کد خبر: ۱۰۷۷۷۰
تاریخ انتشار: ۰۷:۵۷ - ۳۰ اسفند ۱۳۹۵
در گفتگوی اختصاصی با مادر نمونه نی ریزی؛

فرزندانم را رها نکردم و زندگیم را به پایشان ریختم

مادر نمونه نی ریزی می گوید: من هیچ گاه از کسی انتظار نداشتم، من نگاه همسرم را نتوانستم تغییردهم، و امیدوارم روزی محبت پدرانه در دلش بنشیند و دلش برای فرزندانش تنگ شود و ارزش زندگی را بداند.

به گزارش شیرازه، مادر واژه ای است تمام نشدنی ، مادر معجزه ایست باور نکردنی که زندگیش را به پای فرزندان می ریزد بدون اینکه توقعی داشته باشد.

 هر کدام از ما تعاریفی از "نمونه"،"ممتاز"،"موفق"و ... داریم.شاید هم این تعاریف را از جامعه وام گرفته باشیم.

حال اگر این ویژگی ها در فردی بیشتر جلوه گر شود ،او را نمونه می خوانیم.

این به هیچ عنوان نباید به منزله بی ارزش جلوه دادن دیگرانی باشد که کمتر نمود یافته اند و یا در تعریف  جای نگرفته اند.

زهرا مادر نمونه نی ریزی با تمام مشکلاتی که از ابتدای زندگی مشترکش با آن روبرو بوده ایستادگی  کرده تا سرپرستی دو فرزندش را انجام دهد.

مادر نمونه نی ریزی می گوید همسرم ابتدای زندگیمان مدام جر و بحث دعوا راه می انداخت، از همان ابتدا در مدیریت زندگی بی کفایت بود.

زهرا مادر نمونه ای که از دو فرزند خود با افتخار سرپرستی می کند گفت: شوهرم سرکار نمی رفت، خودم سرکار میرفتم و خرج و مخارج خانه را تهیه می کردم.

این مادر که در ابتدای زندگیش خودش نان آور خانه بود گفت: بعد از مدتی که شرایط زندگی اینقدر سخت سپری شد و همه چی به سخت میگذشت، همسرم در دادگاه درخواست طلاق داد ولی من حار به جدایی نشدم.

همسرم هیچوقت مسوولیت فرزندان و سرپرستی را قبول نکرد

زهرا که خستگی روزگار در لحن کلامش مشخص بود میگوید همسرم هیچوقت مسوولیت فرزندان و سرپرستی را قبول نکرد و بالاخره بعد از چند سال از زندگی مشترکمان من و فرزندانش را رها کرد و به شهر دیگری رفت و همانجا هم ازدواج کرد.

فرزندان دلشان برای پدرشان و دست نوازش پدر تنگ می شد ولی او حتی جواب تلفن فرزندانش را هم حاضر نبود بدهد.

یادم است روز پدر، فرزندانم قصد هدیه به پدرشان را داشتند که بازهم جواب نداد، من برای فزرندانم هم پدری کردم هم مادری.

شب و روز کار میکردم ، فعالیت میکردم و خرج زندگی را فراهم میکردم، تا اینکه وضعمان کمی بهبود پیدا کرد؛ آنجا بود که همسرم متوجه شد و با من تماس گرفت و گفت می خواهد که دوباره با من زندگی کند.

زهرا گفت: همسرم به من گفت که میخواهم با هردو همسرم زندگی کنم ولی بدون فرزندان، ولی من هیچگاه قبول نکردم و بچه هایم را ترک نکردم.

مادر ستاره و سهیل با اعتمادی بنفسی مثال زدنی و غروری مادرانه گفت: با افتخار سرپرستی فرزندانم به نحو احسن انجام داد وبا شغل خیاطی امرار معاشم میکردیم .

زهرا از دوست نزدیکش که وامی برای او تهیه و شغلی برایش دست و پا کرد، تشکر میکند.

گفتنی است: زهرا هیچوقت حاضر به طلاق از همسرش نشد  و هنوز هم نشده است ولی همسرش با زن دوم خود در شهر دیگیری زندگی می کند.

منبع: نبض نی ریز

26/


برچسب ها: مادر ، نی ریز ، مادر نمونه
نظرات بینندگان