کد خبر: ۱۳۳۹۲۱
تاریخ انتشار: ۱۶:۳۱ - ۱۲ آبان ۱۳۹۸
کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با شیرازه:

۱۳ آبان ۵۸ بی شک از نقاط ‏تاریخی تاثیرگذار در شدت گرفتن افول آمریکا به عنوان یک واقعیت انکار ناپذیر است

سیروس سجادیان گفت: اعضای کمیته صلح، تنها راه سرنگونی نظام جمهوری اسلامی ‏ایران را با پیگیری جنگ نرم با استفاده از سه تاکتیک "دکترین مهار" ، نبرد رسانه ای " و "ساماندهی نافرمانی ‏مدنی" را ممکن دانستند.

سیروس سجادیان کارشناس مسائل سیاسی و استاد دانشگاه های شیراز در گفتگو با خبرنگار شیرازه، ضمن تأکید بر اینکه 13 آبان ۵۸ بی شک یکی از نقاط ‏تاریخی تاثیرگذار در شدت گرفتن و عیان شدن افول آمریکا به عنوان یک واقعیت انکار ناپذیر است، با تشریح شرایط زمانی ایران قبل از انقلاب گفت: در مدت زمانی جهان به دو قطب شرق و غرب تقسیم و قدرتمندان جهان بر ملل ها بطور مستقیم و غیرمستقیم ‏حکومت و سیاستهای استعماری خود را اعمال می کردند.

وی افزود: در کشور ایران افزون بر ابتذال سیاسی، در وابستگی و ‏استعماری رژیم ایران همین بس که چرچیل و روزولت در کنفرانس تهران درباره رضا پهلوی میگویند که ‏خودمان ایشان‎ ‎را آوردیم و خودمان او را برداشتیم.

این کارشناس سیاسی با بیان اینکه پس از به قدرت رسیدن محمدرضا شاه، وی نیز بقای ‏سلطنت خویش را مدیون آمریکا و انگلیس می داند و به روزولت رئیس بخش سیا در خاورمیانه میگوید من تاج ‏و تخت خود را به شما مدیونم تصریح کرد: با شرایط مذکور کشور ایران منطقه نفوذ غرب، خاصه آمریکا و انگلیس بوده و یکی از مستعمرات فکری و عملی استکبار در تاریخ ایران به شمار می رود.‏

‏به گفته فرمانده اسبق انتظامی فارس، ‏در سال 1357 با پیروز انقلاب اسلامی و حاکمیت ارزش ها و اصول اسلامی بر کشور، قدرتمندان جهان خاصه ‏قطب شرق و غربِ، ناامنی موقعیت خود را با از دست دادن پایگاه های نفوذشان در منطقه احساس کردند و ‏نشانه شکست هژمونی را مشاهده و همگان اذعان دارند که انقلاب اسلامی باعث تهدید منافع آمریکا در منطقه ‏شد.‏

‏سیزده آبان و شکست سیاسی آمریکا درمنطقه

سجادیان در ادامه اظهار داشت: در آبان ماه 1358 با حضور پرشور دانشجویان انقلابی، سفارت آمریکا به عنوان لانه جاسوسی تسخیر و ‏انقلابی دیگر در کشور رخ داد که این اقدام بازتاب سیاسی گسترده ای در جهان داشت؛ بطوری که حضرت امام ‏خمینی (ره) آن را انقلاب دوم نام نهادند و از آن روز، با اقدام انقلابی جوانان ایران اسلامی در تسخیر لانه ‏جاسوسی شعار "مرگ بر آمریکا" تحقق پیدا کرد و آمریکا در منطقه، مرده ی سیاسی‌ای بیش تلقی نگردید.

این استاند دانشگاه افزود: با این ‏اقدام انقلابی، تحقیر و افول آمریکا به عنوان یک واقعیت انکار ناپذیر در پی ‏شکتسش در ایران یکی از نقاط تاریخی تاثیرگذار در شدت گرفتن و عیان شدن تسخیر لانه جاسوسی به شمار ‏می رود.‏


‏دشمنی های آشکار و پنهان آمریکا علیه ایران پس از سیزده آبان 58‏

سجادیان ادامه داد: پس از شکست سیاسی و نفوذ منطقه ای آمریکا و از دست دادن پایگاه اش در ایران، اقدامات خصمانه ای را علیه ‏کشورمان انجام داد. از جمله:‏ حمله نظامی آمریکا به طبس با عنوان طرح عملیات نجات، کودتای نوژه که تحریک عراق به تجاوز به ایران ‏پس از شکست‏ در کودتاى نوژه‏، اعمال تحریم های اقتصادی بر علیه ایران از سال 59 تاکنون، ورود مستقیم به ‏جنگ عراق علیه ایران در خلیج ‌فارس، حمایت از تروریستها و ترور شخصیت‌های سیاسی و مردمی، حمله به ‏هواپیمای مسافربری ایران در سال 1367، هدایت و پشتیبانی از نیروهای تجزیه طلب در مرزهای شرقی و ‏غربی.

