درآمدی بر عدم وجود فرهنگ پرداخت مالیات در ایران
هر که بامـش بیـش، بـرفـش بیـش نیست!
فرار مالیاتی گرچه در برخی از کشورها، افرادی چون لیونل مسی را دادگاهی می کند و در برخی کشورهای دیگر، شخصیت ها و سیاسیون راهی زندان می شوند و یا در مشرق زمین از فرط خجالت عده ای خودکشی می کنند! اما در ایران این موضوع، امری رایج، عادی و حتی مشروع است.
به گزارش سرویس اقتصادی شیرازه، عمده کشورهای پیشرفته و توسعه یافته بودجه خود را از محل درآمدهای مالیاتی تنظیم می کنند و حتی کشورهای نزدیک به ایران مانند ترکیه که فاقد نفت است از محل درآمدهای مالیاتی و برخی درآمدهای دیگر مانند درآمدهای گردشگری و عوارض گمرکی به تامین درآمد بودجه خود اقدام می کند. در برخي دیگر از كشورها درآمدهاي مالياتي ۴۹ تا ۵۵ درصد توليد ناخالص ملي است اما حداقل 20 سال است که در ایران، سهم مالیات از درآمد ناخالص ملی از 7 درصد تجاوز نکرده است و به گفته سازمان امور مالیاتی تقریبا نصف کسانی که باید مالیات بدهند ، مالیات نمی دهند!
متاسفانه امروز عمده پرداخت مالیات بر عهده افراد مستضعف و حقوق بگیر ثابت و برخی خرده فروشان است؛ در حالی که بر اساس برخی آمارها تنها در یکی از موارد، 3 هزار نفر در کشور با درآمدهای نجومی از مالیات فرار میکنند و معروف به گروه «مالیاتگریز» شدهاند.
این یعنی، برخی ویژه خواران و شرکت های سودده تجاری با آنکه حجم قابل توجهی از بودجه دولت را می بلعند اما مالیات نمی دهند. آنهایی هم بعضا گذرشان به ادراه مالیات می افتد مالیات حقه خود را نمی پردازند و تنها لامپی روشن می کنند تا نشان دهند که خانه خالی نیست!
فرار مالیاتی گرچه در برخی از کشورها، افرادی چون لیونل مسی را دادگاهی می کند و در برخی کشورهای دیگر، شخصیت ها و سیاسیون راهی زندان می شوند و یا در مشرق زمین از فرط خجالت عده ای خودکشی می کنند! اما در ایران این موضوع، امری رایج، عادی و حتی مشروع است.
حالا در این شرایط، وقتی هفدهم آذرماه، رئیس دولت تدبیر و امید وقتی پیش نویس دخل و خرج دولت (لایحه بودجه) را به مجلس می داد اعلام کرد که درآمدهای مالیاتی در سال آینده 31/4 درصد رشد خواهد داشت.
این موضوع گرچه برخی اقتصاددانان کشور را از این منظر خوشحال کرد که یالاخره سهم مالیات در درآمدهای دولت بیشتر می شود و سهم نفت کمتر، اما کارمندان و حقوق بگیران برخود لرزیدند که مبادا این رقم را آنها باید بپردازند.
شاید تنها گروهی که از اعلام این خبر، ککشان نگزید، همان فراریان همیشگی مالیات باشد، اما به نظر می رسد که اگر قرار نیست نرخ مالیات افزایش یابد، روزهای سختی در انتظار کسانی است که با قانون گریزی عدالت اجتماعی را به بازی گرفته اند. دیگر سازمان امور مالیاتی در حاشیه نخواهد بود و هنگامی که دولت احساس نیاز کند به سراغ سازمان می رود تا از فعالان اقتصادی مالیات متناسب را اخذ کند.
خود دکتر روحانی بهتر از هر کسی می داند تحقق این میزان از درآمد مالیاتی در کشوری سيستم اخذ ماليات در آن بر اساس ديوانسالاري بوده و از مدرنيته در آن خبري نيست چقدر مشکل است. در اقتصادی که 41 درصد اجزای ان از پرداخت مالیات معاف هستند و 21 درصد نیز به صورت غیر رسمی فعالیت میکنند تحقق این موضوع با چه چالش هایی همراه است.
در سیستم مالیات گیری کشوری که نرخهای مالیاتی در بخشهای مختلف اقتصادی متعدد نیست، و در فرآیند وصول مالیاتها نظرات شخصی اعمال می شود، و از همه بدتر در برخی از حوزههای مالیاتی به دلیل ناکافی بودن نظارتهای فنی بر فرآیندهای تشخیص و وصول مالیات فساد مسلط است، وصول مالیات با چه سختی هایی همراه خواهد بود.
