وقتی عشایر به لاریجانی بره هدیه میدهند!
در بین راه [یاسوج] چادرهای دامداران و عشایر دیده میشد. در یکی از مناطق از هلیکوپتر پیاده شدیم و داخل یک از چادرها رفتیم. زندگی ساده و زیبای عشایر و روحیه میهماننوازی آنان، همه چیز عالم را زیبا میکرد. آن عزیزان، میهمان ناخوانده را که از آسمان یک مرتبه مثل جن فرود آمده بودند، پذیرفتند و نان و پنیر و ... آوردند و فوراً میخوستند گوسفندی بکشند که خواهش کردم به زحمت نیفتند؛ چون ما به قصد زیارت آنان و خواندن نماز خدمتشان رسیده بودیم و چند دقیقه دیگر هم مرخص میشدیم. بعد از نماز، چای داغ زیر چادر واقعاً دلچسب بود و سخنان آنان با لهجهی زیبای عشایری، جلسه را طراوات بیشتری داده بود. هنگام خداحافظی بره کوچکی را آوردند که همراه ببرید برای فرزنداتان! از او تشکر کردم. به ذهنم خطور کرد اگر این بره را همراه ببرم، منظرهی داخلی هواپیما یک صحنه قابل فیلمبرداری خواهد بود!