جهان بدون سلیمانی چگونه جهانی است؟/ چه خواهد شد؟ آیا جنگ میشود؟
دیر یا زود دارد، اما سوخت و سوز ندارد و این اتفاق امری بسیار مهم است و شاید آخرین هدیه حاج قاسم سلیمانی به مردم منطقه و ایران برای تامین امنیت پایدارشان باشد.
جهان بدون سلیمانی چگونه جهانی است؟
جمعه، همه با بهت خبر شهادت سردار بزرگ محور مقاومت، حاج قاسم سلیمانی را شنیدیم. صبح روز گذشته تا کنون همه شبکهها و پایگاههای خبریِ جهانی، معطوف و متوجه این خبر بود. تقریباً همه کشورهای بزرگ جهان به این خبر واکنش نشان دادند. شهید سلیمانی، مهمترین ژنرال دو دهه اخیر در جهان بود. کشته شدنِ هیچ فرد نظامیای در جهان، اینسان واکنش را نمیتوانست درپی داشته باشد.
گذشته از پیوندهای عاطفی میان شهید حاج قاسم با مردم ایران و طرفداران مقاومت در جهان، شهادت ایشان از این جنبه نیز مورد توجه همه جهان قرار گرفته که سرنوشت منطقه پس از ایشان چه میشود؟ بیتردید، قدرتمندترین فرد خاورمیانه شهید سلیمانی بود لذا طبیعتاً جهان باید به این واقعه چشم بدوزد و مراقب آثار آن باشد. برای فهم این اتفاق و تبعات آن، ملاحظات زیر را باید درنظر داشت:
گذشته از پیوندهای عاطفی میان شهید حاج قاسم با مردم ایران و طرفداران مقاومت در جهان، شهادت ایشان از این جنبه نیز مورد توجه همه جهان قرار گرفته که سرنوشت منطقه پس از ایشان چه میشود؟ بیتردید، قدرتمندترین فرد خاورمیانه شهید سلیمانی بود لذا طبیعتاً جهان باید به این واقعه چشم بدوزد و مراقب آثار آن باشد. برای فهم این اتفاق و تبعات آن، ملاحظات زیر را باید درنظر داشت:
۱- گذشته از هر تحلیلی، اقدام تروریستی آمریکا و شهادت سپهبد سلیمانی نقطه عطفی در تاریخ خاورمیانه به حساب میآید و خاورمیانه پیشاشهادت و پساشهادت سردار سلیمانی تقسیم میشود.
۲- سلیمانی برای ایرانیان نقش قهرمان ملی و برای جهان اسلام نقش یک اسطوره را ایفا میکند، هیچ موضوعی با این قوت قدرت انسجام بخشی بین ایرانیان با گرایشهای مختلف را ندارد.
۳- برای همگان مسلم است که این اقدام تروریستی و شهادت حاج قاسم، نه تنها تاثیر منفی در مشروعیت حکومت ایران ندارد بلکه هم پایههای جمهوری اسلامی را در داخل محکمتر و هم نظام را در مناسبات جهانی حقبهجانبتر میکند. چراکه به طور رسمی، با نقض قوانین بینالملل به حقوق ایران و همسایگانش تجاوز شده است.
با این کار، دنیا بیش از گذشته، به عدم صلاحیت آمریکا نسبت به حضور در منطقه معتقد میشود؛ کشوری که به تعبیر دکتر ظریف مبتلا به «ماجراجویی لجام گسیخته» است، مسئولیتپذیری لازم جهت نقشآفرینی در جهان را ندارد.
با این کار، دنیا بیش از گذشته، به عدم صلاحیت آمریکا نسبت به حضور در منطقه معتقد میشود؛ کشوری که به تعبیر دکتر ظریف مبتلا به «ماجراجویی لجام گسیخته» است، مسئولیتپذیری لازم جهت نقشآفرینی در جهان را ندارد.
۴- بسیاری بر این باورند که اقدامات ترامپ بیش از اینکه دلایل منطقی داشته باشد، علل روانی دارد؛ لذا رفتار و اقدامات او را در دستگاه روانشناختی تبیین میکنند. از این رو معتقدند این اقدام، پاسخی به عقدههای روانی ایجاد شده او است.
او در ماجراهای پهباد، آرامکو، پس زدنِ پیامش توسط رهبری و... تحقیر شده بود و مترصد فرصتی بود تا این حقارتها را جبران کند لذا امروز اینگونه انتقام گرفت. سخت است بپذیریم برای یک قدرتنمایی، دست به این اقدام خطرناک زده است. حتماً کاخ سفید از عواقب سخت این اقدام مطلع بوده است؛ لذا به نظر نمیرسد این اقدام را بتوان در زمره واکنشهای کودکانه و روانی ترامپ قلمداد کرد.