اما نکته مهم این که اگر قرار است دولت تدبیر و امید از وابستگی شدید درآمدهای کشور به منبع نه چندان سهل الوصولی چون نفت، کاسته بکاهد، اگر بناست تحریم های نفتی کارایی خود را از دست بدهند، باید برای اداره کشور به سمت درآمدهایی مانند مالیات رفت و این امر هم حاصل نمی شود مگر اینکه بی رحمانه با مالیات گریزی برخورد شود، چرا که حسن روحانی برای تحقق قسمت اعظمی از شعارهایش به این موضوع نیاز مبرم دارد.
متاسفانه امروز عمده پرداخت مالیات بر عهده افراد مستضعف و حقوق بگیر ثابت و برخی خرده فروشان است؛ در حالی که بر اساس برخی آمارها تنها در یکی از موارد، 3 هزار نفر در کشور با درآمدهای نجومی از مالیات فرار میکنند و معروف به گروه «مالیاتگریز» شدهاند.
این یعنی، برخی ویژه خواران و شرکت های سودده تجاری با آنکه حجم قابل توجهی از بودجه دولت را می بلعند اما مالیات نمی دهند. آنهایی هم بعضا گذرشان به ادراه مالیات می افتد مالیات حقه خود را نمی پردازند و تنها لامپی روشن می کنند تا نشان دهند که خانه خالی نیست!
فرار مالیاتی گرچه در برخی از کشورها، افرادی چون لیونل مسی را دادگاهی می کند و در برخی کشورهای دیگر، شخصیت ها و سیاسیون راهی زندان می شوند و یا در مشرق زمین از فرط خجالت عده ای خودکشی می کنند! اما در ایران این موضوع، امری رایج، عادی و حتی مشروع است.
حالا در این شرایط، وقتی هفدهم آذرماه، رئیس دولت تدبیر و امید وقتی پیش نویس دخل و خرج دولت (لایحه بودجه) را به مجلس می داد اعلام کرد که درآمدهای مالیاتی در سال آینده 31/4 درصد رشد خواهد داشت.
این موضوع گرچه برخی اقتصاددانان کشور را از این منظر خوشحال کرد که یالاخره سهم مالیات در درآمدهای دولت بیشتر می شود و سهم نفت کمتر، اما کارمندان و حقوق بگیران برخود لرزیدند که مبادا این رقم را آنها باید بپردازند.
شاید تنها گروهی که از اعلام این خبر، ککشان نگزید، همان فراریان همیشگی مالیات باشد، اما به نظر می رسد که اگر قرار نیست نرخ مالیات افزایش یابد، روزهای سختی در انتظار کسانی است که با قانون گریزی عدالت اجتماعی را به بازی گرفته اند. دیگر سازمان امور مالیاتی در حاشیه نخواهد بود و هنگامی که دولت احساس نیاز کند به سراغ سازمان می رود تا از فعالان اقتصادی مالیات متناسب را اخذ کند.
خود دکتر روحانی بهتر از هر کسی می داند تحقق این میزان از درآمد مالیاتی در کشوری سيستم اخذ ماليات در آن بر اساس ديوانسالاري بوده و از مدرنيته در آن خبري نيست چقدر مشکل است. در اقتصادی که 41 درصد اجزای ان از پرداخت مالیات معاف هستند و 21 درصد نیز به صورت غیر رسمی فعالیت میکنند تحقق این موضوع با چه چالش هایی همراه است.
در سیستم مالیات گیری کشوری که نرخهای مالیاتی در بخشهای مختلف اقتصادی متعدد نیست، و در فرآیند وصول مالیاتها نظرات شخصی اعمال می شود، و از همه بدتر در برخی از حوزههای مالیاتی به دلیل ناکافی بودن نظارتهای فنی بر فرآیندهای تشخیص و وصول مالیات فساد مسلط است، وصول مالیات با چه سختی هایی همراه خواهد بود.
اما نکته مهم این که اگر قرار است دولت تدبیر و امید از وابستگی شدید درآمدهای کشور به منبع نه چندان سهل الوصولی چون نفت، کاسته بکاهد، اگر بناست تحریم های نفتی کارایی خود را از دست بدهند، باید برای اداره کشور به سمت درآمدهایی مانند مالیات رفت و این امر هم حاصل نمی شود مگر اینکه بی رحمانه با مالیات گریزی برخورد شود، چرا که حسن روحانی برای تحقق قسمت اعظمی از شعارهایش به این موضوع نیاز مبرم دارد.
نظرات بینندگان