مرده باد مخالف من؛ از راستگو تا عسگر اولادی
خائن ، دروغگو ، انواع اتهامات، اخراج، تهدید خانواده، توهین، الفاظ رکیک، اخراج و ... اینها هم تنها بخشی از برخورد جریان اصلاح طلب با نظر مخالف است.
در چند روزی که از رای گیری بر سر انتخاب شهردار پایتخت میگذرد جنجال رای الهه راستگو هنوز خاتمه نیافته است. اصلاح طلبان او را از هر جایی که میتوانستند اخراج کردند حزب اسلامی کار و مجمع زنان اصلاح طلب تشکلهایی بودند که خانم راستگو از آنها اخراج شده است همچنین به دلیل تهدیداتی که علیه او و دخترش انجام میشد حلقه حفاظتی نیز برای مواظبت از جان وی تشکیل شده است اما به راستی چرا اصلاح طلبان حتی یک صدای مخالف را درون خود تحمل نمیکنند؟
در میان گروههای سیاسی کشور اصلاح طلبان بیشتر از سایرین دم از آزادی بیان و حقوق شهروندی میزنند، درواقع سالها است که مهمترین حربههای تبلیغاتی این گروه سیاسی دفاع از چنین واژههایی است. البته چنانکه گفتهاند «خوش بود گر محک تجربه آید به میان» موضوع رای الهه راستگو به نامزد رقیب اصلاح طلبان نشان داد این گروه سیاسی تا چه اندازه در عمل پیگیر و مجری شعارهایی است که سر میدهد.
نمونه مشابه در میان اصولگرایان
هنگامی که حبیب الله عسگراولادی پیش از انتخابات ریاست جمهوری خردادماه سال جاری موسوی و کروبی را برادران خود نامید که انتظار میرفت این اظهارات مورد انتقاد شدید جریان اصولگرایی قرار بگیرد اما در کمال تعجب به جز چند نقد ملایم رسانهای این موضوع که اتفاقاً در ادبیات اصولگرایی از حساسیت بالایی هم برخوردار بود موجب اعتراض و انتقاد گسترده علیه آقای عسگراولادی نشد.
نه حزب موتلفه او را اخراج کرد و نه هیچیک از گروههای اصولگرا بیانیهای علیهاش صادر کردند. نه خودش و خانواده اش را تهدید کردند و نه انواع الفاظ رکیک و نسبتهای ناروا در شبکه های اجتماعی نثارش کردند.
علاوه بر این نه تنها مورد بی مهری هیچکدام طیفهای اصولگرا قرار نگرفت بلکه با الفاظی سرشار از احترام در نامه نگاری ها عسگراولادی را خطاب کردند.حزب موتلفه هم که باید تنها حزب جمهوری اسلامی ایران به معنای واقعی دانست نه حرفی از اخراج زد و نه توهینی کرد.
البته این نخستین باری نبود که حبیب الله عسگراولادی مواضعی کاملاً متفاوت از غالب اصولگرایان میگرفت پیش از این نیز حمایت و شیفتگی وی نسبت به آیت الله هاشمی رفسنجانی موضوعی بود که میتوانست دستمایه انتقادات فراوان از چهره شاخص حزب موتلفه شود.
در مجموع میتوان گفت اگر الهه راستگو تنها یک رای برخلاف نظر اصلاح طلبان داد عسگراولادی تقریباً هرماه اصولگرایان را با اظهارات جدید خود شگفت زده میکرد.
اینک افکارعمومی جامعه به خوبی قضاوت خواهند کرد که کدامیک از دو گروه سیاسی به نظرات مخالف احترام میگذارند.
ادعای اصلاح طلبان
حزب اسلامی کار در بیانه خود اعلام کرده خانم راستگو را نه به دلیل رای به قالیباف بلکه به دلیل نفاق و دورویی تشکیلاتی اخراج کرده اقدامی که طبیعتاً حق آن برای حزب محفوظ است. این درحالی است که خانم راستگو همواره موضوع هم قسم شدن با اصلاح طلبان بر سر رای دادن به مهدی هاشمی را تکذیب کرده و مدعی است آنان قصد دارند فضای شورا را به سمت سیاسی کاری و اقدامات تشکیلاتی سوق دهند. برنامههایی که خانم راستگو حق دارد به عنوان نماینده مردم با آنها مخالف یوده و تا حد امکان از روز چنین وقایعی جلوگیری کند.
تشکیلات منسجم!
موضوع دیگری که در جریان اخراج خانم راستگو مطرح میشود تشکیلات منسجم اصلاح طلبان است. حزب اسلامی کار چنان وانمود کرده که گویی خانم راستگو مدتها اعضای حزب را فریب داده و هویت اصلی خود را پنهان کرده است. دانشور عضو دیگر شورای شهر تهران نیز مدعی شده برادر خانم راستگو با شهرداری تهران حساب و کتابهای مالی و کاری فراوان داشته و همین موضوع انگیزه لازم را برای خیانت! وی به او داده است.
اینک این سوال مطرح میشود که آیا خانم دانشور پیش از این نیز از چنین معاملاتی خبر داشته و تنها برای مقاصذ تشکیلاتی از بیان حقایق خودداری کرده؟ و یا اینکه اطلاعاتی تا این اهمیت بلافاصله پس از روز رای گیری به دست ایشان رسیده است که باز باید در اینباره نیز به حزب اسلامی کار تبریک گفت که تا این حد در مورد اعضای خود با دقت و وسواس فراوان تساهل به خرج دادهاند تا امروز مجبور شوند هزینههای چنین بینظمی تشکیلاتی را نیز به گردن دیگران بیندازند. بینظمی که البته پیش از این نیز همواره در حزب اسلامی کار منصوب به اصلاح طلبان مسبوق به سابقه بوده است.