گفتگو ایام با یک طلبهی دهه شصتی:
فعالیت درست در برابر کرونا میتواند ما را دهها سال جلو بیاندازد
با شدت گرفتن شیوع کرونا در قم، خیلیها باور کردند خطر کرونا جدی است. تعدادی از طلاب، برای حضور فعال و جدی در زمینه ی بهداشتی مقابله با کرونا اقدام کردند. یک گروه تیم اقتصادی تشکیل دادند. جزوهای دربارهی نحوه مواجهه اقتصادی با بحران کرونا و رسیدگی به قشر مستضعف تهیه و به آیتالله اعرافی دادند.
به گزارش شیرازه به نقل از «ایام»، علی پورمعظم سالها در حسینیهی مسجد حضرت ابوالفضل (ع) محله کلبه در شیراز، جلسات حسینیهی انقلاب را برگزار میکرد. جلساتی که خیلی از نیروهای فرهنگی پای کار انقلاب اهل شیراز، حتما حضور پیدا میکردند. او الان چند سالی است به قم رفته و در آنجا درس طلبگی میخواند. این نوشتار، حاصل گفتگو با این طلبه است که حرفهای زیادی از روزهای سخت قم در ابتدای داستان شیوع کرونا تا بازگشت به شیراز و برنامههای مسجدیها برای مقابله با کرونا دارد.
فشار رسانهای روزهای اول در قم
سیام بهمن ماه ۹۸، اولین مورد ابتلا به کرونا که از شهر قم بود، در رسانهها منعکس شد و بازخورد زیادی در میان مردم داشت. روزهای اول شبکههای اجتماعی پُر شد از انواع و اقسام خبرهای دروغ و پشت سرش، هجمه به نظام و انواع اتهامات. علی پورمعظم به عنوان یک طلبه انقلابی، نمیتوانست نسبت به آن بیتفاوت باشد:
«وقتی اولین مورد ابتلا به کرونا در قم اعلام شد، در شبکههای مجازی هجمهی سنگینی علیه نظام راه افتاد. از طرفی هم بحث انتخابات را مطرح میکردند و میگفتند حضور در انتخابات باعث کشته شدن مردم میشود و تاثیرش را هم در مشارکت انتخابات نشان داد. البته ما در سال۹۸ خیلی مورد هجمهی شدید رسانهای بودیم. هم در قضیهی سیل، هم در حوادث آبان ماه و هم در مسئلهی سقوط هواپیما. در قضیهی سقوط هواپیما فکر میکردم دوباره وارد فضایی مثل فتنهی ۸۸ بشویم و چند ماهی گرفتار آن باشیم. ولی خدا به داد ما رسید و اتفاق خاصی نیفتاد. تا رسیدیم به قضیهی کرونا.
کرونا پدیدهای ناشناخته بود. فقط حملهی شیمیایی و فضای جنگ به این ماجرا شباهت داشت. ضمن اینکه کرونا یک بحث بود، جو رسانهای هم یک بحث. هنوز کرونا فراگیر نشده بود که احساس میکردیم همه ترسیدند و اعلام نارضایتی را با جوسازی رسانهای شروع کردند. ضدنظام، ضددین، ضدقُم هر چیزی میگفتند.ما خیلی شنیدم که مثلا حرم به چه درد میخورد؟ دین به چه درد میخورد؟ با اینکه هیچ ربطی هم نداشت. دیدیم اعتقادزدایی دارد بیشتر از کشتههای کرونا تلفات میدهد.»
تشکیل یک قرارگاه رسانهای؛ تنها راه چاره
با این اوصاف خیلی مهم بود که واکنش طلبهها و بزرگان حوزه چه باشد. پورمعظم در این باره اینطور میگوید:
«در قم -از بچههای کف میدان تا اساتید- زیربار نمیرفتند و کسی باور نمیکرد که موضوع کرونا جدی باشد. اولش اصلا زیر بار نمیرفتند که کرونایی هست! آن را بازی دولت و استکبار میدانستند. آنقدر حمله شده بود که کسی باور نمیکرد خطر کرونا واقعی باشد و آن را صرفا بستری برای هجمهی رسانهای میدانستند.
