزرگ امامزاده ابراهیم(ع)(جهرم) نماز جماعت اقامه میکرد و پس از آن منبر میرفت. جمعیت انبوهی از همه جای شهر برای شرکت در نماز جماعت و استماع موعظه دلنشین و راهنماییهای ایشان حضور پیدا میکردند، بهطوریکه بعد از سخنرانی راه عبور و خیابان مسدود میشد و راستی چه اثری روشن و نفوذی بلیغ در جان مردم و نسل جوان کرده بود. پس از منبر به سؤالات جوانان پاسخ میداد و هیچ اظهار خستگی و بیحال نمیکرد.
جلسات متعدد برای زنان، جوانان، دانش آموزان دختر و پسر در مقاطع تحصیلی مختلف و به تفکیک تشکیل میداد و اولین روحانی در شهر جهرم بود که به شبهات و سؤالات دینی آنان جواب میگفت: برنامههای تفسیر قرآن برای عموم، جلسات سیاسی مذهبی برای علاقهمندان از قشرهای گوناگون برگزار میکرد و توجه خاص به جوانان داشت.
تلاش برای رفع نیاز مردم
یکی از خصوصیات بارز آیتالله شب زنده دار، اقدام در جهت برآوردن حوائج طبقات مختلف است. در نعمتها و الطافی که نصیبش میشود، بسیاری از افراد نیازمند را سهیم میکند. در موارد متعددی واسطه ازدواج اشخاصی شدهاند و اتفاق افتاده که برای موردی، چندین مرتبه مراجعه کرده است تا نتیجه بگیرد. مراجعاتی در امور علمی دارد. کسان بسیاری در مسائل مختلف فقهی، تفسیری و روایتی به ایشان مراجعه میکنند و در مراجعه اول یا در خلال یکی دو روز پاسخ خود را دریافت میدارند. ایشان از اینگونه مراجعات و پرسشهای وقتگیر استقبال میکند و مراجعهکننده و پرسشکننده را صاحب حق بر خود میشمارد.
... بسیار اتفاق افتاده است که برای حل مشکلات طلاب نزد علما و بزرگان وساطت کرده و نابسامانیهای زندگی آنان را رفع کرده است یا آنان به خاطر مورد اعتماد بودن وی، بهوسیله ایشان مساعدتهای لازم را کردهاند. مواردی پیش آمد که از سوی امام خمینی برای انجام کار یا ابلاغ پیامی خصوصی فراخوانده میشد و ایشان به دنبال خواسته آن بزرگوار اقدام میکرد.
آیتالله شب زنده دار برخی اوقات حق التبلیغ و وجوهی را که اهالی جهرم در ایام محرم و صفر به وی اهدا میکردند، بین طلاب و مبلغانی که برای تبلیغ در مناسبتهای یاد شده به منطقه میآمدند، تقسیم میکرد و خود برای برگشت به قم، از دوستانش قرض میگرفت.
حلم و تسلط بر خود
آیتالله شب زنده دار در معاشرت با اشخاص و اصناف مختلف، حوصله عجیبی دارد و خود مسلط است. سخن مخالف را تحمل میکند و اگر طرف مقابل پذیرش جواب داشت، او را با منطق و استدلال قانع میسازد وگرنه با سکوت و آرامش به مطلب خاتمه میدهد.
آیتالله شب زنده دار در دوران سخت انقلاب تحتفشار قرار میدادیم و زیاد از او سؤال میکردیم که چرا با سرعت حرکت نمیکند، گاه میشد با ایشان قهر میکردیم، اما او مطابق وظیفه خود پیش میرفت. بعد از پیروزی انقلاب به خاطر سؤالات از او عذرخواهی کردیم. در جواب گفت: شما به وظیفه خود عمل کردیم و تکلیف خود را انجام دادید....
مخالفت با هوای نفس
این عالم پارسا از مرحله خود گذشته و مسائلی که برای بسیاری از اشخاص حل نشدنی آیت، برایشان حلشده است. وی در خطی گام برمیدارد که در زمانها دو نفر در آن مسیر گامهای بلند برداشته بودند؛ مرحوم آیتاللهالعظمی سید احمد خوانساری و مرحوم آیتاللهالعظمی سید احمد خوانساری و مرحوم آیتالله شیخ مرتضی حائری. آیتالله شب زنده دار با شخصیت دوم کاملاً مرتبط بود و از افادات ایشان بهرهمند میشد. هرگاه در مجلس سوگواری خاندان عصمت و طهارت یا نماز جمعه شرکت میکند از نشستن در صدر مجلس یا جای ویژه به کلی ابا دارد و میان مردم مینشیند و موجب زحمت برای کسی نمیشود....
وقتی در ایام تبلیغی در زادگاهشان جهرم عهدهدار نماز جماعت بود، تقید نداشت که حتماً امام جماعت باشد... گاهی به مساجد دیگر میرفت و به امام جماعت آن مسجد اقتدا میکرد، هر چند از شاگردان خود ایشان بودند.
آیتالله شب زنده دار در موضوع امامت و بحث معاد در حد یک کتاب معمولی مطلب نگاشته و برای چاپ آماده کرده بودند. وقتی متوجه شد کتابهایی پیرامون موضوعات یاد شده نوشته و چاپ شده است، از چاپ و نشر نگاشتههای خود صرفنظر کرد.
یک روز سر درس کلمهای را در سطور اولیه متن کتاب اشتباه خواندند. یکی از طلاب اشتباه را تذکر داد. روز بعد فرمود دیروز آن صفحه از درس را اشتباه خوانده و توضیح دادم؛ دوباره آن درس را تکرار کرد.
