به گزارش شیرازه،یکی از فعالین شبکه های اجتماعی و منتقد به برخی از عملکردهای دولت که به دلیل انتقاد پذیری بالای دولتی ها خواست نامی از وی برده نشود، با انتشار یاد داشتی در مورد راهپمیایی 22 بهمن و حواشی بوجود امده نوشت:

یادم میاد چند سال قبل که ما در فضای مجازی شیعه با سایر فرقه ها از جمله وهابیت مناظره می کردیم در یکی از این مناظرات که هزاران نفر بیننده زنده داشت و بحمدلله با پیروزی قاطع شیعیان همراه بود یکی از موضوعاتی که اینجانب با یکی از بزرگان وهابیت خطه کردستان بنام "عبداله موحد" بحث کردیم در مورد نفاق درونی وهابیت در مورد دوستی با اهل بیت پیامبر (ص) بود که من می گفتم گرچه علناً اقرار نمی کنید اما شما در باطن دشمن اهل بیت هستید و ایشان قویاً تکذیب و انکار می کرد.

لذا یک مثالی زدم برای روشن شدن مطلب و گفتم: «آیا عبارت " و هوالعلی العظیم" در آیه الکرسی و درآیه 4 سوره شوری آمده یا خیر؟» گفت: «درسته آمده».

گفتم: «منظور از "علی" که در آیات فوق آمده خداست یا حضرت علی (ع)؟»  گفت: «قطعاً منظور خداست».

گفتم: « احسنت پس قبول داری که "علی" در اینجا یکی از اسماء الهی است و ربطی به "مولا علی" نداره پس چرا شما حاضر نیستید پس از تلاوت قرآن بگید: "صدق الله العلی العظیم"؟»

 در پاسخ سکوت کرد! دوباره پرسیدم.... این بار شروع کرد به تهمت زدن و ناسزا گویی که شما شیعیان رافضی و کافر مشرکید و....

تا حدود 10 بار بهش گفتم خب شما که میگی قبول داری اینجا منظور اسم خداست، یک بار بگو "صدق الله العلی العظیم".

شاید باورتون نشه اما تا آخر هم حاضر نشد، به چیزی که خودش به درستیش اعتراف کرده بود اقرار کنه!!

 و این آخر منطق هرجدا شده از حقی است که تعصبات کورکورانه و پیروی از هوا و هوس از اقرار و تسلیم شدن در برابر واژه مقدس حق و وجدان جلوگیری می کند. تا جایی که حتی به قیمت زیر سوال بردن هرچیزی باشد حتی شعور خودش و مخاطبش.

متاسفانه چند روز پیش و در جریان راهپیمایی با شکوه 22 بهمن به تعبیر رهبری معظم انقلاب حماسه تماشایی، در سال جاری برای چندمین بار شاهد رفتارهای آنارشیسم گرایانه، هنجارشکنانه و ضد وحدت عده ای معلوم الحال بودیم که مثل سلف ناصالح خود که ذائقه ی شیرین مردم را پس از انتخابات پر شور 88 با همین غوغا سالاری و هنجار شکنی ها تلخ  نمودند و ماهها کشور را عرصه آشوب و ریخته شدن خون های بیگانگان نمودند، این بار پس مانده های این طرز فکر مسموم برای چندمین بار اقدام به درگیری و ناسزا گویی به جوانان انقلابی فراشبند تنها به جرم سردادن شعار "مرگ بر فتنه گر" نموده اند که این اعمال و رفتارهای ابهام برانگیز سوالاتی را به ذهن هر انسان منصف و حق جویی متبادر می کند از جمله اینکه آقایان هنجار شکن! دقیقاً کجای این شعار درون و بیرون شما را شعله ور کرده است؟؟!!!

شما با مفهوم "فتنه" و "فتنه گری" چه نسبت و وابستگی دارید که با شنیدن این شعار مثل جنّی که "بسم الله" شنیده حالتان دگرگون می شود؟؟!!!

چرا اینقدر روی این شعار در حالی که هیچ نامی از شخص خاصی برده نمی شود حساسید؟؟!!

بقول قدیمی ها این طور وقت ها می گفتند: "چوب رو که برداری گربه دزده خودش معلوم میشه"

شما اگر واقعاً مرض و نفاقی در دلتان ندارید و حرف و عملتان در پایبندی به نظام و ولایت فقیه متناقض نیست چرا از شنیدن شعاری که در مذمت فتنه گریِ خناسان و شیطنتِ شیاطین داخلی و خارجی سرداده می شود این چنین عصبانی می شوید؟؟؟!!

در جایی شنیدم در پاسخ به سوالاتی از این دست، در توجیهی مضحکانه گفته اند مگر ما در فراشبند فتنه گر داریم که چنین شعاری می دهید؟ در جواب باید عرض کنم دوست عزیز مگر در فراشبند آمریکایی و اسراییلی داریم؟؟ پس "مرگ بر امریکا" و "مرگ بر اسراییل" هم نباید گفت: طبق منطق دوستان!!!

چرا در مورد شعارهایی از این دست حساس نیستید؟ چرا بابت "مرگ بر آمریکا" جنجال و بلوا را نمی اندازید؟؟!!!

نه دوست من! خودتان هم خیلی خوب می دانید که اینها بهانه است  و پاسخ این سوالات را باید در وابستگی فکری و قلبی این جریان با سران فتنه و جریان های برانداز و اپوزوسیون جستجو کرد. آن هم در حالی که  با وقاحت ادعای پایبندی به اصول انقلاب و نظام و ولایت هم دارند.

واقعاً که چقدر این رفتارها شبیه صفات منافقینی است که خدای تعالی در سوره بقره ترسیم فرموده است...

اکنون شاید برای همگان بهتر آشکار شود که با وجود افراد و جریانات این چنینی در این شهر چرا جوانان ولایتی و انقلابی هر روز مصمم تر و با صلابت تر بر این شعار تاکید نموده و خواهند نمود.

منتظر شماره های بعدی این عنوان باشید.

ادامه دارد....

منبع: نخل بیدار

انتهای پیام/