او در ماجراهای پهباد، آرامکو، پس زدنِ پیامش توسط رهبری و... تحقیر شده بود و مترصد فرصتی بود تا این حقارتها را جبران کند لذا امروز اینگونه انتقام گرفت. سخت است بپذیریم برای یک قدرتنمایی، دست به این اقدام خطرناک زده است. حتماً کاخ سفید از عواقب سخت این اقدام مطلع بوده است؛ لذا به نظر نمیرسد این اقدام را بتوان در زمره واکنشهای کودکانه و روانی ترامپ قلمداد کرد.
۵- سخن معروف دیگری وجود داشت که ترامپ یک شخص تاجر است و اقداماتِ او، با توجه به مناسبات تجاری بیشتر قابل تبیین است؛ لذا تصور میشد او معاملهپذیرتر از اسلافش است. اما مشخص است این اقدامِ او، گرهِ هر معاملهای در منطقه (نه فقط با ایران) را کورتر میکند.
۶- حتی به لحاظ سیاسی نیز انگار نمیخواهد مسئله منطقه را با مذاکره به نتیجه برساند. در همین اقدامِ اخیر، فقط طرفدارانِ سنتی برخورد نظامی با ایران در آمریکا از این اقدام ترامپ حمایت کردند، تا جایی که جان بولتون مقامِ برکنارشده کاخ سفید، بعد از برکناری و دلخوریاش از ترامپ، برای اولین بار با ذوقزدگی این اقدام را مورد تحسین قرار داد.
حاج قاسم تنها نظامی در ایران بود که با آمریکا سخن هم میگفت. معروف بود که در هنگامه مبارزه با داعش تنها فردی که طرف مذاکره با آمریکا جهت همکاریهای احتمالی در جنگ با داعش بود، حاج قاسم بود. چراکه شهید سلیمانی تنها یک نظامی نبود بلکه مانند یک سیاستمدار در منطقه رفتار میکرد و با وجود شجاعت مثالزدنی در میدان رزم، هرجا گرهای را میتوانست با کمک سیاست حل کند، سیاست را به گلوله ترجیح میداد؛ لذا ترور حاج قاسم، میتواند این پیام را داشته باشد که آمریکا تمایل دارد آتش خاورمیانه را همچنان تند نگه دارد. دیگر به احتمال زیاد حاج قاسم آخرین سردار ایرانی باشد که با آمریکا گفتگو میکرد!
حاج قاسم تنها نظامی در ایران بود که با آمریکا سخن هم میگفت. معروف بود که در هنگامه مبارزه با داعش تنها فردی که طرف مذاکره با آمریکا جهت همکاریهای احتمالی در جنگ با داعش بود، حاج قاسم بود. چراکه شهید سلیمانی تنها یک نظامی نبود بلکه مانند یک سیاستمدار در منطقه رفتار میکرد و با وجود شجاعت مثالزدنی در میدان رزم، هرجا گرهای را میتوانست با کمک سیاست حل کند، سیاست را به گلوله ترجیح میداد؛ لذا ترور حاج قاسم، میتواند این پیام را داشته باشد که آمریکا تمایل دارد آتش خاورمیانه را همچنان تند نگه دارد. دیگر به احتمال زیاد حاج قاسم آخرین سردار ایرانی باشد که با آمریکا گفتگو میکرد!
چه خواهد شد؟ آیا جنگ میشود؟
چه خواهد شد؟ آیا جنگ میشود؟ ایران چه واکنشی خواهد داشت؟ اینها سوالات مهم این روزهای مردم است. نه اطلاعی از بررسیها و تصمیمات پیش رو دارم نه یک استراتژیست نظامی هستم، اما به عنوان یک تحلیل گر که خوشبختانه تا حالا چندبار پیش بینیهای تحلیلی ام مانند پیروزی حزب ا... در جنگی که بعدا نام ۳۳ روزه گرفت یا باقی ماندن بشار اسد بر مسند قدرت، محقق شد، به دلایل کلان زیر پیش بینی میکنم که هم جنگ نخواهد شد و هم از این ماجرا آمریکا هزینه سنگینی، سنگینتر از کشته شدن تعدادی سرباز و نظامی خواهد داد.
موضع ایران توسط رهبری انقلاب همین چند روز پیش بیان شد که «جمهوری اسلامی به دنبال جنگ نیست، اما با هرکس که منافع، مصالح، عزت، عظمت و پیشرفت ملت ایران را تهدید کند، بدون ملاحظه مقابله و ضربه سختی به او وارد خواهد کرد.» اگر نگاهی به تاریخ رفتارهای سیاسی ایران بیندازیم، میبینیم که ایران همیشه همین راهبرد را در پیش گرفته است.