رضا و تسلیم
از حالات خوش و جلوههای معنوی آیتالله شب زنده دار تسلیم در برابر مقدرات الهی است. مشکلات و سختیهای فراوانی در زندگی ایشان بود که همه را از این رهگذر توجیه کرد و بر خود آسان کرد. یکی از جریانات تأثرانگیزی که برای ایشان پیش آمد، درگذشت دختر جوانشان بود که در فصل جوانی با داشتن فرزندان خردسال دچار بیماری صعبالعلاج شد و ایام بیماری خود را در منزل پدر گذارند تا اینکه پیش چشم ایشان دارفانی را وداع گفت، و به راستی این پدر بزرگوار و مادر گرامیاش چه امتحان خوبی نزد خدا دادند.
مرید امام خمینی
آیتالله شب زنده دار از شاگردان درس خارج فقه و اصول امام و از ارادتمندان مخلص وی به شمار میرفت. از ایشان نقل شده است:
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی شبهای ماه مبارک رمضان در مسیر خود به سمت منزل ایشان در بین راه دعای افتتاح را میخواندم. درست وقتی جلوی بیت امام میرسیدم، جمله یهلک ملوکا... بر زبانم جاری میشد.
در سالهای خفقان(42 به بعد) شاخصترین فردی که امام خمینی و نهضت او را در جهرم به مردم معرفی کرد، آقای شب زنده دار بود. ساواک و عوامل رژیم طاغوت در جهرم نیز به سه نفر از آقایان، آیتالله سید ابراهیم حقشناس(امام جماعت مسجد گازران)، آیتالله سید حسین آیتاللهی(مرکز تبلیغی وی حسینیه کوی علی پهلوان بود) و آیتالله شیخ حسین شب زنده دار(در حسینیه امامزاده ابراهیم(ع) ) حساسیت ویژه داشت.
آیتالله شب زنده دار همچون دیگر استادان و فضلای برجسته حوزه اعلامیهها و بیانیههایی را که علیه رژیم و به حمایت از امام و نهضت صادر و منتشر میشد، امضا میکرد و نیز در نامهها و اطلاعیههایی که از سوی طلاب و فضلای شیراز و استان فارس مقیم قم برای امام و یا دفاع از ایشان نگاشته و ارسال و منتشر میشد، نام و امضای ایشان به چشم میخورد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1358 وقتی امام خمینی به قم آمد، به منزل آیتالله شب زنده دار تشریف برد. آیتالله شب زنده دار هم گفت: که امروز رحمت خدا بر ما نازل شد. آیتالله شب زنده دار تا زمانی که امام در قم حضور داشت از جمله اصحاب هیئت استفتای وی بود و برخی از روزها در کوچهای که امام اقامت داشت، در کنار دیدارکنندگان، امام را زیارت میکرد
از منظر بزرگان
آیتالله آقای حاج شیخ محمد علی اراکی:
... آقای شب زنده دار شب زنده دار است و از افتخارات ماست.
حجتالاسلام والمسلمین محمد باقر موسوی همدانی:
مقام معظم رهبری:
آقای شب زنده دار همیشه نو بود.
آیت مکارم شیرازی:
... آقای شب زنده دار به یقین یکی از فضلای برجسته حوزه علمیه قم است. ایشان مدرس و محقق خوبی است. از نظر تقوی و پرهیزکاری فردی کاملاً ممتاز است. من یقین دارم ایشان کسی است که عامل به تمام وظایف شرعیه است. بیان خوبی دارد و تدریس مباحث مختلفی از جمله مسائل اخلاقی دارند که بسیار مؤثر و مفید است. من دوست داشتم ایشان بیشتر در مباحث حوزه دخالت میکرد. او روحی وارسته دارد که گاهی مانع دخالت او میشود. ایشان مدتی در برنامههای مکتب اسلام با ما همکاری داشت. مقالات خوبی داشت و بحثهای جالبی مطرح میکرد. میدانید که مکتب اسلام مجلهای بود که به هر کس مجال نمیداد در آن چیزی بنویسد اشخاصی که دارای برجستگیهایی بودند با آنجا همکاری داشتند و قلم میزدند. در میان ما حجاب معاصرت هست. منظورم پردهای است که جلوی چشم ما میافتد و نمیگذارد ویژگیهای معاصران خود را ببینیم، اما وقتی از میان ما میرود، میفهمیم که جای آنها خالیشده است و معلوم میشود چقدر جای وسیعی خالیشده است و تأسف میخوریم که چرا در حیاتشان بیشتر از وجودشان استفاده نکردیم.
من امیدوارم که این حجاب معاصرت را کنار بزنیم تا شخصیتها را در حیاتشان معرفی کنیم تا درنتیجه بیشتر از وجود آنها استفاده شود.
آیتالله شیخ جعفر سبحانی:
... سخن گفتن درباره ایشان کار افرادی شایستهتر از اینجانب است، زیرا معرف باید از معرف اجلی باشد. در دوران شصتسالگی که من ایشان را میشناسم، یعنی ایشان حدود سال 1326 شمسی بود که از شیراز وارد حوزه علمیه قم شدند و از همان روزها دو چیز در ایشان جلوهگر بود؛ یکی اخلاق فاضله و تواضع فراوان بهگونهای که در فیضیه برای دیگران سرمشق بود و اخلاق عالی او عملاً میتوانست افراد را تربیت کند. دوم تدریس ایشان در حوزه بود که طلاب را از بیانات خود بهرهمند میکرد. این دو مطلب را من در این شصت سال در ایشان درک کردهام؛ اخلاق و تواضع، تدریس و تربیت.
بعدها بهوسیله مقالات ارزنده خود در مجله مکتب اسلام مسائل متنوعی را مینوشتند و خوانندگان را بهرهمند میساختند. اگر مقالات ایشان جمعآوری شود، خودش یک کتاب ماندگاری میشود. در درس فقه و اصول امام خمینی(ره) حضور داشتند و ما هم در محضرشان بودیم و گاهی از کلمات ایشان استفاده میکردیم. من امیدوارم ان شاء الله در حوزه علمیه قم از این افراد تجلیل بیشتری بشود. شخصیتهای که شصت سال است در قم هستند و علما و عملاً نفیس اند.
