منم منم گفتن بوی تکبر و غرور می دهد نه اخلاق
باکری و خرازی را رضایی تربیت کرد یا امام؟!
تکبر و خود بینی محسن رضایی جایی خود را بیشتر نشان داد که گفت: بنده کسانی مثل شهید باکری، شهید خزاری و... تربیت کرده ام و حتی از قالیباف و جلیلی هم به عنوان شاگردان مکتب خود نام برد.
شیرازه- محسن رضایی میرقائد را همه با فرماندهی سپاه پاسداران می شناسند. وی در
انتخابات ۸۴ و ۸۸ کاندیدا شد که نتوانست توفیقی در این انتخاباتها کسب
کند، او در این انتخابات نیز دوباره خود را در معرض انتخاب مردم قرار
داده است.
محسن رضایی، این بار هم مثل دفعات قبل، احساس تکلیف رهایش نکرده، بلکه عزمش را برای ورود به این میدان دو چندان کرده و در قامت یک فرمانده اقتصادی درامده و تا مردم را به نان و نوایی برساند!
وی که ماهها است کار تبلیغاتی خود را آغاز کرده، همواره از ضرورت حل مشکلات اقتصادی و آوردن نان سر سفره مردم دم زده و رقبای خود را متهم به تند روی، پرداختن به حاشیه ها و بی برنامگی می کند.
رضایی چنان اوضاع فعلی اقتصادی جامعه را برای مردم سیاه جلوه می دهد که گویی کشور در شعب ابی طالب گرفتار آمده است. اینکه پرداختن به مسائل اقتصادی از اولویت های امروز کشور است، تردیدی نیست، ولی استفاده از حربه مذموم سیاه نمایی آن هم به هر قیمتی در کنار بی تقوایی در گفتار بدون توجه به مبانی انقلاب و رهنمودهای حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری یک سوء استفاده سیاسی است و پذیرفتنی نیست.
محدود کردن انقلاب به آب و نان و مسکن خیانت آشکار به آرمانهای امام راحل است. از مردم و نظامی که بر پایه تفکر اعتقادی و انقلابی رژیم شاه را سرنگون کردند و نام خود را به عنوان آفریننده انقلاب در حافظه تاریخ به یادگار گذاشتند انتظار رفته و میرود که همچنان به این اعتقاد پایبند باشند و آن را پویا نگه دارند و در این بین محدود کردن این حرکت عظیم به آب و نان گناهی نابخشودنی به امام، شهدا، ایثارگران، جانبازان و ملت شریف ایران است.
آیت الله مصباح استاد برجسته سطح عالی حوزه علمیه قم می گوید: آب و نان از دهان امام(ره) میافتاد، اسم دین نمیافتاد و خیلی میخواست به مردم درباره خطر عظیمی که جامعه را تهدید میکند، هشدار بدهد، میفرمود برای دین احساس خطر میکنم و نمیگفت برای شکم شما.
مشکل محسن رضایی فقط به این نکته محدود نمی شود. وی همواره در تبلیغات خود از موضعی حرف می زند که گویی کسی در این میدان رقابت مثل وی درد مردم و صلاح کشور را تشخیص نمی دهد. کافیست اظهار نظرهای وی را در طول همین مناظره های تلویزیونی را بار دیگر مرور کنید. رضایی را باید بزرگترین بازنده این مناظرات دانست چرا که در طول مناظره سعی می کرد، آن چنان خود را بر کرسی فضل و فهم و در فاصله ای بسیار بالاتر از دیگر کاندیداها نشاند که علاوه بر ابراز نارضایتی و چندش بینندگان این مناظره، صدای سایر رقبایش را هم در آورد به گونه ای که همه کاندیداها تقریبا به این غرور و منش عجیب و غیراخلاقی رضایی اعتراض کردند و او را به رعایت اولیات اخلاقی دعوت کردند.
تکبر و خود بینی محسن رضایی جایی خود را بیشتر نشان داد که گفت: بنده کسانی مثل شهید باکری، شهید خزاری و... تربیت کرده ام و حتی از قالیباف و جلیلی هم به عنوان شاگردان مکتب خود نام برد.
رضایی گرچه یک فرمانده نامی در جنگ به شمار می رود و منشا خدمات خوبی بوده است، ولی آیا نام بردن از شهدای گرانقدر به عنوان شاگرد و سوء استفاده از اعتبار و نام آنها کار اخلافی و منصفانه ای است؟
باید به آقا محسن گفت، اگر چنین روش و مَنشی شرعی و صحیح باشد، حضرت امام راحل که احیاگر حکومت اسلام ناب محمدی پس از صدر اسلام هستند، چه باید می گفتند؟
امامی که می فرمایند: تمام مفسدهایی که در عالم پیدا می شود، از این بیماری خودبینی است. چه در کنج خانه کسی نشسته باشد و به عبادت مشغول باشد، اگر خودبینی بکند، ارث شیطان را دارد، و چه در جامعه باشد و با مردم تماس داشته باشد، این هم اگر فسادی از آن حاصل بشود، از خودخواهی و خودبینی خودش است، و چه حکومت هایی که درعالم حکومت می کنند؛ از اولی که حکومت در دنیا تأسیس شده است تا حالا، هر فسادی واقع شده از این خصیصه است.