آن روزها یاد ماجرای فتوای امام دربارهی رادیو و تلویزیون میافتادم که وقتی فتوا داده بودند که اینها بذاته حرام نیست، بعضیها اعتراض کرده بودند که چرا وقتی سایر علما فتوای حرمت دادهاند، شما میگویید بذاته مشکلی ندارد؟
امام توضیح داده بود که اینقدر برعلیه مسلمانها هجمه کردهاند که علما کلا به هر چیزی که از غرب میرسد، بدبین هستند. چنین چیزی هم برای کرونا اتفاق افتاد. اولش اصلا قبول نمیکردند. تا اینکه به واسطهی همسر یکی از رفقا که پرستار بود و وضعیت بیمارستانها و تعداد فوتیها را بیان کرد، متوجه شدیم که واقعا خطر جدی است.
با اصرار ما بنا شد قرارگاهی برای مقابله با جنگ روانی و پاسخگویی به شبهات و هجمههای رسانهای تشکیل دهیم. تا اینکه کمکم شیوع زیاد شد و همه متوجه شدند که کار دارد از دست در میرود.»
واکنشهای مختلف طلاب به تبعات شیوع کرونا در جامعه
وقتی شیوع کرونا در قم شدت گرفت، خیلیها باور کردند خطر کرونا جدی است. علی پورمعظم و تعداد دیگری از طلاب، این بار برای حضور فعال و جدی در زمینه ی بهداشتی مقابله با کرونا اقدام کردند. ابتدا با تعداد زیادی طلبه جلسه گرفتند. تصمیم گرفتند که برای مقابله با تبعات ناشی از شیوع کرونا، کارشان جدی و وسیعتر کنند.
یک گروه تیم اقتصادی تشکیل دادند. جزوهای تهیه کردند و به آیتالله اعرافی؛ مدیر حوزههای علمیه دادند. جزوه دربارهی نحوه مواجهه اقتصادی با بحران کرونا و رسیدگی به قشر مستضعف بود. مطالب این جزوه برای آیتالله اعرافی جالب و جذاب بود و آن را به خیلی از مقامات نظام ارائه کرد و چند جلسهی جدی پیرامون آن برگزار شد.
عدهی دیگری از طلاب هم داوطلب شدند تا خود را در معرض خطر قرار دهند و به کادر درمان کمک کنند. البته اینطور که علی پورمعظم میگوید بیمارستانها اول همکاری نمیکردند:
«میگفتند نمیشود در این جور کارها وارد شوید. کار تخصصی است و امکان حضور طلاب وجود ندارد. ما هم کم نیاوردیم. گفتیم کارهای خدماتی انجام میدهیم. تِی میکشیم. به بیماران کمک میکنیم. به بیماران غذا میدهیم. کمکم بیمارستانها وقتی دیدند کادر درمانی امکان پوشش این تعداد مریض را ندارد، با ما همکاری کردند. کار بسیار پرخیر و برکتی شد.
طلبهها برای حضور در بیمارستان به همدیگر التماس و خواهش میکردند تا بتوانند جای نفر دیگری را بگیرند و بیشتر حضور داشته باشند. این نکته را هم بگویم که کادر درمان ابتدای کار بخاطر دعوای طب سنتی و طب مدرن از طلبهها شاکی بودند. اما کمکم اعتمادشان جلب شد و همکاری خیلی خوبی شکل گرفت.»
شیراز، مقصد بعدی طلبه پرکار
وقتی حوزهها به دلیل شیوع کرونا تعطیل میشوند، علی پورمعظم به شیراز برمیگردد. او که عادت ندارد در خانه بنشیند، شروع میکند به طرح نوشتن برای مقابله با شیوع کرونا در شیراز و کارهایی که مسجد محلهشان میتواند در این زمینه انجام دهد. یک شب تا صبح بیدار میماند و طرح را مینویسد و در گروه بسیجیان مسجد محلهشان به اشتراک میگذارد:
«یک فهرست طولانی از کارهایی که بسیج میتواند در آن نقشآفرینی کند و به تعبیر حضرت آقا تهدیدها را به فرصت تبدیل کند، نوشته بودم. ولی دیدم بعد از دو سه روز توجه خاصی به آن نشد. ناامید شدم. به نظرم طرحی که داشتم، شکست خورد. چند روز بعد با ناامیدی، چند عکس از فعالیت طلاب در بیمارستانهای قم در گروه مربوط به مسجدمان گذاشتم.