آیتالله جوادی آملی:
... آقای شب زنده دار علما و عملاً از شخصیتهای کم نظیر است و از این نظر امتحان خود را خوب داده است.
آثار
آیتالله شب زنده دار در کنار قم فعالیتها در عرصه نگارش هم آثار مفید و ارزندهای به صورت تقریرات دروس خارج، شرح و حواشی بر برخی از تفاسیر و ادعیه و مقالات پربار در موضوعات گوناگون دینی نگاشته است که به آنها اشاره میشود.
تقریرات دروس خارج فقه و اصول امام خمینی
حواشی بر تفاسیر مجمعالبیان و المیزان
شرح دعای مکارم الاخلاق
مجموعه یادداشتهای مدون شده پیرامون مسئله امامت
مقالات متعدد
در موضوعات اخبار غیبی و علوم دیگر قرآن، معاد و قیامت، آینده دنیا و... چاپ شده در مجله مکتب اسلام، مکتب تشیع، معارف جعفری و...
مقاله خاطرههایی از ثمرات درختی پربار
پیرامون شخصیت عالم مجاهد آیتالله سید عبدالحسین لاری
سلسله درسهای اخلاق
که در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی در حوزه علمیه قم ایراد و سپس به صورت جزوات درسی توسط سازمان تبلیغات اسلامی قم تکثیر و توزیعشده است.
یادداشتهای پیرامون شخصیت آیتالله سید ابراهیم حقشناس به نام خاطرههایی از احوال استاد عزیزتر از جانم
آثار فرهنگی، اجتماعی
کتابخانه عمومی اسلامی. پس از سال 1342 ش در جهرم در خیابان منوچهری(جمهوری اسلامی) که فعلاً پایگاه بسیج است تأسیس شد. این مرکز در آن سالها محل تجمع جوانان انقلابی و روشنفکر شهر بود و جلسات برای فعالیتهای سیاسی و انقلابی در آن تشکیل میشد و عوامل رژیم به این مرکز و افراد آن بسیار حساس بودند. صندوق قرضالحسنهای هم زیر نظر ایشان تشکیل شد که پس از مدتی توسط ساواک تعطیل شد.
شاگردان
از میان انبوه شاگردان آیتالله شب زنده دار میتوان به این افراد اشاره کرد: حججاسلام حضرات آقایان علیاکبر هاشمی رفسنجانی، سید حسن طاهری خرمآبادی، علی کریمی جهرمی، شیخ حسین کرمانی، سید جمالالدین دینپرور، محمد مهدی موحدی کرمانی، قربانعلی دری نجفآبادی، شیخ محمدجعفر امامی، شیخ محمدرضا آشتیانی، محمدجواد فاضل، محمد مهدی شب زنده دار و...
درگذشت
آیتالله حسین شب زندهدار جهرمی که عمری را در راه تحصیل، تدریس و تحقیق و تبلیغ معارف ناب اسلامی گذرانده بود، صبح شنبه ۴ مرداد ۱۳۹۳ درگذشت. پیکر وی در قم تشییع و در حرم حضرت فاطمه معصومه(س) به خاک سپرده شد.
منبع: رسا
تولد
آيتالله شبزندهدار در سال ۱۳۰۸ شمسی(۸ شوال ۱۳۴۷) در خانه کربلایی احمد واقع در محله قدیمی سنان جهرم، دیده به جهان گشود.
جهرم، مرکز شهرستان جهرم، در فاصله 180 کیلومتری جنوب شیراز در استان فارس قرار دارد.
کربلایی احمد و برادرش حاج قنبر با همسر و فرزندان در یک خانه ساده زندگی میکردند. هر دو کاسب جزء و ساده بودند که روزانه کالاهای مورد نیاز روستاییان را از شهر تهیه میکردند و برای فروش به روستا میبردند. آنان با گذران امر معاش از این راه احکام دینی و مسائل شرعی را نیز به روستاییان میآموختند.
این دو برادر در جهرم و قسمتی از حومه آن به صلاح و تقوا و درستکاری در معامله با مردم و مناعت و قناعت طبع مشهور بودند و در ارادت و اخلاص ویژهای که نسبت به اهلبیت(ع) داشتند، زبانزد اهالی بودند.
قمر خانم مادر حسین نیز از زنان شایسته محل بود و او نیز همچون همسرش به کمالاتی آراسته بود و علاقه فراوانی به پیشوایان دین داشت.
این مادر وقتی حسین کودک بود و آسیبی به چشمانش واردشده بود، با کمک خواهرانش بسیار از او مواظبت و پرستاری کرد. در سفری که برای پابوسی حضرت رضا(ع) به مشهد رفتند، حسین را نیز با خود بردند و پدر و مادر در جوار قبر آن حضرت ضمن دعا و زیارت، با توسلات خالصانه خود، شفای چشم فرزند را از خدا خواستند. به برکت این حضور و دعاهای آنان چشم کودک شفا یافت و مادر به شکرانه سلامتی فرزند در گوش حسین حلقه آویخت و او را به عنوان غلام حضرت رضا(ع) مفتخر ساخت.
تحصیلات و استادان
آيتالله شبزندهدار بین 6 تا 7 سالگی به مکتبخانه محل زادگاهش رفت. خواندن و نوشتن، قرائت قرآن و برخی از آدابورسوم و احکام شرعی را آموخت. استعداد و حافظه خود را در مکتبخانه به معلم و عشق و علاقه درونی برای ادامه تحصیل و یادگیری علوم دینی را در خانه نشان داد.