انتهای پیام/523/2
محسن رضایی، این بار هم مثل دفعات قبل، احساس تکلیف رهایش نکرده، بلکه عزمش را برای ورود به این میدان دو چندان کرده و در قامت یک فرمانده اقتصادی درامده و تا مردم را به نان و نوایی برساند!
وی که ماهها است کار تبلیغاتی خود را آغاز کرده، همواره از ضرورت حل مشکلات اقتصادی و آوردن نان سر سفره مردم دم زده و رقبای خود را متهم به تند روی، پرداختن به حاشیه ها و بی برنامگی می کند.
رضایی چنان اوضاع فعلی اقتصادی جامعه را برای مردم سیاه جلوه می دهد که گویی کشور در شعب ابی طالب گرفتار آمده است. اینکه پرداختن به مسائل اقتصادی از اولویت های امروز کشور است، تردیدی نیست، ولی استفاده از حربه مذموم سیاه نمایی آن هم به هر قیمتی در کنار بی تقوایی در گفتار بدون توجه به مبانی انقلاب و رهنمودهای حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری یک سوء استفاده سیاسی است و پذیرفتنی نیست.
محدود کردن انقلاب به آب و نان و مسکن خیانت آشکار به آرمانهای امام راحل است. از مردم و نظامی که بر پایه تفکر اعتقادی و انقلابی رژیم شاه را سرنگون کردند و نام خود را به عنوان آفریننده انقلاب در حافظه تاریخ به یادگار گذاشتند انتظار رفته و میرود که همچنان به این اعتقاد پایبند باشند و آن را پویا نگه دارند و در این بین محدود کردن این حرکت عظیم به آب و نان گناهی نابخشودنی به امام، شهدا، ایثارگران، جانبازان و ملت شریف ایران است.
آیت الله مصباح استاد برجسته سطح عالی حوزه علمیه قم می گوید: آب و نان از دهان امام(ره) میافتاد، اسم دین نمیافتاد و خیلی میخواست به مردم درباره خطر عظیمی که جامعه را تهدید میکند، هشدار بدهد، میفرمود برای دین احساس خطر میکنم و نمیگفت برای شکم شما.
مشکل محسن رضایی فقط به این نکته محدود نمی شود. وی همواره در تبلیغات خود از موضعی حرف می زند که گویی کسی در این میدان رقابت مثل وی درد مردم و صلاح کشور را تشخیص نمی دهد. کافیست اظهار نظرهای وی را در طول همین مناظره های تلویزیونی را بار دیگر مرور کنید. رضایی را باید بزرگترین بازنده این مناظرات دانست چرا که در طول مناظره سعی می کرد، آن چنان خود را بر کرسی فضل و فهم و در فاصله ای بسیار بالاتر از دیگر کاندیداها نشاند که علاوه بر ابراز نارضایتی و چندش بینندگان این مناظره، صدای سایر رقبایش را هم در آورد به گونه ای که همه کاندیداها تقریبا به این غرور و منش عجیب و غیراخلاقی رضایی اعتراض کردند و او را به رعایت اولیات اخلاقی دعوت کردند.
تکبر و خود بینی محسن رضایی جایی خود را بیشتر نشان داد که گفت: بنده کسانی مثل شهید باکری، شهید خزاری و... تربیت کرده ام و حتی از قالیباف و جلیلی هم به عنوان شاگردان مکتب خود نام برد.
رضایی گرچه یک فرمانده نامی در جنگ به شمار می رود و منشا خدمات خوبی بوده است، ولی آیا نام بردن از شهدای گرانقدر به عنوان شاگرد و سوء استفاده از اعتبار و نام آنها کار اخلافی و منصفانه ای است؟
باید به آقا محسن گفت، اگر چنین روش و مَنشی شرعی و صحیح باشد، حضرت امام راحل که احیاگر حکومت اسلام ناب محمدی پس از صدر اسلام هستند، چه باید می گفتند؟
امامی که می فرمایند: تمام مفسدهایی که در عالم پیدا می شود، از این بیماری خودبینی است. چه در کنج خانه کسی نشسته باشد و به عبادت مشغول باشد، اگر خودبینی بکند، ارث شیطان را دارد، و چه در جامعه باشد و با مردم تماس داشته باشد، این هم اگر فسادی از آن حاصل بشود، از خودخواهی و خودبینی خودش است، و چه حکومت هایی که درعالم حکومت می کنند؛ از اولی که حکومت در دنیا تأسیس شده است تا حالا، هر فسادی واقع شده از این خصیصه است.
انتهای پیام/523/2
نظرات بینندگان
نظرات بینندگان
تبارک الله به این سعه صدر
تبارک الله به این وقار
تبارک الله به این منش و مردانگی
هدف این سایت تبلیغ برای جلیلی و تخریب بقیه می باشد و لاغیر
يافرزند دلبندت زماني كه با امريكا مشرف شدند و گفتي اختلال رواني دارد ..... گفتند چرا نرفت افغانستان و درباره تجارت سيگار ديگر فرزند دلبندت... ووووو