از طرف دیگر نگاهی به وضعیت اجتماعی و افکار عمومی جامعه آمریکا نشان از مخالفت بسیار زیاد آمریکاییها با هرگونه جنگ دارد. این مسئله به قدری جدی است که بخشی از وعدههای ترامپ متمرکز بر همین مسئله بود و وی همچنان بر آن اصرار دارد. شرایط انتخاباتی پیش رو در آمریکا نیز به گونهای است که ترامپ از هر جنگ احتمالی پرهیز میکند چرا که نه تنها افکار عمومی مخالف اند بلکه وضعیت اقتصادی نیز که مهمترین برگ برنده انتخاباتی وی است، دچار چالش میشود؛ بنابراین در یک نگاه کلان، دو طرف علاقه ندارند به سمت جنگ حرکت کنند و این مسئله مهمترین متغیر تحلیل است یعنی جنگ نمیشود، چون دوطرف نمیخواهند جنگ شود و به گونهای رفتار میکنند که این اتفاق نیفتد.
اما آیا معنی این مسئله این است که ایران در برابر این اقدام تروریستی که کشور را یکپارچه ماتم زده کرده است، واکنش نشان نمیدهد؟ پاسخ حتما خیر است، زیرا اشاره شد که راهبرد اعلام شده توسط ایران دو بخش دارد؛ اول خود راسا دست به اقدامات تحریک کننده نمیزند و دوم در مقابل هر کنشی در همان سطح واکنش خواهد داشت. باید دقت کرد که بخش دوم راهبرد اقدامی ضروری برای بازدارندگی طرف مقابل از جنگ است چرا که کوچکترین اقدامی که تصور ترس را در طرف مقابل ایجاد کند، باعث اشتباه محاسباتی و انجام اقدامی غیرقابل جبران میشود؛ بنابراین ایران هم از حیث ضرورت توقع مردم کشور برای گرفتن انتقام و هم به منظور بازدارندگی باید واکنشی متناسب در همان سطح انجام دهد در غیر این صورت آمریکا گامی جلوتر برداشته و ناچار به جنگ تمام عیار خواهیم شد.
واکنش ایران دقیقا چه خواهد بود؟ مشخص است که برای ما قابل پیش بینی نیست چه اگر بود حتما برای طرف مقابل نیز قابل پیش بینی و مقابله خواهد بود، اما همان طور که گفته شد این واکنش به گونهای خواهد بود که پاسخی متناسب باشد و پیش بینی میشود که طرف مقابل از اقدام بیشتر خویشتنداری خواهد کرد چرا که رفتن به سمت جنگ را مطابق منافع خود نمیبیند.
اما به نظر میرسد شهادت حاج قاسم و شهید ابومهندس خیلی بزرگتر از این هاست که بایک اقدام همسطح نظامی تمام شود.
هم خون پاک این شهیدان و هم شرایط منطقه به گونهای است که میتوان پیش بینی کرد که این واقعه برای آمریکا خیلی بیشتر از اینها گران تمام میشود. اتفاقاتی که پیش از این در عراق افتاده و فضای ضدآمریکایی را به شدت تقویت کرده بود با این اشتباه بزرگ آمریکا به گونهای پیش رفت که میتوان پیش بینی کرد پیگیری قانونی خروج آمریکا از عراق و در صورت لزوم اقدامات نظامی رسمی و شاید غیر رسمی علیه نظامیان آمریکا در عراق اخراج آمریکا از عراق را به امری حتمی تبدیل میکند به گونهای که میتوان گفت: دیر یا زود دارد، اما سوخت و سوز ندارد و این اتفاق امری بسیار مهم است و شاید آخرین هدیه حاج قاسم سلیمانی به مردم منطقه و ایران برای تامین امنیت پایدارشان باشد.
هم خون پاک این شهیدان و هم شرایط منطقه به گونهای است که میتوان پیش بینی کرد که این واقعه برای آمریکا خیلی بیشتر از اینها گران تمام میشود. اتفاقاتی که پیش از این در عراق افتاده و فضای ضدآمریکایی را به شدت تقویت کرده بود با این اشتباه بزرگ آمریکا به گونهای پیش رفت که میتوان پیش بینی کرد پیگیری قانونی خروج آمریکا از عراق و در صورت لزوم اقدامات نظامی رسمی و شاید غیر رسمی علیه نظامیان آمریکا در عراق اخراج آمریکا از عراق را به امری حتمی تبدیل میکند به گونهای که میتوان گفت: دیر یا زود دارد، اما سوخت و سوز ندارد و این اتفاق امری بسیار مهم است و شاید آخرین هدیه حاج قاسم سلیمانی به مردم منطقه و ایران برای تامین امنیت پایدارشان باشد.
نظرات بینندگان