تحصیل در جهرم
وی که عاشق علم و دانش بود و به خاطر ارتباط و ملازمت پدر با اهل علم و مردان حق، علاقه شدیدی به روحانیان و عالمان دینی پیدا کرده بود، با آنان ارتباط و مراوده برقرار کرد و با راهنمایی آنان در مدرسه خان(زمانیه) جهرم حجره گرفت و مشغول تحصیل شد.
آيتالله شبزندهدار مقدمات علوم، ادبیات مقداری از مسائل فقهی و شرعیات و آداب و اخلاق را از حججاسلام آقایان سید حسین شریعتمداری، میرزا محمد نمازی، سید حسن موسوی نائینی، شیخ علیاکبر ناصری، سید محمد احمدی، سید محمدرضا اصفهانی، به ویژه آیتالله سید ابراهیم حقشناس و آقا شیخ عطاءالله حقدان به خوبی فراگرفت. با اتمام دروس این دوره، عطش فراگیری و کسب بهرههای علمی و معنوی در او بیشتر شد.
وی میخواست به حوزه بزرگ شیراز برود، اما با موانعی مانند نامساعد بودن وضع مالی پدر، سختی تحمل جدایی از پدر، عمو و سایر بستگان، فراق مادر از دست رفته و مسائلی دیگر روبه رو شد.
بر سر این دو راهی و برای رفع و رهایی از این مشکل به منزل عالم برجسته شهر حضرت آیتالله آقا سید علیاکبر آیتاللهی رفت و از ایشان درخواست استخاره کرد. آقا قرآن را گشود از قضا استخاره بد آمد. تازه جوان دلداده علم با شنیدن کلمه بد حالش دگرگون شد و همانجا به زمین افتاد و بیهوش شد. خدمتگزار آقا او را به هوش آورد و چون عهده بسته بود به مقتضای استخاره عمل کند، سفرش را برای مدتی به تعویق انداخت، ولی همچنان امید عزیمت به شیراز را داشت. پس از مدتی با پدر و عمو نزد آیتالله آقا سید ابراهیم حقشناس که او هم از عالمان بزرگ شهر محسوب میشد رفت و استخاره خواست. این بار استخاره خوب آمد و آرزوی نوجوان برآورده شد. پدر و عمو هم تسلیم مقتضای استخاره شدند.
آنان مقدمات سفر را فراهم ساختند و هنگام عزیمت به شیراز بدرقهاش کردند. آیتالله شب زنده دار در این باره مینویسد:
... اما همه اینها یک طرف و دعا و توسل خالصانه و متضرعانه پدر عزیزم به هنگام سوار شدن و خداحافظی که با عمومی بزرگوار و جمع زیادی از همشیرهها و فامیل و دوستان که برای بدرقه آمده بودند، طرف دیگر... همین دعا بحمدالله کار خود را کرد. در شیراز یکی از بزرگترین نعمتهای الهی که برای ابد مایه افتخارم شد، نصیبم گشت و آن شاگردی ولی خدا، مرحوم آیتالله آقای حاج شیخ ابوالحسن حدائق اصطهباناتی(ره) در مدرسه مبارکه منصوریه بود.
در شیراز
آيتالله شب زنده دار جهرمی برای مدتی در مدرسه مقیمیه و پس از آن در مدرسه منصوریه شیراز اقامت گزید و به تحصیل مشغول شد. در این دوره کتابهای درسی رایج در معانی و بیان، فقه و اصول و کلام و عقاید را نزد استادان و بزرگان حوزه علمیه شیراز حججاسلام آقایان ملا محمدجواد دارابی ملا احمد دارابی، سید علی خفری و حضرات آیات آقایان بهاءالدین محلاتی، شیخ ابوالحسن حدائق و سید عبدالعلی آیتاللهی آموخت.
در پایان این دوره سه ساله به دستور آیتالله حدائق که محبت سرشاری به آقای شب زنده دار داشت، مجلس جشنی در باغ مدرسه منصوریه برگزار شد و آیتالله حدائق ضمن اهدای عبا و عمامه به آقای شب زنده دار با دستان مبارکش عمامه بر سر وی گذاشت و او را به لباس مقدس روحانیت مفتخر کرد.
آیتالله شب زنده دار در یادداشتهای خود مینویسد:
پس از آنکه با لباس روحانیت به جهرم آمدم به قدری مرحوم پدرم خرسند شد و بعد از آن احترام دیگری به من میگذاشت که وجدانا مرا شرمنده میکرد. آن وقتها جهرم مثل بسیاری از جاهای دیگر برق نداشت، شبها کوچهها تاریک بود... گاهی میخواستیم با پدرم شبها جایی برویم، میفرمود: من باید جلوی تو چراغ بکشم! من میگفتم: مگر چنین چیزی میشود که پدر جلوی فرزند چراغ بکشد. با این عبارت جواب میداد: تو عمامه داری و طلبه هستی... پدرم برای عموم علمای اسلام احترام قائل میشد و عملاً نیز نشان میداد. وقتی میدید فرزندش در لباس آنهاست، بیشتر احترام میکرد...
در قم
وی که حدود هجده بهار از عمرش را پشت سر گذاشته و متون دروس دوره سطح متوسطه را خوانده بود، تصمیم گرفت، برای ادامه تحصیلات عالی به قم مهاجرت کند. این بار نزد استادش آیتالله حدائق رفت و از وی درخواست استخاره کرد وقتی استاد قرآن را گشود آیه هنا لک الولایه الله الحق هو خیر ثوابا و خیر عقبا آمد. مضمون استخاره آیندهای روشن و سرنوشتی سعادتمند در این دنیا و رسیدن به مقامات عالی و اجر و ثواب الهی بسیار در آخرت را نوید میداد. وی پس از این استخاره در آغاز سال تحصیلی 1365ق، 1326ش با اجازه پدر و استاد به قم مهاجرت کرد.