به گفته وی، تحریک همسایگان، بخصوص امارات متحده عربى، براى طرح ادعاهاى ارضى در خصوص جزایر سه ‏گانه ایرانى در خلیج فارس، اعمال سیاست ایران هراسی در جهان و خاصه منطقه خاورمیانه از قبیل؛ نقض ‏حقوق بشر در ایران، حمایت ایران از تروریسم و گروه‏هاى تروریستى در جهان‏ ، تلاش ایران براى دستیابى به ‏سلاحهاى کشتار جمعى‏ (سلاحهاى هسته‏اى، شیمیایى و میکروبى) و اختلال در روند صلح خاورمیانه‏ ، تروریسم ‏معرفی کردن ایران در جهان، تلاش برای عدم دستیابی ایران به انرژی هسته ای، تحریک کشورهای منطقه برای ‏اراضی و نفت همسایگان، اعمال جنگ های نیابتی توسط تروریستهای پرورش یافته از جمله القاعده و داعش ‏برای مقابله با ایران اسلامی، ترور دانشمندان هسته‌ای، تقویت، پشتیبانی و حمایت از منافقین پس از ورود به فاز ‏مسلحانه و عملیاتهاى تروریستى از سال 1360 برای ترور شخصیتهاى برجسته نظام ،‎ ‎توقیف اموال، دارایى‏ها و ‏تجهیزات پیشرفته نظامى که قبل از انقلاب خریدارى شده بود ، ممانعت از عبور خطوط لوله نفت و گاز آسیاى ‏میانه از خاک ایران، ‏‎ ‎اعمال فشار بر ترکیه براى لغو قرارداد 20 میلیارد دلارى خرید گاز از ایران، از دیگر اقدامات خصمانه آمریکا علیه ایران اسلامی است.

این کارشناس سیاسی افزود:‏ بازسازى ‏طرح فروپاشى شوروى براى فروپاشى نظام جمهورى اسلامى،‎ ‎مسلط کردن طالبان بر افغانستان براى اسلام ‏هراسی و ایجاد مزاحمت‏براى ایران، نفوذ در بدنه حاکمیت توسط ‏‎ ‎طرفداران ارتباط دوستانه و نزدیک با آمریکا ‏در دهه شصت و نیمه دوم هفتاد، پس از ترور و شکست های نظامی در برابر ایران اسلامی، از عملیات های دیگر آمریکا علیه انقلاب اسلامی بوده است.

این استاد دانشگاه اذعان داشت: پس از اینکه آمریکا به این مهم که ایران به لحاظ ‏وسعت سرزمینی، کمیت جمعیت ، کیفیت نیروی انسانی ، امکانات نظامی ، منابع طبیعی سرشار و موقعیت ‏جغرافیایی ممتاز در منطقه خاورمیانه و هارتلند نظام بین الملل، که به قدرتی کم بدیل تبدیل گردیده و نمیتوانند با ‏یورش نظامی آن را سرنگون کنند پی برد، "دکترین مهار"، "نبّرد رسانه ای" و "ساماندهی نافرمانی مدنی" را دستور ‏کار خود قرار دادند. بنابراین به زعم "پالمر" و اعضای کمیته صلح تنها راه سرنگونی نظام جمهوری اسلامی ‏ایران، پیگیری جنگ نرم با استفاده از سه تاکتیک "دکترین مهار" ، نبرد رسانه ای " و "ساماندهی نافرمانی ‏مدنی" را ممکن دانستند؛که محورهای پانزده گانه آن عبارتند بودند از: ‏