دیدم استقبال خیلی بیشتر شد. فردایش بچههای مسجد جلسهای برگزار کردند و تصمیمشان این شد که مُهرهای مسجد را جمع کنند و به جای آن مهرهای سنگی بگذارند. این مهرها را بعد از هر نماز راحت میشستند. این شروع کار بچههای مسجد بود برای مقابله با کرونا»
واکنشهای اهل مسجد به شیوع کرونا
پورمعظم احساس کرد شاید شیوهی بیان خودش مشکل داشته. به نظرش بهتر بود به جای یک سری توضیحات متنی، پیشنهاداتش را خیلی ملموس برای بچهها توضیح دهد. برای همین چند روز بعد از اینکه بچههای مسجد کار مُهرشویی را شروع کردند، به آنها پیشنهاد سمپاشی و گندزدایی را میدهد. چند عکس از سمپاشی و ضدعفونی کردن شهرهای مختلف با همت گروههای جهادی را در گروه بچههای مسجد میگذارد و پیشنهاد انجام این کار را میدهد. بچهها هم که از کار قبلی نتیجه گرفته بودند، اعتماد بنفس پیدا کرده بودند. این کار را هم شروع کردند/ چند مخزن از این طرف و آن طرف گیر آوردند و کار سمپاشی را شروع کردند. اتفاقا جزء اولین مسجدهایی بودند که این کار را در شیراز انجام دادند. ماجرای اقدامات مسجد به همین کارها ختم نمیشود:
«چند روزی از شروع کار ضدعفونی کردن محله گذشته بود که فهمیدیم ماسک در بازار گران و نایاب شده. یکی از بچههایی که مدتها هم بود با مسجد ارتباطی نداشت، پیشنهاد تولید ماسک داد. حتی خودش هم پا پیش گذاشت و مبلغی پول از جیب داد و برای این کار تعدادی چرخ خرید. یکی دیگر از رفقا هم پارچه تهیه کرد و یک نفر دیگر هم کِش. کمکم کار تولید ماسک را شروع کردیم.
اول کار هم بلد نبودیم. یک نفر یک ماسک آورد و از روی آن برش الگو و بقیهی کارهایش را انجام داد تا دستمان بیاید. الان رسیدیم به اینجا که روزی دو هزار ماسک تولید میکنیم. بعد از تولید هم با دستگاه مخصوص استرلیزه میشود تا خیالمان از بابت بهداشتی بودن آن راحت باشد.»
تجربههای جدید کار جمعی، دستاورد کرونا
حاج آقا از این همه ظرفیتی که کرونا بوجود آورده، هیجانزده است. او شاید هیچ وقت فکر نمیکرد از دل این مصیبت، چنین فرصتهایی فراهم شود. دور هم جمع شدن بچهها برای حل مشکلات ناشی از یک موضوع جدید، خاص و ناشناخته یک دستاورد بزرگ بود. حتی آنهایی که مدتها بود با مسجد ارتباطی نداشتند، پای کار آمده بودند. مسجدیها به دنبال فرصتی برای ارتباط گرفتن با مردم محله بودند:
«کار دیگری که الان در فکر آن هستیم راهاندازی گروه سفیران سلامت است. یعنی چند نفر از بچههای مسجد بروند هر سری ۵۰۰-۶۰۰ ماسک را بین مردم محله توزیع کنند. با آنها ارتباط بگیرند. شمارهشان را یادداشت کنند. در شبکههای اجتماعی مرتبط با مسجد عضوشان کنند تا بتوانند برایشان رادیو محله راه بیاندازند. برنامه داریم هر روز سر ساعت معینی چند تا کلیپ صوتی درست کنیم که در آن اخبار مهم شهر و ایران را بگوییم.
همچنین موارد بهداشتی را بیشتر به مردم یادآوری کنیم. برای این کار بررسی کردیم و دیدیم در محلهمان چند تا درمانگاه و داروخانه داریم. هر کدام از این درمانگاهها و داروخانهها هم حداقل یک دکتر دارند. برویم با این پزشکها ارتباط بگیریم و بگوییم روزانه برای مردم توصیه بهداشتی مطرح کنند.
بنظرم ما الان در تونلی از تاریخ قرار داریم که اگر درست درکش کنیم و فعال شویم ،میتواند ما را دهها سال جلو بیاندازد. برای همین این روزها تمام سعی خودم را میکنم تا این تجربههایی را که از کار در مسجدمان به دست آوردم، با سایر مساجد به اشتراک بگذارم. اگر هر محله بتواند ظرفیت خودش را پویا کند، میتواند به اندازهی چند سال جلو بیافتد و رشد کند.»
تحقیق و تدوین: محمدحسین عظیمی
نظرات بینندگان