نخست در مدرسه فیضیه و پس از مدتی در مدرسه حجتیه سکونت گزید و به تحصیل مشغول شد. وی قسمتی از درسهایی را که در دوره سطح متوسطه نخوانده بود، نزد آیتالله شهید محمد صدوقی خواند. سپس فراگیری متون دروس سطح عالی را شروع کرد. رسائل، مکاسب و کفایه الاصول در فقه و اصول را نزد آیات آقایان شیخ محمد تقی بهجت، شیخ مرتضی حائری، سید رضا بهاءالدینی، سید محمدباقر سلطانی طباطبایی، شیخ عبدالجواد اصفهانی، میرزا محمد مجاهدی تبریزی، آقا سید رضا صدر، و شیخ عبدالرزاق قاینی، شرح تجرید و شوارق در کلام و حکمت را در محضر آیتالله سید احمد خوانساری و... خوانده و دوره سطح را به پایان رسانید.
پس از آن خود را برای استفاده از مباحث دوره خارج آماده کرد. آقای شب زنده دار سالها به طور مرتب و منظم و مجدانه در دروس خارج فقه و اصول آیات عظام آقایان حاج سید حسین بروجردی، سید محمد محقق داماد، شیخ محمد علی اراکی، امام خمینی، سید محمدرضا گلپایگانی، شیخ عباسعلی شاهرودی، حاضر شد و همزمان در درس تفسیر استاد علامه سید محمدحسین طباطبایی، حضور یافت و ضمن مباحثه، تقریر برخی از دروس یاد شده را نگاشت و از آن پس در شمار فضلا و اساتید زبده حوزه قرار گرفت.
آيتالله شب زنده دار، در سالهایی که در حلقه دروس خارج شرکت میکرد، به خاطر دریافت سریع مطالب، پشتکار و حافظه قوی، پیوسته از صحبتهای پدرانه استادان بهرهمند میشد.
تدریس
آیتالله شب زنده دار از استادان برجسته حوزه علمیه قم به شمار میرفت و سابقه تدریس حوزوی ایشان به چهل سال میرسد.
وی در مدرسه خان جهرم و منصوریه شیراز کتابهایی را که خوانده بود، برای داوطلبان درس داده و از سالی که به حوزه علمیه قم وارد شد، متون آموخته شده را تدریس کرد. بیشتر تدریس او در قم طی چند دوره شامل مباحث فقهی و اصولی از لمعتین، مکاسب، قوانین الاصول و اصول الفقه برای طلاب داوطلب در مساجد اعظم، امام حسن عسکری(ع)، مسجد نو و مدارس حقانی، رضویه، گلپایگانی و بحث تفسیر و اخلاق در مدرسه فیضیه و مسجد حضرت معصومه(ع) به صورت آزاد و عمومی بود.
وی در تدریس بیانی شیرین و شیوا داشت و برای تفهیم و انتقال درست مطالب به مخاطبان از الفاظ و قالبهای ساده استفاده میکرد. از امثال و نمونهها نیز بهر میگرفت و موقع پاسخ دادن به پرسشهای درسی و حل مشکلات علمی، تحمل به خرج میداد و با جوابی در خور، سؤال کننده را قانع میکرد.
ویژگیهای اخلاقی و معنوی
روح بلندپرواز و ناآرام آیتالله شب زنده دار همواره در پی صاحب دلی بود که مایه تسلی او باشد و وی را به کمال برساند، از اینرو از همان آغاز تحصیلاتش در جهرم و پس از آن در شیراز و قم با کوششی به وقفه توانست از میان استادان و مربیان با شخصیتهای چون آیات عظام حقشناس، حدائق، امام خمینی و شیخ مرتضی حائری ارتباطی ویژه داشته باشد و از محضر پرفیض آنان به توفیقات و مواهبی الهی دست یابد. این ارتباطها موجب شد در مسیر زندگی ارشاد و راهنمایی شود، خوب درس بخواند، خوب بفهمد و به درستی به آموختههایش جامه عمل بپوشاند.
وی که از آغاز کار دلداده علم و دانش و کسب فضایل بود با هر یک از علمای بزرگوار جهرم به نوعی خود را مرتبط کرده و از کمالات آنان بهره گرفت.
در شیراز با شخصیت گرانقدر، معنوی و روحانی حضرت آیتالله حاج شیخ ابوالحسن حدائق آشنا و بهرههای فراوانی از او برد...
وقتی به قم مشرف شد در طول سالهای تحصیل و در مسیر تهذیب نفس، خداوند موفقیتهایی به ایشان داد که در علمیت و فضل جلوه کرد و در کنار آن تهذیب و صفای دل و جان و تقید به آداب شرع، ملکه تقوا در وجودشان رسوخ کرد و مورد توجه دوستان و آشنایان قرار گرفت.
تعظیم بزرگان
از خصوصیات این عالم بزرگوار این است که افزون بر رعایت مراتب ادب در گفتار و رفتار نسبت به علما محصلین و همه اهل ایمان، احترام ویژهای ابراز میدارد.
وی در برابر بقاع و امامزادگان و قبور علمای بزرگ تواضعی عمیق دارد و در مقابل قبور امامان معصوم(ع) از جمله قبر مطهر حضرت علی بن موسی الرضا(ع) تعظیم وی وصف ناشدنی است.
حجتالاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ محمد مهدی شب زنده دار درباره پدر و استادش چنین میگوید:
پدرم به همه بستگان و اقوام از کوچک و بزرگ احترام میگذارد و از پدر و مادر و استادانش بسیار یاد میکند و موفقیتهایش را مرهون اخلاص و دعاهای خیر آنان میداند.
آقای جلالالدین آتشی ابراز میکند:
در مقابل و حضور استادانش چه در ایام تحصیل و چه بعدها سکوت را بر سخن گفتن و سؤال کردن ترجیح میداد و سراپا گوش بود. تا چیزی را از او سؤال نمیکردند، جواب نمیداد.
