«استانداری ائتلافی» در استان فارس؛ نتیجه ابهام مفهوم «اعتدال»
شیرازه - با پیروزی حسن روحانی در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، اعتدال به عنوان اصلیترین شعار وی در جامعه مطرح شد. اگرچه اعتدال واجد وجوه گفتمانی نبوده و اساسا غلظت گفتمانی آن نسبت به عدالتخواهی و حتی اصلاحات کمتر است اما گفته می شود روحانی سردمدار گفتمان اعتدال شده است. متاسفانه هنوز دالهای مرکزی و حاشیهای این شبه گفتمان از سوی وی و یاران نزدیکاش تبیین نشده است و همین عدم شفافیت موجب شده است تا هر کسی از ظن خود یار او شود!
این روزها که بحث معرفی کابینه جدید در رسانهها مطرح است، ذکر یک نکته خالی از لطف نیست. دقیقا همان ظرافتهایی که روحانی باید برای معرفی اعضای پیشنهادی کابینه خود به مجلس شورای اسلامی مدنظر قرار دهد، در سطحی پائینتر در تیمهای استانی دولت او نیز وجود دارد. و به همان نسبت همان کج فهمیهای حزبیای که در تشکیل کابینه وجود دارد در تشکیل تیمهای استانی نیز دیده میشود.
متاسفانه برخی به غلط فکر کردهاند معنای اعتدال یعنی «توازن قوا» در کابینه و بالتبع در تیمهای استانی. توازن قوا یعنی اینکه مثلا از 30 وزیر، تعدادی باید اصلاح طلب و تعدادی اصولگرا باشند، تعدادی از این حزب راستی و تعدادی از آن حزب چپی و تعدادی نیز از آن حزب میانه! و اگر چنین نبود عملا کابینه از «اعتدال» خارج شده است! چنین کج فهمی سیاسیای یک مقصر بیشتر ندارد و آن هم خود روحانی است چرا که همچنان در تبیین معنای اعتدال برای جامعه، دقیق سخن نگفته است و همین مساله باعث شده تا برخی احزاب که کاری جز ارتزاق انگلوار از دولتها ندارند، خود را از روز ازل! اعتدالگرا معرفی کرده و در نفی افراط و افراطیون منبرها بروند و دست آخر، نحوه اعتدالگرایی در دولت را به در قالب «دولت ائتلافی» بدانند تا خود نیز سهمی از کرسیهای کابینه داشته باشند.
در استانها نیز دقیقا همینگونه است. در شرایط کنونی بیشتر گروهها و جریانهای سیاسی استان خود را پیروز انتخابات میدانند. این مساله عملا توقع آنان را از استاندار آینده فارس فارغ از اینکه بومی باشد یا غیربومی، افزایش میدهد چرا که در اختیار داشتن چند اداره کل و معاونت برای تائید حس پیروزی آنها از سوی دولت جدید، یک مسئله حیاتی برای آنها محسوب میشود.
استاندار آینده فارس به عنوان کسی که مسئول اداره یکی از سیاسیترین استانهای ایران شده است، با موجی از فشارها و لابیها مواجه میشود. او چون استاندار است ناچار است با همه گروهها تعامل داشته باشد که البته امری مطلوب است اما در صورت عدم اعتقاد به مقاومت در مقابل قدرتطلبیهای سیاسی، با آنان بر تقسیم مسئولیتها خواهد نشست و در عمل «استانداری ائتلافی» را رغم میزند. فارغ از اینکه گفتمان اعتدال روحانی با چه تیپ فکرهایی میتواند کار بکند و از چهگونههای فکریای دوری میکند، این بیدروپیکری «اعتدال» در خطکشیهای واقعی و نه خط و مرزهای ناشی از سیاسیبازی، نشان دهنده گفتمانی نبودن «اعتدال» میباشد چرا یکی از وجود بارز «گفتمان » به عنوان یک مقوله که شاخصهای تدوین شده علمی دارد، مرزبندیهای هویتی و تعریف «دگر» است. این «دگر» به معنای دشمن خونین نیست! و البته بر اساس بازیهای سیاسی و قدرتطلبی گروهها نیز نباید تعیین شود بلکه این مبناهای فکری و نوع نگاه به حوزههای مختلف است که این مرزبندیها را شکل میدهد.
در هر صورت تبیین دقیق مفهوم اعتدال از سوی دکتر روحانی بیشترین کمک را در ابتدا به خود او خواهد کرد و عملا مانع سوء استفاده قدرت طلبان از هر جناحی از او خواهد شد. لازم به ذکر است که این مسئله در جلسه دانشجویان با رهبر معظم انقلاب نیز مطرح شد که ایشان اینگونه پاسخ دادند:
«يكى از دوستان به مسئلهى اعتدال اشاره كردند و از من خواستند كه «اعتدال» را معنا كنم؛ چون دولت منتخب، شعار اعتدال ميدهد. به نظرم اين تكليف من نيست كه اعتدال را معنا كنم. بالاخره هر كسى يك نيتى، يك فكرى پشت سر حرف و شعارش هست. رئيس جمهور منتخبِ محترم حتماً اين كار را خواهد كرد و اعتدال را معنا خواهد كرد و عرصه براى قضاوتها باز است»