‏1-‏ استفاده از ضعف سیاست های اقتصادی و اختلافات درونی 2- ایران باید در صدر برنامه سیاست خارجی ‏آمریکا قرار گیرد و باید همه نیروها برای این استراتژی بر علیه ایران بسیج شوند. باید درس های گذشته مورد ‏بازبینی قرار گیرد، درس هایی که از فروپاشی بلوک شرق به یادگار مانده است و همچنین درسهایی که در تغییر ‏حکومت ها در کشورهایی مثل شیلی یا اندونزی گرفته شد. 3- دامن زدن به نافرمانی مدنی در تشکل های ‏دانشجویی و نهادهای غیردولتی و صنفی از ابزارهای مهم فشار بر ایران است. 4- تلاش برای بازگشایی سفارت ‏ایالات متحده در تهران. همزمان باید یکی از بلند پایه ترین مقامات خود را به عنوان فرد شماره یک در این ‏سیاست جدید در مقابل ایران انتخاب و معرفی کنیم. این فرد می تواند یکی از کنسول های وزارت خارجه باشد و ‏باید به طور مرتب حمایت خود را از حقوق بشر و دموکراسی در ایران مورد تاکید قرار دهد، و از این طریق می ‏توانیم ارتباط خود را با مردم ایران تقویت کنیم. 5- باید شبکه‌های متعدد رادیو تلویزیونی برای ایرانیان تدارک ‏دید و پیام های خود را با پیشرفته ترین تکنولوژیهای روز به دست مردم ایران برسانیم. 6- اگر قرار است ‏گفتگو و تعامل با ایران صورت گیرد، باید با مقامات بانفوذ ایرانی و آنها که قدرت واقعی و کافی برای تصمیم ‏گیریها دارند، انجام شود، همچون مقامات مورد وثوق و تایید رهبری ایران. باید دانست در این باره دیگران در ‏ایران چنین قدرتی ندارند. 7-درباره فعالیت های هسته ای ایران باید چند جانبه عمل کرد. باید فشارها را بر ایران ‏بیشتر کرد و در صورت استنکاف ایران ، پرونده این کشور را به شورای امنیت فرستاد.اگر چه اولویت اول، ‏اعمال فشار دیپلماسی از طریق متحدان به گونه ای است که ایران داوطلبانه از فعالیت ها و برنامه هسته ای خود ‏چشم پوشی کند.8- حمایت از اپوزیسیون هم می تواند از عوامل مؤثر بر تغییر رژیم ایران باشد. سفر فعالان جوان ‏خارجی از کشورهای متحد ایالات متحده به ایران، راه دیگری دراین رویکرد است و این افراد می توانند به ‏عنوان جهانگرد وارد ایران شوند و در صورت نیاز، به جنبش های مدنی و نافرمانی ها بپیوندند. 9- باید فعالیت ‏‏" ‏ N.G.Oآمریکایی " را در ایران تسهیل کنیم و به صدور ویزا همت گماریم.

دعوت فعالان جوان ایرانی به خارج برای شرکت در سمینارهای کوچک هم اقدام مهمی است. این کار در ‏صربستان، فیلیپین ، اندونزی و شیلی و کشورهای دیگر جواب داده است. این افراد باید از سوی مقامات ‏آمریکایی انتخاب شوند نه نهادهای ایرانی.10- سفارتخانه های کشورهای دیگر هم می توانند در تهران برای ما ‏مؤثر باشند. حضور در جلسات محاکمه، درخواست مشترک برای آزادی زندانیان سیاسی، کمک مالی به خانواده ‏های زندانیان و گروه‌های مخالف حکومت و حتی نظارت یا مشارکت در اعتراض ها، از جمله این راههای ‏تاثیرگذار است. کنگره باید تصویب قانونی به نام آزادی ایران را بررسی کند تا از طریق آن حمایت کافی از آن ‏را به عمل آورد. 11- تضعیف ستون های حمایتی حکومت ایران که همانا سرویس های امنیتی و نظامی این ‏کشور می باشند، باید در دستور کار قرار گیرند. 12- سرویس های امنیتی و قضایی آمریکا و متحدانش باید در ‏همکاری با سازمانهای حقوق بشر به جمع آوری مدارک و شواهدی در متهم کردن مسوولان ایرانی به موارد شبیه ‏میکونوس اقدام کنند.13- گفتگو با دولت ایران هم باید در دستور کار باشد. ما باید تعامل خود را برای دیدار با ‏مقامات ایرانی و بحث و گفتگو درباره موضوعات مورد علاقه و نگرانی دو طرف نشان دهیم. 14- باید رهبران ‏روحانی ایران را که در راس قدرت هستند وادار کرد از قدرت سیاسی به صورت مسالمت آمیز کناره بگیرند. ‏‏15- باید قدرت بسیج و سپاه را از میان برد و در وزارت اطلاعات تغییرات اساسی و یا بطور کلی آن را حذف ‏کرد.‏

سجادیان ادامه داد: پس از روی کار آمدن دولت اصلاحات به این امر پرداخته شد و وقایعی مانند قتلهای زنجیره ای، تحریک ‏آشوبگران و حمایت علنى و رسمى از شورشهاى خیابانى 18 تیر 1378 و خرداد 1382‏ .فتنه 88 ، تحریم های ‏اقتصادی برجام، نافرمانی های مدنی منجر به فساد در بدنه دولت و .... عواید حاصل بی تدبیری مسئولان و تلاش ‏دشمن برای براندازی کشور بوده است.‏

نویسنده :
فاطمه اسدزاده
نظرات بینندگان