افزون بر آنکه در سالهای دفاع مقدس به جبههها میرفت و برای رزمندگان سخن میگفت، هرگاه با رزمندگان دیدار داشت، دست و صورت و حتی پوتین آنان را میبوسید و میگفت من بر این بوسهام افتخار میکنم. دست و روی مبلغان اسلام را نیز وقتی از تبلیغ باز میگشتند، میبوسید.
تعهد و تقید دینی
از دیگر ویژگیهای آیتالله شب زنده دار تعهد و پایبندی به دستورات دین و اخلاق اسلامی است که به نمونهای از آن اشاره میشود.
ایشان طبق روایاتی که راجع به مهر السنه و کم گرفتن مهریه واردشده در ازدواجهایی که در مورد دخترانشان واقعشده، به این موضوع تقید داشت که مهریه از مهر السنه حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا(س) تجاوز نکند. در یکی از این موارد که خود شاهد بودم. هنگام تعیین و قرارداد ازدواج ایشان گفتند: که مهر السنه باشد از ناحیه همراهان داماد خواهش شد که اجازه بدهید مقداری سکه هم ضمیمه شود. ایشان صریحاً نهی کردند. یکی از نزدیکان داماد در دستنوشته قرارداد عقد نوشت: مهر السنه و پنجاه سکه بهار آزادی، ایشان هنگامی که نوشته را مطالعه کردند، قلم برداشته و روی پنجاه سکه را خط کشید و فرمود:
اگر خواستند بعد برایشان بخرید، ولی نه جزء مهریه...
اینچنین است که خداوند متعال دلهایی را متوجه او کرده و کم نیستند کسانی که از عمق جان او را دوست دارند و برای او دعا میکنند و از دینش روحیه میگیرند.
ترویج و تبلیغ دین
آیتالله شب زنده دار اهتمام ویژهای به تبلیغ و ترویج دین دارد و همواره میکوشد مردم را با معارف و حقایق مذهبی آشنا سازد.
در آن زمان که ایشان حال منبر رفتن و تبلیغ و موعظه داشتند با سخنرانیهای خود دلها را جذب کرده و بهسوی اسلام، قرآن و مظاهر و شعائر و آداب اسلامی سوق میدادند... سالهای متعدد در ماه مبارک رمضان در سالن بزرگ امامزاده ابراهیم(ع)(جهرم) نماز جماعت اقامه میکرد و پس از آن منبر میرفت. جمعیت انبوهی از همه جای شهر برای شرکت در نماز جماعت و استماع موعظه دلنشین و راهنماییهای ایشان حضور پیدا میکردند، بهطوریکه بعد از سخنرانی راه عبور و خیابان مسدود میشد و راستی چه اثری روشن و نفوذی بلیغ در جان مردم و نسل جوان کرده بود. پس از منبر به سؤالات جوانان پاسخ میداد و هیچ اظهار خستگی و بیحال نمیکرد.
جلسات متعدد برای زنان، جوانان، دانش آموزان دختر و پسر در مقاطع تحصیلی مختلف و به تفکیک تشکیل میداد و اولین روحانی در شهر جهرم بود که به شبهات و سؤالات دینی آنان جواب میگفت: برنامههای تفسیر قرآن برای عموم، جلسات سیاسی مذهبی برای علاقهمندان از قشرهای گوناگون برگزار میکرد و توجه خاص به جوانان داشت.
تلاش برای رفع نیاز مردم
یکی از خصوصیات بارز آیتالله شب زنده دار، اقدام در جهت برآوردن حوائج طبقات مختلف است. در نعمتها و الطافی که نصیبش میشود، بسیاری از افراد نیازمند را سهیم میکند. در موارد متعددی واسطه ازدواج اشخاصی شدهاند و اتفاق افتاده که برای موردی، چندین مرتبه مراجعه کرده است تا نتیجه بگیرد. مراجعاتی در امور علمی دارد. کسان بسیاری در مسائل مختلف فقهی، تفسیری و روایتی به ایشان مراجعه میکنند و در مراجعه اول یا در خلال یکی دو روز پاسخ خود را دریافت میدارند. ایشان از اینگونه مراجعات و پرسشهای وقتگیر استقبال میکند و مراجعهکننده و پرسشکننده را صاحب حق بر خود میشمارد.
... بسیار اتفاق افتاده است که برای حل مشکلات طلاب نزد علما و بزرگان وساطت کرده و نابسامانیهای زندگی آنان را رفع کرده است یا آنان به خاطر مورد اعتماد بودن وی، بهوسیله ایشان مساعدتهای لازم را کردهاند. مواردی پیش آمد که از سوی امام خمینی برای انجام کار یا ابلاغ پیامی خصوصی فراخوانده میشد و ایشان به دنبال خواسته آن بزرگوار اقدام میکرد.
آیتالله شب زنده دار برخی اوقات حق التبلیغ و وجوهی را که اهالی جهرم در ایام محرم و صفر به وی اهدا میکردند، بین طلاب و مبلغانی که برای تبلیغ در مناسبتهای یاد شده به منطقه میآمدند، تقسیم میکرد و خود برای برگشت به قم، از دوستانش قرض میگرفت.
حلم و تسلط بر خود
آیتالله شب زنده دار در معاشرت با اشخاص و اصناف مختلف، حوصله عجیبی دارد و خود مسلط است. سخن مخالف را تحمل میکند و اگر طرف مقابل پذیرش جواب داشت، او را با منطق و استدلال قانع میسازد وگرنه با سکوت و آرامش به مطلب خاتمه میدهد.
آیتالله شب زنده دار در دوران سخت انقلاب تحتفشار قرار میدادیم و زیاد از او سؤال میکردیم که چرا با سرعت حرکت نمیکند، گاه میشد با ایشان قهر میکردیم، اما او مطابق وظیفه خود پیش میرفت. بعد از پیروزی انقلاب به خاطر سؤالات از او عذرخواهی کردیم. در جواب گفت: شما به وظیفه خود عمل کردیم و تکلیف خود را انجام دادید....
مخالفت با هوای نفس
این عالم پارسا از مرحله خود گذشته و مسائلی که برای بسیاری از اشخاص حل نشدنی آیت، برایشان حلشده است. وی در خطی گام برمیدارد که در زمانها دو نفر در آن مسیر گامهای بلند برداشته بودند؛ مرحوم آیتاللهالعظمی سید احمد خوانساری و مرحوم آیتاللهالعظمی سید احمد خوانساری و مرحوم آیتالله شیخ مرتضی حائری. آیتالله شب زنده دار با شخصیت دوم کاملاً مرتبط بود و از افادات ایشان بهرهمند میشد. هرگاه در مجلس سوگواری خاندان عصمت و طهارت یا نماز جمعه شرکت میکند از نشستن در صدر مجلس یا جای ویژه به کلی ابا دارد و میان مردم مینشیند و موجب زحمت برای کسی نمیشود....
وقتی در ایام تبلیغی در زادگاهشان جهرم عهدهدار نماز جماعت بود، تقید نداشت که حتماً امام جماعت باشد... گاهی به مساجد دیگر میرفت و به امام جماعت آن مسجد اقتدا میکرد، هر چند از شاگردان خود ایشان بودند.
آیتالله شب زنده دار در موضوع امامت و بحث معاد در حد یک کتاب معمولی مطلب نگاشته و برای چاپ آماده کرده بودند. وقتی متوجه شد کتابهایی پیرامون موضوعات یاد شده نوشته و چاپ شده است، از چاپ و نشر نگاشتههای خود صرفنظر کرد.
یک روز سر درس کلمهای را در سطور اولیه متن کتاب اشتباه خواندند. یکی از طلاب اشتباه را تذکر داد. روز بعد فرمود دیروز آن صفحه از درس را اشتباه خوانده و توضیح دادم؛ دوباره آن درس را تکرار کرد.
رضا و تسلیم
از حالات خوش و جلوههای معنوی آیتالله شب زنده دار تسلیم در برابر مقدرات الهی است. مشکلات و سختیهای فراوانی در زندگی ایشان بود که همه را از این رهگذر توجیه کرد و بر خود آسان کرد. یکی از جریانات تأثرانگیزی که برای ایشان پیش آمد، درگذشت دختر جوانشان بود که در فصل جوانی با داشتن فرزندان خردسال دچار بیماری صعبالعلاج شد و ایام بیماری خود را در منزل پدر گذارند تا اینکه پیش چشم ایشان دارفانی را وداع گفت، و به راستی این پدر بزرگوار و مادر گرامیاش چه امتحان خوبی نزد خدا دادند.
مرید امام خمینی
آیتالله شب زنده دار از شاگردان درس خارج فقه و اصول امام و از ارادتمندان مخلص وی به شمار میرفت. از ایشان نقل شده است:
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی شبهای ماه مبارک رمضان در مسیر خود به سمت منزل ایشان در بین راه دعای افتتاح را میخواندم. درست وقتی جلوی بیت امام میرسیدم، جمله یهلک ملوکا... بر زبانم جاری میشد.
در سالهای خفقان(42 به بعد) شاخصترین فردی که امام خمینی و نهضت او را در جهرم به مردم معرفی کرد، آقای شب زنده دار بود. ساواک و عوامل رژیم طاغوت در جهرم نیز به سه نفر از آقایان، آیتالله سید ابراهیم حقشناس(امام جماعت مسجد گازران)، آیتالله سید حسین آیتاللهی(مرکز تبلیغی وی حسینیه کوی علی پهلوان بود) و آیتالله شیخ حسین شب زنده دار(در حسینیه امامزاده ابراهیم(ع) ) حساسیت ویژه داشت.
آیتالله شب زنده دار همچون دیگر استادان و فضلای برجسته حوزه اعلامیهها و بیانیههایی را که علیه رژیم و به حمایت از امام و نهضت صادر و منتشر میشد، امضا میکرد و نیز در نامهها و اطلاعیههایی که از سوی طلاب و فضلای شیراز و استان فارس مقیم قم برای امام و یا دفاع از ایشان نگاشته و ارسال و منتشر میشد، نام و امضای ایشان به چشم میخورد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1358 وقتی امام خمینی به قم آمد، به منزل آیتالله شب زنده دار تشریف برد. آیتالله شب زنده دار هم گفت: که امروز رحمت خدا بر ما نازل شد. آیتالله شب زنده دار تا زمانی که امام در قم حضور داشت از جمله اصحاب هیئت استفتای وی بود و برخی از روزها در کوچهای که امام اقامت داشت، در کنار دیدارکنندگان، امام را زیارت میکرد
از منظر بزرگان
آیتالله آقای حاج شیخ محمد علی اراکی:
... آقای شب زنده دار شب زنده دار است و از افتخارات ماست.
حجتالاسلام والمسلمین محمد باقر موسوی همدانی:
مقام معظم رهبری:
آقای شب زنده دار همیشه نو بود.
آیت مکارم شیرازی:
... آقای شب زنده دار به یقین یکی از فضلای برجسته حوزه علمیه قم است. ایشان مدرس و محقق خوبی است. از نظر تقوی و پرهیزکاری فردی کاملاً ممتاز است. من یقین دارم ایشان کسی است که عامل به تمام وظایف شرعیه است. بیان خوبی دارد و تدریس مباحث مختلفی از جمله مسائل اخلاقی دارند که بسیار مؤثر و مفید است. من دوست داشتم ایشان بیشتر در مباحث حوزه دخالت میکرد. او روحی وارسته دارد که گاهی مانع دخالت او میشود. ایشان مدتی در برنامههای مکتب اسلام با ما همکاری داشت. مقالات خوبی داشت و بحثهای جالبی مطرح میکرد. میدانید که مکتب اسلام مجلهای بود که به هر کس مجال نمیداد در آن چیزی بنویسد اشخاصی که دارای برجستگیهایی بودند با آنجا همکاری داشتند و قلم میزدند. در میان ما حجاب معاصرت هست. منظورم پردهای است که جلوی چشم ما میافتد و نمیگذارد ویژگیهای معاصران خود را ببینیم، اما وقتی از میان ما میرود، میفهمیم که جای آنها خالیشده است و معلوم میشود چقدر جای وسیعی خالیشده است و تأسف میخوریم که چرا در حیاتشان بیشتر از وجودشان استفاده نکردیم.
من امیدوارم که این حجاب معاصرت را کنار بزنیم تا شخصیتها را در حیاتشان معرفی کنیم تا درنتیجه بیشتر از وجود آنها استفاده شود.
آیتالله شیخ جعفر سبحانی:
... سخن گفتن درباره ایشان کار افرادی شایستهتر از اینجانب است، زیرا معرف باید از معرف اجلی باشد. در دوران شصتسالگی که من ایشان را میشناسم، یعنی ایشان حدود سال 1326 شمسی بود که از شیراز وارد حوزه علمیه قم شدند و از همان روزها دو چیز در ایشان جلوهگر بود؛ یکی اخلاق فاضله و تواضع فراوان بهگونهای که در فیضیه برای دیگران سرمشق بود و اخلاق عالی او عملاً میتوانست افراد را تربیت کند. دوم تدریس ایشان در حوزه بود که طلاب را از بیانات خود بهرهمند میکرد. این دو مطلب را من در این شصت سال در ایشان درک کردهام؛ اخلاق و تواضع، تدریس و تربیت.
بعدها بهوسیله مقالات ارزنده خود در مجله مکتب اسلام مسائل متنوعی را مینوشتند و خوانندگان را بهرهمند میساختند. اگر مقالات ایشان جمعآوری شود، خودش یک کتاب ماندگاری میشود. در درس فقه و اصول امام خمینی(ره) حضور داشتند و ما هم در محضرشان بودیم و گاهی از کلمات ایشان استفاده میکردیم. من امیدوارم ان شاء الله در حوزه علمیه قم از این افراد تجلیل بیشتری بشود. شخصیتهای که شصت سال است در قم هستند و علما و عملاً نفیس اند.
آیتالله جوادی آملی:
... آقای شب زنده دار علما و عملاً از شخصیتهای کم نظیر است و از این نظر امتحان خود را خوب داده است.
آثار
آیتالله شب زنده دار در کنار قم فعالیتها در عرصه نگارش هم آثار مفید و ارزندهای به صورت تقریرات دروس خارج، شرح و حواشی بر برخی از تفاسیر و ادعیه و مقالات پربار در موضوعات گوناگون دینی نگاشته است که به آنها اشاره میشود.
تقریرات دروس خارج فقه و اصول امام خمینی
حواشی بر تفاسیر مجمعالبیان و المیزان
شرح دعای مکارم الاخلاق
مجموعه یادداشتهای مدون شده پیرامون مسئله امامت
مقالات متعدد
در موضوعات اخبار غیبی و علوم دیگر قرآن، معاد و قیامت، آینده دنیا و... چاپ شده در مجله مکتب اسلام، مکتب تشیع، معارف جعفری و...
مقاله خاطرههایی از ثمرات درختی پربار
پیرامون شخصیت عالم مجاهد آیتالله سید عبدالحسین لاری
سلسله درسهای اخلاق
که در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی در حوزه علمیه قم ایراد و سپس به صورت جزوات درسی توسط سازمان تبلیغات اسلامی قم تکثیر و توزیعشده است.
یادداشتهای پیرامون شخصیت آیتالله سید ابراهیم حقشناس به نام خاطرههایی از احوال استاد عزیزتر از جانم
آثار فرهنگی، اجتماعی
کتابخانه عمومی اسلامی. پس از سال 1342 ش در جهرم در خیابان منوچهری(جمهوری اسلامی) که فعلاً پایگاه بسیج است تأسیس شد. این مرکز در آن سالها محل تجمع جوانان انقلابی و روشنفکر شهر بود و جلسات برای فعالیتهای سیاسی و انقلابی در آن تشکیل میشد و عوامل رژیم به این مرکز و افراد آن بسیار حساس بودند. صندوق قرضالحسنهای هم زیر نظر ایشان تشکیل شد که پس از مدتی توسط ساواک تعطیل شد.
شاگردان
از میان انبوه شاگردان آیتالله شب زنده دار میتوان به این افراد اشاره کرد: حججاسلام حضرات آقایان علیاکبر هاشمی رفسنجانی، سید حسن طاهری خرمآبادی، علی کریمی جهرمی، شیخ حسین کرمانی، سید جمالالدین دینپرور، محمد مهدی موحدی کرمانی، قربانعلی دری نجفآبادی، شیخ محمدجعفر امامی، شیخ محمدرضا آشتیانی، محمدجواد فاضل، محمد مهدی شب زنده دار و...
درگذشت
آیتالله حسین شب زندهدار جهرمی که عمری را در راه تحصیل، تدریس و تحقیق و تبلیغ معارف ناب اسلامی گذرانده بود، صبح شنبه ۴ مرداد ۱۳۹۳ درگذشت. پیکر وی در قم تشییع و در حرم حضرت فاطمه معصومه(س) به خاک سپرده شد.
منبع: رسا
نظرات بینندگان